Latest Posts

Audience در ایران

یکشنبه ۱۰ تیر ۱۳۸۶
/ / /
Comments Closed
407.jpg

هم اکنون جناب آقای فاطمی نمایندگی شرکت Audience را در اختیار گرفتند (برای من خبر خیلی جالبی بود). این شرکت سازنده انواع کابل (کابل بلندگو و Interconnect و کابل Power Cord) و Line Conditioner (فیلتر برای مقابله با نویز برق شهر) میباشد. از نگاه تحلیل گران و کاربرانی که من در دنیا میشناسم این شرکت یکی از بهترین سازندگان کابل در رنج قیمتی خودش هست. قبل از خرید کابل هایم به این شرکت ایمیل زده بودم اما در ایران نمایندگی نداشت و این امکان برایم وجود نداشت آنرا بشکل مستقیم وارد کنم. خیلی از دوستان به من مدل Audience Au 24 رو پیشنهاد کرده بودند اما این اتفاق نیفتاد ولی الان شما این امکان را دارید تا صدایش را بشنوید. بنظر من فیلتر برق در ایران مهم میباشد و اگر کاربر از AC Generator استفاده کند خیلی ایده ال میشود البته برای طبقات کم توان مانند Pre Amplifier. یکی از دلایل اهمیت کاهش نویز برق بخاطر اثرات آن در فرکانسهای بالاست که در صورت کمتر شدن نویز خستگی شنیداری در دراز مدت کمتر میگردد. هم کابلها وهم فیلتر برق این شرکت مورد توجه مجلات هست که لیست تحلیلها را اینجا آورده ام :

 

 

Audience Adept Response Power Conditioner Stereophile (2007-04)

Audience adeptResponse Line Conditioner Positive Feedback (2005-11)

Audience adeptResponse Line Conditioner Positive Feedback (2007)

Audience adeptResponse Line Conditioner Ultra Audio (2005-06)

Audience Au24 Interconnects and Speaker Cable Positive Feedback (2005-05)

Audience powerChord AC Cord Positive Feedback (2005-04)

Audience adeptResponse Line Conditioner Positive Feedback (2005-04)

Audience adeptResponse Line Conditioner 6moons (2005)

Audience Conductor Interconnects and Speaker Cables, powerChord AC Cords GoodSound (2005-02)

Audience Au24 S/PDIF Digital Cable SoundStage (2004-12)

Audience powerChord, HAL-O Vacuum Tube Dampers, Herbie Way Excellent Turntable Mat and Tube Research Labs Digital Modification 6moons (2004-12)

Audience Maestro Interconnects and powerChord Cable 6moons (2004-10)

Audience Maestro and Axiom Audio Speaker Cables Audioholics (2004-08)

Audience Au24 Interconnect and Speaker Cables 6moons (2004-06)

Power Conditioning TweeKGeeK

 

سایت نمایندگی این شرکت در ایران به آدرس http://www.iranhifi.com میباشد.

Read More

مهندس بابک فرد

جمعه ۸ تیر ۱۳۸۶
/ / /
Comments Closed
bobb.jpg

چندی پیش از طریق دوست خوبم دکتر بنائیان با جناب آقای مهندس بابک فرد آشنا شدم. ایشان دوست قدیمی و صمیمی دکتر بنائیان هستند و هم اکنون در امریکا بسر میبرند. ایشان تا دوره دیپلم را در ایران بودند و از آن پس برای ادامه تحصیل در رشته مهندسی برق به امریکا مهاجرت نمودند. در دوران قبل از مهاجرت یعنی در سنین نوجوانی به دو چیز علاقه وافر داشتند یکی اتوموبیل رانی و دیگری های فای و ساخت دستگاه های صوتی. البته هنوز هم به مساله ساخت سیستم صوتی علاقه مندند و دیدن کارهای ایشان در سایتشان برای من خیلی جالب بود. ساخت یک Pre Amplifier از روی شرکت Pass Labs و یک بلندگو از روی شرکت ویلسون توجه ام را جلب کرد. بد نیست شما هم سری به سایت ایشان بزنید. جدا از توانایی و استعداد ایشان در ساخت کامپوننت های های فای چیزی که برای من جالب بود قیمت تمام شده کامپوننتها بود و اینکه واقعا قیمت های نجومی بیشتر شرکتها نتیجه تحقیقیات زیاد و طراحی های فوق العاده نیست بلکه بشکلی ممکن است تابع سیاست های فروش بر اساس حداکثر سود باشد. واقعیت اینه که هرچقدر هم شما واقعیت ها رو از نزدیک تجربه کرده باشید باز هم سیاستهای فروش شرکتها مثل بالا نگه داشتن قیمت بر مخاطب تاثیر گذار هست مثلا الان شرکت Kharma بلندگویی با قیمت یک میلیون دلار تولید کرده که هر کسی این عدد رو بشنوه فکر میکنه چه چیز فوق العاده ای باید باشه و این مساله بطور ناخود آگاه بر مخاطب تاثیر میگذاره. من فکر میکنم خیلی نباید به این قیمت ها توجه کرد و اگر نتوانم به شما ثابت کنم این قیمت ها واقعی نیست حداقل میتوانم پیشنهاد کنم قبل از هزینه کردن صدای سیستم را بشنوید و به اندازه ای که هر کامپوننت ارزش شنیداری داره برایش هزینه کنید. فکر میکنم باید باور کنیم بازار (منظورم همه شرکتها نیست اما اکثرا اینگونه اند) بیشتر در پی افزایش سود هست تا بیشتر کردن لذت شنیداری ما. در مورد بازار و وضعیت آن در ایران بعدها خواهم نوشت.

Read More

تغییر و حرکت – بخش دوم

جمعه ۱ تیر ۱۳۸۶
/ / /
Comments Closed

در بخش اول نگاهی کلی داشتیم به فرایند تجربه در انسان و الان وقت آن شده در مورد یک موضوع خاص یعنی تجربه صدای سیستم های صوتی تاملی داشته باشیم. کاربران Audiophile ها در دوره شنیدن و تجربه سیستمها سه مرحله را طی میکنند. هر کدام به نوعی موسیقی علاقه مندند و هر کدام بر اساس شرایطی به موسیقی گوش میدهند و هر کدام با شنیدن موسیقی بدنبال چیزی هستند. طبیعتا هم نگاه افراد و هم شرایطشان با هم متفاوت هست و هر یک تجربه ای خاص در شنیدن موسیقی از طریق سیستمهای صوتی دارند. با فرض متفاوت بودن سلیقه ها و شرایط افراد در برخورد با مساله شنیدن صدا در حالت کلی به این مساله میپردازم. از نظر من شنیدن موسیقی در دراز مدت به منظور به آرامش رسیدن و به یک احساس خوب رسیدن است. یک موسیقی پرسروصدا شاید برای ساعاتی هیجان آور باشد اما من نمیتوانم در طولانی مدت به یک نوع موسیقی مانند متال گوش دهم. بنابراین در دراز مدت موسیقی ای را انتخاب میکنم که با شنیدنش به آرامش برسم. اگر شرایط مناسب باشد زمان بیشتری صرف شنیدن موسیقی میکنم و فکر میکنم برای شنیدن موسیقی در طولانی مدت نیاز به یک سیستم صوتی Musical خوب دارم. بر اساس نوع موسیقی ای که بیشتر گوش میدهم و بر اساس سلیقه شنیداری خودم سعی میکنم سیستمی انتخاب کنم که در دراز مدت (دوره پایدار) و با شنیدن زیاد موسیقی بیشترین لذت شنیداری را به من بدهد البته با توجه به شرایط و توان اقتصادی ام. یک سیستم صوتی خوب Musical از نظر شنونده ای که زیاد به موسیقی گوش میدهد باید به گونه ای باشد که سلیقه شنیداری اش را در درازمدت (مرحله سوم مثلا بعد از سالها) راضی نگه دارد و شنونده با شنیدن صدا بعد از مدتی احساس نامطلوب مانند خستگی نداشته باشد (بقول خارجی ها احساس Fatigue). یک سیستم صوتی با اثر گذاری بر روی صدا موسیقی را به شکلی خاص پخش میکند و این اثری که بر روی صدا گذاشته شده نباید شنونده را در درازمدت آزار دهد. صدا پارامترهای متفاوتی چون ریتم و بافت دارد و هر سیستمی به شکلی خاص این پارامترها را دستکاری میکند. هر انسانی یک سلیقه شنیداری دارد و ساختار شنیداریش به پارامترهایی از صدا حساس تر و به پارامترهایی حساسیت کمتری دارد. مثلا گوش من آنقدر به گسترش فرکانسی (پهنای باند) حساس نیست که به ریتم Timing صدا حساس هست و من سیستمی با پهنای باند کمتر و ریتم بهتر را ترجیح میدهم به سیستمی که پهنای باند بیشتری دارد اما ریتم صدایش مشکل دارد. ممکن است سلیقه شنیداری شما متفاوت با من باشد و هر کس خودش باید بر اساس شرایطش و سلیقه شنیداریش انتخاب کند ، البته با در نظر گرفتن اثر واقعی سیستم صوتی که با شنیدن در درازمدت مشخص میشود. آقای دکتر روحانی که از دوستان خوب من است و من با ایشان از طریق استودیوی آوین آوا آشنا شدم طی سمیناری مطالب جالبی در مورد نحوه درک صدا در مغز بر اساس مطالعات یک علم جدید ارائه دادند. در این علم به بررسی نحوه درک صدا در مغز میپردازند و ساختار شنیداری انسان را مورد مطالعه قرار میدهند. ایشان اشاره داشتند به اینکه بر اساس مطالعات انجام شده حس شنیداری انسان به خطی بودن سیستم در ناحیه وسط Midrange حساسیت بیشتری دارد تا به نواحی پایین Bass و بالا High . یعنی بخش بیشتر لذت شنیداری به Midrange صدا بر میگردد نه به نواحی خیلی بالا یا پایین. در بخشی دیگر اشاره داشتند به اینکه هر چقدر انرژی زائد در صدا کمتر باشد و سیستم پاسخ Time Domain (پاسخ فاز) بهتری داشته باشد لذت شنیداری بیشتر و خستگی ذهن در درازمدت کمتر است.

با تجربه ای که من داشتم اکثر کاربران با تجربه سیستم در کوتاه مدت نمیتوانند به یک تصمیم دقیق برسند و برای یک انتخاب باید هم سلیقه خود را بخوبی بشناسند و هم صدای یک سیستم را زیاد بشنوند. هرچند در طول زمان ممکن است سلیقه شنیداری ما هم تغییراتی داشته باشد اما این تغییرات در طول زمان آنقدر زیاد نیست که ما را مجبور به تغییر سیستم در زمانهای کم بکند و اگر کاربر درست انتخاب کند میتواند مدتها با یک سیستم صوتی از صدا لذت ببرد. برای قضاوت در مورد Musicality یک سیستم و سازگاری آن با سلیقه شنیداری خودمان نیاز به زمان داریم و قضاوت سریع اصلا درست نیست. یکی از ایرادهایی که من به تحلیل ها میگیرم تا حدی به این مساله بر میگردد که اثر صدا بر تحلیل گر باید در دراز مدت مشخص گردد و هرچند یک تحلیل گر سریع تر از یک شنونده غیر حرفه ای به دوره پایدار میرسد اما در هر صورت این زمان باید طی شود تا تحلیل گر در مورد Musicality و سازگاری آن سیستم با سلیقه خودش قضاوت کند. بارها شده که شنیدن یک صدا در یک ساعت اول برای شنونده ای بسیار جذاب بوده اما آن صدا در درازمدت خسته اش کرده و شده زمانی که ما صدایی شنیدیم که خیلی در نگاه اول معمولی بوده و نظر مان را جلب نکرده اما در درازمدت اثر بهتری بر ما داشته است. اینکه چرا این دوره (طی سه دوره و رسیدن به حالت پایدار) کوتاه نیست و در یک ساعت شنیدن ما به حالت پایدار نمیرسیم به عملکرد مغز ، تجربیات شنیداری گذشته و شکل ارتباط وابسته است که من اطلاعات کمی از آن دارم و باید از آقای دکتر روحانی بخواهیم برایمان توضیح دهد.
هرچقدر بیشتر بشنوید بهتر انتخاب خواهید کرد.

Read More

تغییر و حرکت – بخش یک

جمعه ۱ تیر ۱۳۸۶
/ / /
Comments Closed

در بحث تفاوت ها مفهوم ساختار را تعریف و سعی کردیم به دنیای بیرون نگاهی ساده داشته باشیم. اولین چیزی که در عالم توجه انسان را جلب میکند تفاوت هست و دومین چیزی که قابل درک هست تغییر هست. از نگاه من آنچه در اطراف من وجود دارد تغییر میکند و بنظر میرسد همه آنچه که ما حس میکنیم (چه مستقیم و چه از روی آثار آنها) در این عالم در حال تغییرند. بعبارت دیگر همه چیز در حال حرکت و تغییر است و از همین جاست که انسان مفهوم زمان را برای درک تغییرات تعریف نمود. حرکت برگی که از درختی بر زمین می افتد ، طلوع و غروب خورشید ، امواجی که خود را به ساحل میرسانند ، حرکت ابرهایی که آسمان را با کمک نور خورشید نقاشی میکنند ، تولد و رشد کودک ، تغییر نگاه ما به زندگی ، اندیشیدن و ره یافتی به یک مساله یافتن ، تکامل و رشد در جانداران ، پیشرفت علم و تکنولوژی و … همه و همه مثالهایی است از حرکت و تغییر ساختارها در عالم. تغییر و حرکت در عالم مفهوم ارتباط بین ساختارها را برای انسان تداعی میکند به این معنی که عقل انسان اساس تغییرات را بر مبنای اثرگذاری دو ساختار یا ساختار ها بر هم بشکلی خاص فرض میکند. مثلا نیوتن افتادن سیب را دلیلی برای وجود اثری بنام جاذبه زمین دانست و سعی کرد شکل این اثر گذاری (جاذبه) را با زبان ریاضی بیان کند. یعنی تغییرات نتیجه اثر گذاری دو ساختار بر هم هست و این اثرگذاری شکلی خاص دارد که ممکن است بتوان آنرا با زبانی شرح داد. هر جا تغییراتی باشد میتوان درباره اش تحقیق نمود که نتیجه آن میشود علم. بنظر میرسد مغز انسان هم همواره در حال تغییر است و اندیشیدن خود فرایندی است که مغز در طول آن تغییر میکند و نتیجه اش میشود آگاهی بیشتر. برای همین است حتی میتوان به فرایند اندیشیدن و آگاهی یافتن در مغز فکر کرد و آنرا بررسی نمود. آنچه توجه من را جلب کرده فرایند تغییرات در انسان است در مواجهه با ساختارهای بیرون.
انسان دارای ساختاری است و همواره در حال تغییر است. انسان با دنیای بیرون در ارتباط بوده و هم از آن تاثیر میپذیرد و هم بر آن تاثیر میگذارد. آنچه برای من جالب است دانستن در مورد چگونگی تغییر نگاه و درک ما در برخورد با مسائل (ساختارها) است. ما در شرایطی خاص با ساختاری ارتباط برقرار میکنیم و از آن تاثیر میپذیریم و این تاثیرپذیری در یک فرایند زمانی اتفاق می افتد که در نهایت تغییراتی در نگاه ما بوجود می آورد. مثلا شنیدن یک قطعه موسیقی میتواند بر انسان اثرگذار باشد و انسان با شنیدن آن قطعه تغییراتی در مغزش بوجود می آید. این تغییر در مغز ما موضوع جالبی برای مطالعه هست و من سعی کردم نگاهی داشته باشم به این مساله (تاثیر صدای سیستمهای صوتی بر انسان در دراز مدت) البته تنها با دقت بر روی تغییرات ذهن خودم. من فکر میکنم یک ساختار در طول زمان در سه دوره زمانی بر انسان تاثیر میگذارد بعبارت دیگر انسان در طول تاثیر پذیری و تجربه یک پدیده سه دوره را طی میکند و میتوان فرایند تجربه و درک را به سه دوره تقسیم نمود. سه مرحله با تعریف من عبارتند از:
– دوره عدم تجربه مستقیم و ذهنیت سازی از طریق ارتباط با دیگر ساختارها
– دوره اولیه و گذرای تجربه مستقیم
– دوره تجربه مستقیم دراز مدت
بهتر است ابتدا یک مثال بزنم ، فرض کنید من یک شنونده کاملا مبتدی و غیر حرفه ای هستم که نمیدانم سیستم صوتیLinn چه صدایی دارد و تنها از دور چیزهایی در موردش شنیده ام. مثلا چند تا Review در مجلات خواندم و به حرفهای فروشنده آن سیستم گوش دادم و در مجلات و سایتها تبلیغاتی از آن سیستم دیدم. با دوستانی صحبت کردم تا بیشتر بدانم و همه این اطلاعات باعث شد تصویری از کیفیت این سیستم در ذهن من شکل بگیرد. این فرایند همان مرحله اول است که ما از نزدیک صدایی نشنیدیم و تنها از دور با عینک دیگران نگاه کردیم و ذهنیتی از صدای Linn ساختیم. در مرحله بعد یک فروشنده حرفه ای در شرایطی ایده ال صدایی از Linn برای ما میگیرد و ما در طول چند ساعت صدای این سیستم را میشنویم و به موسیقی هایی که دوست داریم گوش میدهیم. با فرض خرید سیستم آنرا در خانه آورده و صدایش را هر روز میشنویم. فرض میکنیم تا پایان ماه دوم 300 ساعت از شنیدن سیستم گذشته است (البته فرض شده سیستم قبل از خرید Break-in شده است). این 300 ساعت اولیه تاثیری خاص بر انسان دارد و دوره تجربه اولیه و گذرا بحساب می آید. در این دوره ما قضاوتی خاص در مورد صدا داریم و ممکن هست یک Review هم از صدا بنویسیم. در این دوره صدا به حد کافی شنیده نمیشود و با گذشت زمان قضاوت ما در مورد Musicality صدا همچنان تغییر میکند. دوره سوم دوره ایست که ما در درازمدت و به اندازه کافی صدا را تجربه کرده و یک نگاه ثابت در مورد صدا در ما شکل میگیرد. این مرحله مرحله آخر است که کاملا صدای سیستم توسط ما درک شده و ما به یک حالت پایدار در تجربه صدا میرسیم. نگاه ما به صدای سیستم در حالت پایدار با حالت گذرا (مرحله دوم) تفاوت دارد و تاثیر کامل صدا بر ما تنها در مرحله سوم صورت میپذیرد لذا ممکن است هر قضاوتی در مرحله دوم در مورد Musicality (دقت کنید نگفتم قضاوت در مورد Fidelity) صدا اشتباه یا متفاوت با قضاوت نهایی ما باشد.
این مثال به دنیای های فای بر میگشت و بد نیست مثالی دیگر بیاورم. مثلا تجربه ارتباط با جنس مخالف. در دوره اول که تنها احساسات حاکم است شخص ممکن است عاشق شود و از دور بدون داشتن آگاهی تصویری ذهنی برای خودش بسازد. این تصویر خوب باعث میشود شخص بسمت ارتباط کشیده شود و ارتباطی را با طرف مقابل شروع کند. با شروع ارتباط وارد مرحله دوم میشود و از نزدیک در دوره ای کوتاه با آنکه دوست میدارد آشنا میگردد. در این دوره کوتاه احساس و آگاهی شخص کم کم نسبت به دوره اول تغییر میکند. با افزایش ارتباط و طولانی شدن دوره ، شخص به یک حالت پایدار میرسد که نگاهش با گذشته (مرحله یک و دو) تفاوت دارد و دیگر اثری از هیجانات گذشته در خود نمیبیند. برای همین هست که میگویند هیجانات دوره اولیه قابل اتکا برای قضاوت در مورد نتیجه نهایی ارتباط نیست. فکر کنم این جمله نیچه هست که میگه ازدواج قلعه ایست که کسانی که خارج آن هستند دوست دارند وارد آن شوند و آنهایی که داخل قلعه هستند دوست دارند از آن خارج شوند.
در ارتباط که از نگاه من سه دوره دارد مساله شرایط هم مطرح هست به این معنی که شرایط ای که دو ساختار در آن قرار دارند و بر هم تاثیر میگذارند چگونه است. مثلا در مورد شنیدن صدا یکی از شرایط اینست که شنونده کلا چقدر در روز موسیقی گوش میدهد و به چه نوع موسیقی گوش میدهد. در مورد ارتباط با آدمها نوع ارتباط مهم هست و هر نوع ارتباطی (مانند ارتباط کاری) شکل و شرایط خاص خودش را دارد. در نتیجه انسان در شرایطی خاص با یک ساختار ارتباط برقرار میکند و در فرایند ارتباط سه مرحله را تجربه میکند.
خب حالا میرسیم به مفهوم بردار حرکت یا همان جهت تغییرات در انسان و مفهوم سازگاری. این دو مفهوم را یک یک شرح میدهم. هنگامی که در یک ارتباط انسان با تاثیرپذیری از یک ساختار تغییر میکند این تغییر شکلی خاص دارد ، یعنی هر انسانی (مثلا با شنیدن موسیقی به یک احساس خاص میرسد) در جهتی خاص حرکت کرده و این جهت خاص را من بردار حرکت می نامم. مهم اینست بعد از تاثیر پذیری در طی فرایند تغییر انسان به جایگاهی که دوست دارد نزدیک شود. مثلا من دوست دارم بعد از کار روزانه با شنیدن موسیقی به آرامش برسم و سیستمی را انتخاب میکنم که در دراز مدت اجازه دهد موسیقی به من آرامش دهد و این وسط مانع لذت شنیداری من نشود. بنابراین هر ساختاری بشکلی خاص و در جهتی معین شخص را تغییر میدهد و در نهایت او را به موقعیتی رهنمون میشود. هر کس ساختاری خاص دارد (من با شما فرق میکنم) و با تاثیر پذیری از یک ساختار به سمتی حرکت میکند و معنی سازگاری اینست که آن شخص بعد از تغییر به جایگاهی که دوست دارد برسد. ممکن است موسیقی سنتی به من آرامش دهد و به شما موسیقی جاز ، ممکن است صدای سیستم x به من اجازه دهد از صدا لذت ببرم و به شما صدای سیستم y و چون ما با هم فرق داریم برای اینکه هر یک به آنجایی که دوست داریم برسیم انتخابهای متفاوتی خواهیم داشت. هر کس باید بفهمد وجودش با چه چیزهایی سازگاتر است و باید بداند بهتر است در چه جهتی حرکت کند. تجربیات کمک میکند تا ما دور تکراری و اشتباه را دوباره تجربه نکنیم و با تامل در گذشته انتخاب بهتری داشته باشیم و چقدر خوب است هر کس وضع حال خویش را دریابد.

Read More

گروه eRa

شنبه ۲۶ خرداد ۱۳۸۶
/ / /
era.jpg

آلبومی از دوست خوبم علی ثمری به دستم رسید از گروه eRa که کاری در زمینه موسیقی الکترونیک با فضایی خاص شبیه به کارهای Enigma است. سرپرست گروه یک فرانسوی بنام Eric Levi هست. در خود سایت Allmusic میتوانید آهنگها را بشنوید.

Read More

آلبوم ای از Nathalie Cardone

پنجشنبه ۲۴ خرداد ۱۳۸۶
/ / /
Comments Closed
4nc.jpg

خواننده این آلبوم Nathalie Cardone میباشد. تنها یک آهنگ این آلبوم باعث شد تا آنرا معرفی کنم ، اولین آهنگ این آلبوم بنام Hasta Siempre که برای آزادی خواه امریکای جنوبی دکتر چه گوارا ساخته شده است. موسیقی اسپانیایی و امریکای جنوبی را دوست دارم. اینجا در سایت آمازون میتوانید آهنگها را بشنوید.

Read More

آگاهی ، اراده ، انتخاب

جمعه ۱۱ خرداد ۱۳۸۶
/ / /
Comments Closed

برای شروع یک کار مثل همین سایت که یک جور اطلاع رسانی و بیان تجربیات یک شخص برای دیگران هست این تصور بوجود میاد که با افزایش آگاهی ها اشخاص بسمت انتخابهای بهتر میروند و اشتباهات کمتر میشود. من فکر میکنم این مساله در حالت کلی درست نیست و بهتر است اینگونه بیان کنم که با افزایش آگاهی تنها احتمال انتخاب صحیح بیشتر میشود. دلیل این مساله از نگاه من به این بر میگردد که انسان موجودی آزاد ، دارای اراده و اختیار در انتخاب هایش هست اما انتخاب هایش نه فقط بر اساس منطق بلکه بیشتر مواقع بر اساس آنچه که دوست دارد صورت میپذیرد. همه ما گرایشات و علاقه هایی داریم و در کنار آن آگاهی هایی از مسائل مورد علاقه مان. از نگاه من برای بهتر زیستن آگاهی به تنهایی کافی نمیباشد بلکه مهم تر از آن اراده انسان هست برای بهتر شدن. همه ما میدانیم صرف وقت و انرژی و سرمایه زیاد برای های فای مناسب نیست و باید به جای سیستم بازی به خود موسیقی توجه داشته باشیم اما در عمل همه ما درست انتخاب نمیکنم چرا؟ چون دوست داریم این طور رفتار کنیم. ما میدانیم برای داشتن جامعه ای بهتر باید به دیگران کمک کنیم اما چون دوست داریم تنها به خودمان فکر کنیم و خواسته هایمان را برآورده کنیم همه ما به دیگران کمک نمیکنیم. انسان امروز به حد کافی میداند اما در انتخاب همانند یک انسان در 3000 سال پیش تصمیم میگیرد چرا؟ چون در طول تاریخ میزان اراده انسان در تحمل سختی ها برای بهتر شدن افزایش نیافته و با پیشرفت و تکامل انسان آنچه عوض نشده نوع انتخاب انسان هست. اخلاقی زیستن همانقدر در قرن حاضر سخت هست که در 2000 سال پیش و برای همین هست که در قرن حاضر با همه آگاهی ها ، انسانها همچنان همدیگر را استثمار میکنند ، میکشند و …

نتیجه اینکه نوشته های سایت حتی اگر آگاهی بخش باشه اما تاثیر آن تنها در گرو خواست و اراده مخاطب برای بهتر شدن هست. امیدوارم همه از جمله خودم سعی کنیم در هر شرایطی بسمت بهتر شدن قدم برداریم و نوشته های من بیهوده و بی فایده نبوده باشه. برای شروع یک کار ، اشتیاق انجام اون کار کافی است اما برای ادامه دادن فکر میکنم میزان تاثیر گذاری نوشته ها در جهت بهتر شدن مهم هست. امیدوارم نوشته ها تاثیر مثبت داشته باشه و ادامه دادن کار منطقی باشه. اساس کار سایت بر این قرار نگرفته که تنها یک نگاه و نظر خاص صحیح هست و همه باید به این شکل فکر کنند بلکه هدف تنها کمک به کاربر است برای اینکه خود او بتواند بر اساس سلیقه اش تصمیم گیری کند.

Read More

نمایشگاه HE 2007

شنبه ۲۲ اردیبهشت ۱۳۸۶
/ / /
sheraton.jpg

نمایشگاه Home Entertainment Show 2007 با پشتیبانی (Sponsor) گروه PRIMEDIA در شهر نیویورک شروع شده و از 11 تا 13 ماه می برقرار هست. آدرس گزارشات در زیر آمده است :

Stereophile

ETM

6moon

Positive Feedback

pbase

Ultimate AV

Audio Xsell

High-End Palace

Audio Federation

Read More

عصر پنج شنبه با گریفون آقای محرابی عزیز Gryphon Trident

شنبه ۲۲ اردیبهشت ۱۳۸۶
/ / /
Comments Closed

owner.jpg

باید اعتراف کنم روز پنج شنبه را خیلی دوست دارم و دلیل این دوست داشتن را نمیدانم مثل همه علاقه های دیگه که نمیدونم چه دلیلی دارند. پنج شنبه عصر روز بیستم اردیبهشت ماه قراری گذاشته شد خونه یکی از دوستان. دوست بسیار خوبم جناب آقای دکتر بنائیان که بی اندازه در حق من لطف دارند این قرار رو ترتیب دادند و این امکان رو فراهم کردند تا در کنار ایشان با یکی از دوستان علاقه مند به های فای ملاقاتی داشته باشیم. فکر میکنم یا بهتره بگم اینطور حس میکنم با ارزش ترین چیزهایی که آدم میتونه داشته باشه دوستان خوب هست. ارتباطات انسانی خوب در این دنیای شلوغ ارزش فوق العاده ای داره و همین جا باید از دکتر بنائیان حسابی تشکر کنم. ساعت دقیقا شش بعد از ظهر رسیدیم و آنجا دوستان دیگری هم از جمله آقای خرمی حضور داشتند. سیستم بشرح زیر بود :

dCS Transport/DAC (Verdi Encore / Elgar Plus)

Gryphon Pre Amplifier (Mirage)

Gryphon Mono Power Amplifier (Antileon Signature)

Gryphon Loudspeaker (Trident)

Gryphon Interconnects & Speaker Cables

در رفتار میزبان فروتنی خاصی دیده میشد که در آدمهایی با این سطح رفاه و موقعیت دیده نمیشد. یک حس دوستانه ساده و انسانی در رفتار ایشان باعث شد احساس یک میهمان رسمی رو در یک فضای رسمی و سرد نداشته باشیم. خوش گذشت و جای همه دوستان خالی بود هم برای شنیدن صدا و هم پذیرایی بسیار گرم . برای اتاق شنیداری یک فضای مجزا به صدا اختصاص داده شده بود و این مساله برای من خیلی جالب بود چرا که فکر میکنم اگر کسی بخواهد راحت و بدون اذیت دیگران در محیطی مناسب صدا بشنود نیاز به یک فضای مجزا دارد ، هر چند قیمت آپارتمان در تهران بالاست اما باید پذیرفت اگر کسی این امکان رو داشته باشه بهتره این کار رو انجام بده. شما یک فضای خوب با یک آکوستیک خوب درست کنید اونوقت من برای شما با حداقل هزینه صدایی میگیرم که براتون شنیدنی و جالب باشه اما از نظر من اگر در یک فضای نامناسب یک میلیون دلار هم هزینه کنید به آنچه که باید نخواهید رسید. فضای اتاق بزرگ و نورپردازی خوب بود و به من حس خوبی رو منتقل میکرد. دما و شرایط محیطی هم کاملا مناسب و پذیرایی هم در حد عالی بود. در جمع حرف های جالبی گفته شد و چیزهایی یاد گرفتیم. در مورد بلندگوها و تفاوت صدای آنها حتی در قیمت های بالا بحثی در گرفت ، من معتقد بودم بلندگوها با تکنولوژی ساخت متفاوت صداهای کاملا متفاوتی حتی در کلاس های قیمتی بالا دارند و در قیمت های خیلی بالا هم صدای دو نوع تکنولوژی مانند درایور و پلانر به هم نزدیک نمیشود. یکی از دوستان معتقد بودند صدا ها به هم در قیمت های بالاتر نزدیک میشوند اما من فکر میکنم این نزدیکی تا حد کمی در مورد لامپ و ترانزیستور هست اما در مورد بلندگوها این طور نیست. سیستم گریفون را آقای خرمی کمتر از 10 روز Setup کرده بودند و صدا زیر 50 ساعت کارکرد داشت. البته من حدس میزدم زمان کارکرد بیشتر از 50 ساعت بوده چون صدا خیلی خشک و گرفته و بی طراوت نبود ولی برای رسیدن به حالت بهینه احتیاج به زمان بیشتری داشت (حدود 400 ساعت پیوسته). صدا باید در ابتدا در ولوم متوسط کارکند و ولوم بالا در ابتدا اصلا مناسب نیست. باید بگویم خیلی موسیقی گوش ندادم و تمرکز ای اونقدر روی صدا نداشتم و تنها چیزهایی که خیلی در برخورد اول به چشم می آمد را به خاطر سپردم. تحلیلگر در مورد صدای سیستم کارنکرده و گرم نشده نمیتونه حرف زیادی برای گفتن داشته باشه چون هم اون انرژی مثبت رو نداره و هم بافت صدا و همه خصوصیات صدا مشخص نمیشه. صدا در اولین برخورد فوق العاده تمیز Clean و خالی از اثر اضافی بود. صدایی گسترش یافته با Neutrality بالا و دقت زیاد. تمام جزئیات شنیده میشد و تفاوت رکوردها کاملا فاحش بود و براحتی سکوت زمینه هر رکورد و فضای ضبط رکورد مشخص میشد. صدای استریل و عاری از اثر الکترونیک در صدا ره یافتی به شنونده میداد تا کوچکترین اجزای صدا را بشنود. این مساله باعث میشه سیستم به Upstream فوق العاده حساس باشه. با این بلندگو شما الکترونیک خوب میخواهید ، سورس خوب میخواهید و رکورد خوب تا صدا بشکل مطلوبی رندر بشه. با یک پلاسمای بزرگ نمیشه یک VHS بی کیفیت رو تماشا کرد ، باید همه چیز با هم تناسب داشته باشه. جنس صدای بلندگو خصوصا در ناحیه وسط و بالا بنظرم شبیه به صدای بلندگوی Dynaudio بود و همانطور که میدانید این دو کمپانی دانمارکی هستند. شاخص صدای بلندگو همانند همه بلندگوهای درایوری حتی در قیمت های بالا  همان شاخص درایور را تداعی میکرد و از نگاه من با افزایش قیمت بلندگو شاخص صدا تا حد زیادی ثابت اما Cleanness و Refinement افزایش می یابد. البته همه پارامترهای صدا تغییرات دارند و نمیشه گفت تنها Neutrality زیاد میشه اما در مجموع شاخص اصلی صدای همه بلندگوهای درایوری خیلی تغییرات نداره. دقیقا مثل سواری ماشینها ، یک ماشین آمریکایی سبک سواری خاص خودش رو داره و هرچقدر قیمتش بالاتر برود شاخص اصلی اش خیلی عوض نمیشه و پارامترهای دیگرش تغییر میکند و کلا حس رانندگی با آن با حس رانندگی با یک ماشین دیگه مثل بی ام و متفاوت هست. در قیمت های خیلی بالا این تفاوت ها کمتر میشود اما از بین نمی رود. بنابر این یک تجربه خیلی متفاوت نداشتم و دلیلش بیشتر بخاطر اینه که Dynaudio را بیش از چند سال هست که میشنوم. الان میتونم نتیجه بگیرم سری کانتور داینا آودیو نسبت به بلندگوی من همین جنس صدا رو با Neutrality بیشتر داره نه با شاخصی کاملا متفاوت. بنظر من فضای اتاق مناسب بود اما مکان قرارگیری بلندگو و ارتفاع بلندگو در مقایسه با ارتفاع سقف مناسب نبود. صدا تصویر نسبتا خوبی داشت و عمق Soundstage مناسب بود اما در آن فضا میتونست خیلی بهتر باشه و من پیشنهاد کردم بلندگوها رو در سمت راست اتاق و از عرض قرار دهند. ارتفاع صندلی هم باید بیشتر میشد و فاصله بلندگوها و زاویه بین آنها نیاز به Tune داشت. البته نمیشه اینجا تئوری بافی کرد و باید بشکلی تجربی این کار را انجام داد. بلندگوهایی با این ابعاد و فاصله درایورها حساسیت بیشتری به آکوستیک و Speaker Placement دارند و باید برای این مساله وقت گذاشت. صدای dCS دقیق بود اما من با بلندگوی Neutral و Revealing ای چون Gryphon یا Dynaudio صدایی گرم و نرم تر و Smooth تر را ترجیح میدهم مثل Accuphase و بقول جاناتان اسکول (The English gear is more analytical; in some weird way, I find it appeals to the head rather than the heart. The Accuphase goes right for your sex and sticks its tongue in your ear.) صدای dCS کمتر به دل می نشست هر چند دقیق تر بود. میبینید حتی با قیمت بالای dCS (نزدیک به 20 هزار پوند) مساله سلیقه شنیداری و Matching وجود دارد و هر کس باید با شناخت سلیقه خود در هر کلاس قیمتی صدا را شنیده و انتخاب کند. یعنی ما از جمع کردن حتی یک میلیون دلار سیستم ممکنه به صدایی که دوست داریم نرسیم و مساله Matching همیشه در درجه اول اهمیت هست. البته نمیگویم سورس باید عوض شود و صدا خوب نبود چرا که ممکن است سلیقه این دوست عزیز با من فرق داشته باشد و ایشان این صدا را ترجیح دهند و من از چیزی که بدم میاد اینه که در مورد کامپوننتها بشکل خوب هست یا بد هست قضاوت کنم. هر کامپوننتی در سیستم سازگار خودش با یک نوع سلیقه جور در میاد و ما نمیتونیم بگوییم این کامپوننت بد یا خوب هست. نباید فراموش کنیم همه چیز به سلیقه ما بر میگردد و هر سیستمی برای سلیقه ای خاص جواب میدهد. صدا حالتی Solid ، دقیق ، ریتمیک و Dynamic داشت و در Macro هیچ مشکلی نداشت. توت فرنگی تازه هم هنگام شنیدن صدا خوب چیزی هست. نویز زمینه خیلی کم و کنترل صدا خیلی عالی بود اما مساله مهم Directness و شفافیت بود که نمیشد درباره آن حرف زد. سیستم باید کار میکرد تا خودش را بیشتر نشان دهد. من فکر میکنم در هر کلاس قیمتی شفافیت و Dirctness در صدا و احساس نفس کشیدن صدا خیلی مهم هست که در آن شرایط نمیشد نظری داد. اگر سیستم دوره گذرا را بگذراند میشود در مورد آن یک Review چند صفحه ای نوشت. من همین جا از پذیرایی این دوست عزیز تشکر میکنم و به ایشان تبریک میگویم.

خیلی خوش گذشت ، جای همه دوستان خصوصا رضا و لاکی خیلی خالی بود. بازدید از کمپانی Gryphon را اینجا ببینید.

Read More

سایت Musictech.ir

جمعه ۲۱ اردیبهشت ۱۳۸۶
/ / /
musictech-logo.jpg

اول از همه باید از خانم شیدایی فر بخاطر همراهی و نظر لطفی که به این سایت دارند تشکر کنم. ایشان در زمینه موسیقی و سیستمهای Pro Audio فعالیت دارند و در سایتهای زیر مطلب مینویسند. برای کسانی که به موسیقی و Pro Audio علاقه مندند پیشنهاد میکنم به این سایتها سری بزنند.

http://www.musictech.ir/

http://music-technology.blogspot.com/

http://www.harmonytalk.com/

Read More