Latest Posts

سورس دیجیتال APL HiFi NWO-3.0 Game Over

چهارشنبه ۸ اسفند ۱۳۸۶
/ / /
Comments Closed
nwo-3.0go-aplhifi.jpg

اگر دوست دارید در آخر هفته دنبال مطالب جالبی در اینترنت بگردید پیشنهاد میکنم به سایت شرکت APL سری بزنید و مطالبی در مورد DAC این شرکت بخونید. به این کلاس سیستم ها میگویند SOTA (یعنی State of The Art).

یک طراح بلغاری بنام Alex Peychev که سورس های Esoteric رو Modify میکنه سورسی ساخته بنام NWO-3.0GO (منظور از GO همان Game Over هست) با قیمت 30 هزار دلار که برای خیلی ها جالبه. این سورس از 20 تا DAC موازی AK4396 استفاده میکنه. این سورس یک طبقه خروجی داره که مستقیما به Power وصل میشه. در تحلیل زیر این سورس به یک آمپلی فایر مینیمال لامپی Jadis وصل شده و پاسخ نهایی فوق العاده شده.

بد نیست این تحلیل زیبا رو (همون تحلیل اینجا هم هست) بخونید تا بهتر بدانیم حرفه ای ها چگونه سیستم Setup میکنند و چگونه صدا رو تشریح میکنند. تحلیل Srajan Ebaen اینجاست.

اینجا رو هم ببینید که در مقایسه در مورد مدل 2.5 این شرکت چی نوشتند. همانند Alex کسانی در دنیا هستند که هم Modifier سیستم هستند (مانند Arthur Salvatore یا Tony و یا Steve Huntley) و هم صدا رو خیلی خوب میشناسند و هم طراح فوق العاده ای هستند.

سورسهای مورد توجه در دنیا عبارتند از :

MetronomedCSEMM LabsEsotericSpectralAccustic ArtsReimyoZandenAudio NoteAccuphaseWadiaAudio AeroEnsembleJadisAudio ResearchNaimOracleAudiomecaElectrocompanietWeissNagraLinnResolution AudioLindemannCaryBurmesterAMRSonic FrontiersOrpheus LabsKrell MBLGryphon47 LabMeridian

ChordMark LevinsonMusical FidelitySoulution AudioVitus

Stahl~TekBerkeley Audio Design

لینک های زیر رو ببینید :

http://sixmoons.com/audioreviews/aplhifi/uas1.html

http://6moons.com/audioreviews/esoteric4/trio.html

http://www.dagogo.com/Spotlight/APL-Hi-Fi.html

http://www.6moons.com/audioreviews/westernelectric/300b.html

http://6moons.com/audioreviews/zanden2/2000_2.html

http://www.audioasylum.com/cgi/t.mpl?f=hirez&m=225237

Read More

لحظه به لحظه با Krell Evo CAST و Wilson Watt/Puppy 8 – بخش پنجم

چهارشنبه ۸ اسفند ۱۳۸۶
/ / /
Comments Closed

سیستم داره به کارکرد ادامه میده و ممکنه من امروز سری به آقای رحمانی بزنم. راستش نمیخواستم مطلبی رو عنوان کنم اما امیدوارم با اعتمادی که به من دارید نوشته های زیر رو یک جور تعریف از خود تعبیر نکنید. من دوست دارم از تجربه هام بنویسم و در عین حال نوشته های من به کسی صدمه ای نرسونه. اما گاهی چیزهایی میشنوم که کمی دلسرد کننده هست.

من بارها در این سایت اشاره کردم به اینکه دوست دارم خواننده خودش بدنبال درک بیشتر باشه و خودش انتخاب کنه و حرف های من رو به هیچ وجه ملاک قرار نده اما بنظر میرسه تا حدی این سایت بر بازار تاثیر داشته و این موضوع به هر حال ممکنه برای کسانی خیلی خوشایند نباشه. من دوست دارم از تجربه هام بنویسم و تنها نوشته ها کمکی باشه به کاربران تا خودشون به اون چیزی که دوست دارند برسند. من بارها تاکید کرده ام سلیقه شنیداری من ممکنه با شما فرق داشته باشه و هر کدام صدایی رو بیشتر بپسندیم. من به هیچ وجه دنبال این موضوع نیستم که این سایت رو تبدیل به یک چیز تاثیر گذار بشکل تبلیغاتی بکنم. دوست دارم این سایت تاثیر گذار باشه اما بشکل درست و منطقی و علاقه مندم نگاه ما به مساله های فای بازتر و منطقی تر بشه.

البته من از صداهایی که بیشتر دوستشون دارم بیشتر تعریف خواهم کرد و واقعا نمیشه تاثیر سلیقه شنیداری نویسنده رو نادیده بگیریم. من قبل خواندن تحلیل یک تحلیل گر اول میرم ببینم اون آدم از چه جور صدایی خوشش میاد و کلا چقدر سلیقه شنیداریش به من نزدیک هست و بعد نوشته هاش رو میخونم. مثلا در بین تحلیل گران سلیقه شنیداری آقای مارتین کالمن به من نزدیک هست اما سلیقه شنیداری جاناتان اسکول کمی با من متفاوت هست. طبیعی هست جاناتان در مورد صدایی که دوست داره تاکید بیشتری داشته باشه و ممکنه اون صدا رو من دوست نداشته باشم. مثلا دوست خوبم Tony سلیقه اش با من کمی متفاوت هست و من با همه اعتقادی که به حرفه ای بودن این آدم دارم نمیتونم ازش در مورد مثلا Spectral بپرسم. من میدونم صدای Spectral برای من خوشایند خواهد بود و میدونم Tony اونقدر به اندازه من از این صدا لذت نخواهد برد و این مساله کاملا طبیعی است. اینکه بگیم امیر حسین تبلیغاتی مینویسه کمی در حقش نامهربانی کردیم چون هر کس حق داره به اندازه ای که از صدایی لذت برده در موردش بنویسه.

البته من اشاره کنم به اینکه هر صدایی زیبا نیست و هر صدای جیغی رو نمیشه گفت زیباست و فقط با سلیقه ما جور نیست. صداهای خوب روی ما تاثیر خوب دارند اما در بین صداهای خوب هرکدام از ما از یکی شون بیشتر خوشمون میاد. من از اینکه میشنوم سایت تاثیرگذار هست قلبا خوشحال میشم اما نگران این مساله هم هستم که این تاثیر گذاری مثل تاثیرگذاری مجلات تنها حالت تبلیغاتی نداشته باشه و شما خواننده گرامی باید بدانید اگر صدایی را بدون شنیدن و بدون اتکا به سلیقه شنیداریتون تنها از روی پیشنهاد من انتخاب کنید بی شک به اشتباه رفته اید. من هیچ نفعی از فروش هیچ کالایی در ایران نمیبرم و برای همین هم هست که اگر بشنوم روی پیشنهاد من فروش کالایی زیاد شده خوشحال نمیشوم. آنچه برای من خوشایند هست اینست که ببینم آگاهی کاربر افزایش یافته و با اتکا به سلیقه خودش و گوش خودش به جلو میره و ذهنش آزاد از هر نوشته و تحلیلی انتخاب میکنه.

شنیدم دوستانی معتقدند نوشته ها و تحلیل های امیر حسین تا حدی محافظه کارانه ، تا حدی تبلیغاتی ، تا حدی هم نتیجه تجربه کم هست.

این جا دو مساله مطرح هست یکی میزان صداقت امیر حسین در نوشتن و دیگری میزان تسلط و دقت در تشخیص و درک صدا. من سعی نمیکنم اینجا به شما اثبات کنم دیگران اشتباه قضاوت میکنند چون معتقدم هر کسی خودش باید حقیقت رو درک کنه اما دلم خواست اینجا کمی مساله رو روشن تر کنم.

دوستانی که با من ارتباط نزدیک دارند میدانند صداقت برای من بیش از هر چیزی مهم هست هر چند میدانند اگر من صدایی را ناخوشایند تشخیص دهم سعی میکنم گزارش آنرا در سایت ننویسم اما در مورد صداهایی که در موردشان نوشتم به هیچ وجه چیزی رو پنهان نکردم و نقاط ضعف و قوت رو با هم بیان کردم. در مورد ننوشتن در مورد یک کامپوننت باید به من حق بدهید چون من دوست ندارم یک فضای متشنج درست بشه و یک Dealer از دستم عصبانی بشه ، هرچند بطور غیر رسمی در روابط ام با دوستان نظراتم رو خیلی روشن بیان میکنم. هر سوالی داشتید میتونید ایمیل بزنید و بپرسید تا نظرم رو دقیقا بدونید. بنابراین من احساس میکنم روشی که در پیش گرفتم منطقی هست. از اونطرف هم باید محدودیت ها و مشکلات فروشندگان رو هم ببینم چرا که در ایران های فای فروختن کار راحت و بی دردسری نیست و اگر منم بخواهم به مشکلاتشون یک چیز جدید اضافه کنم کار جالبی انجام ندادم. در مجموع همه چیز ها رو باید در نظر بگیرم و این کار بنظرم محافظه کاری نیست و یک جور میانه روی هست.

اما در مورد تسلط من در تشخیص و درک صدا من پیشنهاد میکنم صداهایی رو که Review کردم بشنوید و ذهنیت خودتون رو با آنچه نوشته شد مقایسه کنید. تجربه امیر حسین به اندازه آقای رابرت هارلی نیست ، میپذیرم اما من به خودم هیچ وقت اجازه ندادم تا به یک درک درست و مطمئن از چیزی نرسیدم در موردش اظهار نظر کنم. تا آن اندازه که فهمیدم رو نوشتم و نه بیشتر، این مساله باعث میشه اگر نوشته ای همه جزئیات یک صدا رو بخاطر شرایط محدود دمو بررسی نکرد در مقابل حرف نا مربوطی هم در مورد صدا نزده.

دوست دارم نوشته های آقای کالمن رو بخونید (اینجا کلیک کنید و بروید روی خط پنجم فایل PDF رو دانلود کنید) و مقایسه ای داشته باشید با تحلیل خودم تا کمی مشخص تر بشه کسی که برای شما اینجا تحلیل مینویسه حتی با امکانات و شرایط محدود اینجا چقدر درکش از صدا به واقعیت نزدیکه. آقای کالمن بیشتر از دو هفته بعد از Warm up کامل سیستم رو برای تست در اختیار داشتند و من تنها هشت ساعت به صدا گوش دادم ، اونهم نه در شرایط ایده ال.

Read More

یک خبر خوب

دوشنبه ۲۹ بهمن ۱۳۸۶
/ / /
kharmaq.jpg

دوستان گرامی در جریان باشند اولین سری بلندگوهای Kharma خیلی زود در ایران دمو خواهد شد و من الان دارم لحظه شماری میکنم بعلاوه اینکه یک خبر خیلی جالبه دیگه دارم که فعلا Secret هست اما بزودی مشخص میشه. اینکه دقیقا همون آمپلی فایری که دلم میخواست با Kharma دمو بشه داره وارد ایران میشه. حدس بزنید این برند اسمش چیه.

این روزها خبرهای فوق العاده ای دارم میشنوم، انگار های فای در ایران یک تکون اساسی خورده و برندهایی داره میاد که خیلی شنیدن اونها برام جالبه.

راستی یادم رفت بگم در دنیا Avalon Acoustics و Kharma و Coincident Speaker Technology و Marten Design از درایورهای شرکت آلمانی Accuton استفاده میکنند.

Read More

لحظه به لحظه با Krell Evo CAST و Wilson Watt/Puppy 8 – بخش چهارم

دوشنبه ۲۹ بهمن ۱۳۸۶
/ / /
Comments Closed

خب الان سیستم جدید در حال کار هست. شب ها برق میره و نمیشه سیستم رو روشن گذاشت. مساله دیگه ای که خیلی خوشحال کننده است اینه که احتمالا سیستم برق و گراند در یارامانا تغییر خواهد کرد. این مساله خیلی مهم هست و امیدوارم بزودی این اتفاق بیفته چون خیلی دوست دارم سیستم 8 و CAST در شرایط خوب و عالی دمو بشه. تا وقتی سیستم در شرایط مناسب و به شکل صحیح Setup نشه ما از سیستم موسیقی نمیشنویم بلکه صدا میشنویم.

مساله ای رو یکی از دوستان به من منتقل کردند مبنی بر اینکه مثلا گراند تاثیری در صدا نداشت و یا فیلتر برق هم تاثیری ایجاد نکرد. من سیستم ایشان رو دیدم و صداش رو شنیدم. کمی جا خوردم چون به نظر من سیستم زیر 30 درصد کارایی Setup شده بود و اصلا صداش در نمی آمد. من کمی نگران شدم از اینکه دوستانی فکر کنند من اینجا همینجوری و بدون تجربه قبلی به دیگران پیشنهاداتی میدم . من بشخصه تا تجربه نکرده باشم نمینویسم و فکر میکنم ارزش یک نوشته تنها به میزان تاثیر اون در عمل برمیگرده. مساله Tune بعد از Setup صحیح هست یعنی اول باید سیستم درست Setup بشه و به 90 درصد کارایی خودش برسه و بعد اون 10 درصد رو با Tune درست میکنیم. اگر سیستمی 200 میلیون قیمت هم داشته باشه اما زیر 30 درصد کارایی برای شما موسیقی پخش کنه نباید انتظار داشته باشید با گذاشتن فیلتر برق صدا شنیدنی تر بشه و کلی تغییر ایجاد کنه.

Setup کردن سیستم نیاز به تجربه بالایی داره و این کار در ایران انجام نمیشه ، تنها در ایران سیستم خرید و فروش میشه. البته امیدوارم این وضع کم کم تغییر کنه چون واقعا حیف هست ما کلی هزینه کنیم و اونوقت صدا زیر 30 درصد پخش بشه. این مساله تنها به فروشندگان برنمیگرده و خریداران هم عامل این مشکل هستند. مهمترین بخش کار آکوستیک و برق دستگاه هست که کمتر کاربری در ایران بهش اهمیت میده و نباید انتظار داشته باشید Dealer ها در فضایی نا مناسب با شرایط غیر بهینه برای شما صدای خوب بگیرند. راستش من دوست ندارم ایراد پیدا کنم و اونرو تقصیر کسی بندازم ، اصولا تحت هر شرایطی باید به تغییر مثبت فکر کرد نه اینکه بگردیم دنبال مقصر و اصولا هم این کار فایده ای نداره چون از نظر من ارتباط یک چیز دو سویه هست با توافق طرفین. بهر حال امیدوارم همه ما دوست داشته باشیم از حالا بسمت تغییر مثبت حرکت کنیم. دعوا بیشتر در ایران بر سر کدوم برند خوب ، کدوم برند بد هست و من فکر میکنم برندها اونقدرها هم بد نیستند که ما نتونستیم صدای درستی از اونها بگیریم. اشکال بیشتر به ما برمیگرده تا برندها و باید این ذهنیت تغییر کنه.

آقای مارتین کالمن در مجله HifiCritic تحلیلی از ویلسون 8 نوشتند که بد نیست اونرو بخونید. برای دانلود فایل PDF اینجا کلیک کنید. من اگر از ویلسون مینویسم بخاطر اینه که صداش به گوش من خیلی دوست داشتنی و راحت هست هرچند دوست دارم نوشته ها تاثیر تبلیغاتی نداشته باشه.

Read More

لحظه به لحظه با Krell Evo CAST و Wilson Watt/Puppy 8 – بخش سوم

شنبه ۲۷ بهمن ۱۳۸۶
/ / /
Comments Closed

خب یک اتفاق جالب افتاد. Pre Amplifier در حال Break-in بفروش رسید و خریدار راضی نشد 2 هفته وقت بده ما یک صدای خوب بگیریم اما مشکلی نیست. با Pre جدید 222 میریم جلو. اون اواخر صدا بازتر شده بود و من خیلی خوشحال بودم که دوره گذر در حال طی شدن هست. من زیر 400 ساعت warm up راضی نمیشم تحلیل بنویسم چون حق سیستم ادا نمیشه. فعلا این سایت رو ببینید حوصله تون سر نره:

http://www.absolutesounds.com/index.php?page=17

Read More

لحظه به لحظه با Krell Evo CAST و Wilson Watt/Puppy 8 – بخش دوم

چهارشنبه ۱۷ بهمن ۱۳۸۶
/ / /
insets-darkfield.jpg

الان اتفاق جدیدی نیفتاده و من فقط به چند مطلب میخواهم اشاره ای داشته باشم. یه مساله ای در ذهنم بود که هنوز به یک نتیجه گیری نرسیده اما مطرحش میکنم. مساله مربوط به انتخاب همه کامپوننتها از یک برند (تک برندی) و انتخاب بشکل Mix هست. در حالت دوم ما از برندهای مختلف یک سیستم جمع میکنیم و در حالت اول تنها از یک برند.

البته این مساله بیشتر به الکترونیک برمیگرده و بلندگو در اون مطرح نیست چون اصلا بلندگو سازی یک کار متفاوت از الکترونیک هست و از نگاه من شرکتهایی که الکترونیک Upstream میسازند و بعد شروع میکنند بلندگو سازی بیشتر هدفشون تجارت هست تا ایده ال گرایی. بلندگو رو میگذاریم کنار و در مورد Upstream صحبت میکنیم. من با تجربیاتی که داشتم احساس کردم تک برندی در Upstream بهتر هست. البته بهتر به معنی کم دردسر تر بودن و ریسک کمتر هست و هم با Mix و هم با تک برندی میشه به صدای خیلی خوبی رسید. بنابراین اینجا نتیجه نمیگیریم کدوم بهتره چون بهتر بودن اینجا معنی نداره و تنها میخواهم نگاهی داشته باشم به این مساله. از نظر من تک برندی ریسک کمتری دارد و با احتمال بیشتری ما رو به ایده ال مان نزدیک میکند. تنها کافیست ما از جنس صدای یک برند خوشمان بیاد و این احتمال زیاد هست که اگر کل سیستم رو از اون برند بگیریم صدا در نقطه ای که دوست داریم قرار بگیره. من قبلا بخاطر مجله خوندن حس میکردم حتما باید مثلا سورس رو از Wadia بگیریم ، Pre رو از ML No.32 و Power رو از Linn و خلاصه در این جور حالتها وضعیت خیلی خوب میشه. یعنی مجلات اینطور القا میکنند که بهتره مثلا بهترین سورس دیجیتال رو با معروفترین Pre و بهترین Power جمع کنیم تا به صدای خیلی خوبی برسیم. من اصلا مخالف Matching نیستم و فکر میکنم اگر سیستم از چند برند مختلف خوب جمع بشه صدای فوق العاده ای خواهد داد اما الان با تجرباتی که داشتم حس میکنم به این شکل سیستم جمع کردن در ایران دردسر و ریسک بیشتری داره تا تک برندی. دلیلش صداهای خوبی که شنیدم هست.

خانه آقای ناهید کل سیستم Roksan بود که کل صدا شاخصی یکشکل داشت و صدا لذتبخش بود. صدای Accuphase با B&W Prestige در اتاق آقای خرمی هم همینگونه یک دست و خوب بود. صدای Krell CAST وقتی کل سیستم Krell بود فوق العاده بود. حتی یک روز Mark Levinson NO.32 که خیلی Pre خوبی هست وقتی جایگزین Pre Krell شده بود صدا اون Synergy رو نداشت. کابل Second و Third با هم در سیستم من خیلی Synergy داشتند. کابل بلندگوی Cardas Golden Reference با Interconnect خودش در سیستم من خیلی سازگارتر بود. بنظر من بهتره کابل Interconnect و Speaker Cable از یک برند باشه و نیز Pre Power هم بهتره هردو از یک برند باشند اما سورس دیجیتال خیلی مساله نداره چون طراحی DAC کمی با طراحی Pre Power فرق داره. به هر حال باز هم تاکید میکنم بهتر بدتر معنی نداره و تنها ریسک و احتمال بالانس نشدن صدا به گوش شما کاهش پیدا میکنه. نمیدانم اما بنظرم علت علاقه تحلیل گران به Mix تا حدی متاثر از مساله تبلیغات هست چون در حالت میکس اسم چند برند مختلف برده میشه اما در حالت تک برندی تنها یک برند مورد توجه قرار میگیره. یادمه وقتی تحلیل های CAST رو میخوندم خیلی تاکید روی CAST نمیشد وتنها اشاره میشدCAST بهتره اما با تجربه ای که من داشتم Krell در حالت CAST خیلی تفاوت داره. بازهم تاکید میکنم صدای خوب در هر دو حالت ممکنه و شاید در حالت Mix به صدای حتی بهتری هم برسیم اما در ایران بهتره حواسمان باشه چون امکان تست خیلی زیاد نیست و تک برندی ریسک کمتری داره.

مساله دیگر گرم نگه داشتن سیستمهای Complex هست. هرچقدر سیستمی پیچیده تر باشد زمانی که طول میکشد به حالت پایدار برسد طولانی تر هست یعنی اگر شما سیستم رو از برق جدا کنید (فرض میکنیم سیستم قبلا کاملا Break-in شده است) و پاور تخلیه بشه حداقل چند روز طول میکشه تا صدا دوباره به اون حالت خوب برسه و فرقی نمیکنه چه سیستمی باشه (چه گران چه ارزان). برای همین مساله من پیشنهاد میکنم هیچوقت سیستم رو از برق جدا نکنید و یا روی Standby باشند و یا همیشه روشن بمونند (رومی روشن میزاره). از یکی از دوستان شنیدم کمپانی ها در Manual پیشنهاد نمیکنند سیستم همیشه روشن باشه اما باور دارند سیستمی که همیشه روشن هست و حتی روی Standby نیست صدای بهتری داره. خصوصا Solidstate های پرتوان بهتره بیشتر اوقات روشن بمونند و اگر شبها اونها رو روی Standby میگذارید حداقل روزها روشن باشند حتی اگر موسیقی پخش نکنند.

مساله دیگری که در مورد Krell Evolution و ویلسون 8 مشهود بود حالت Freshness و سرزندگی در صدا بود. من احساس میکنم کامپوننتها با گذشت زمان (بیشتر از 5 سال) کم کم اون طراوت ، چابکی ، سرزندگی و Solidity در صدا رو از دست میدهند و هرچقدر به عمرشون اضافه میشه به شکل محسوسی کاهش کیفیت دارند. البته در این مورد خیلی مطمئن نیستم اما تا حالا که تجربه ام این باور رو در من تقویت میکنه. قبلا جایی خونده بودم بهترین قطعات آنالوگ در صنایع نظامی و فضایی استفاده میشه و حتی این قطعات هم عمر مفیدشون 10 سال هست. تمام قطعات از سلف و خازن و مقاومت گرفته تا برد مدار چاپی و اتصالات و … همه و همه در معرض تغییرات هستند. کابلهای فلزی هم در طول زمان تغییرات رو تجربه میکنند و در طولانی مدت از کیفیتشون کاسته میشه. یه جایی خوندم دود سیگار باعث تاثیر منفی بر روی مدارات میشه البته خبر از یک منبع خیلی معتبر نبود و من هم بیشتر تحقیق نکردم. من فکر میکنم احساس سرزندگی در صدای Krell Evo و سیستم 8 تا حدی هم به نو بودن اونها برمیگرده.

مساله بعدی که پیشنهاد میکنم ازش در یک Setup استفاده بشه نگهدارنده کابل هست. چنین محصولی رو برخی از شرکتها میسازند و Shunyata Research هم یک نمونه ساخته بنام Dark Field Cable Elevator ساخته که روی لینک کلیک کنید میبینیدش. این محصول مزایای زیادی داره و من پیشنهاد میکنم ازش استفاده بشه هم برای کابل بلندگو و هم برای Power Cord.

Read More

لحظه به لحظه با Krell Evo CAST و Wilson Watt/Puppy 8 – بخش اول

چهارشنبه ۱۷ بهمن ۱۳۸۶
/ / /
Comments Closed

اول اینکه دوست دارم از هیجاناتم بنویسم و دوست ندارم شما خیلی احساساتی بشوید چون این سایت برای تبلیغات برندها درست نشده بلکه برای آگاهی دادن درست شده.

ساعت شش و نیم بود که راه افتادم به سمت یارامانا و اول مدرس ترافیک خیلی زیاد بود و زیاد طول کشید تا به خیابان علامه برسم. آدم عاشق زمان و ترافیک رو از یاد میبره ، تعجب میکنم که Hi-Fi آدم کم حوصله ای مثل من رو این همه به تکاپو وا میداره. واقعا Hi-Fi برای من خیلی جذاب هست ، فکر میکنم همه ما یه جورایی عاشق این سرگرمی هستیم.

سیستم به شرح زیر بود :

Krell Evolution 505 CD Player

1.5 m CAST Cable from Source to Pre

Krell Evolution 202 Pre Amplifier

1 m CAST Cable from Pre to Power

Krell Evolution 402 Power Amplifier

Shunyata Research 1.5 m Speaker Cable

Shunyata Research Python Helix Powercord Two Set (each 2m) for Source & Pre Amplifier

اون تحلیل یادتون هست ؟ نوشته بودم طول کابل بلند چه تاثیراتی گذاشته بود و این دفعه سیستم دقیقا اون جوری که دوست داشتم Setup شد. بنظرم طول کابل بلندگو حتی کمتر از 1.5 متر به چشم می اومد. برام جای خوشحالی بود چون این مساله یک اتفاق خیلی خوب برام محسوب میشد. واقعا بدون رعایت مسائل ممکنه یک سیستم خیلی خوب صدای خوبی نده و شما رو به تعویض سیستم وادار کنه. من نوشته بودم شاخص هایی در صدا با Tune بهتر میشد و این بار رفتم ببینم تشخیص هایم چقدر درست بود. باور کنید نمی خواهم از خودم تعریف کنم و اگر زمانی اشتباهی هم بکنم حتما اونرو پنهان نخواهم کرد. من دنبال این نیستم که به همه ثابت کنم چقدر از های فای میدونم و تنها دلیل نوشتنم آگاهی دادن هست. قول میدم اگر هر زمانی تشخیص اشتباه دادم یا چیزی رو درست نفهمیدم از شما پنهان نکنم. اما صدایی که دیشب شنیدم تائید میکرد تشخیصم در مورد صدا اشتباه نبوده و همون پارامترهایی که انتظار داشتم به شکل کاملا محسوس ای بهتر شده بود. Immediately صدا بهتر شد ، گسترش ناحیه پایین و بالا هردو بهتر شد ، Transparency صدا کمی بهتر شد اما این شاخص خیلی به Break-in وابسته هست و باید ببینم بعد از Warm up چه تغییراتی داره ، Bass کاملا عقب رفت و از حالت Over Power خارج شد و البته هنوز کمی نیاز به Tune داره و Break-in کامل از نگاه من سیستم رو به یک استاندارد بالا خواهد رسوند.

سیستم تازه Setup شده بود و 400 ساعتی به زمان نیاز داشت تا به یک حالت راحت و پایدار برسه اما همین سیستم هم منو اونجا نگه داشت و نمیگذاشت از اتاق بیام بیرون. سیستم فضای Krell و Wilson رو که قبلا تشریح کردم داشت اما در شاخص هایی هم بهتر شده بود. حس Solidity (احساس سلامت) در صدا بیشتر شده بود و Bass نسبت به گذشته جمع شد رفت عقب بشکل کاملا مشخص و محسوس و البته هنوز سیستم باید کامل Warm up بشه تا به حالت پایدار برسه. در مقیاس خیلی کم حالت Over Power در این ناحیه هنوز حس میشه که فعلا نمیشه دقیقا فهمید چقدر و به چه چیزی این مساله وابسته هست. من تشخیصم 5 درصد به سازگاری کابل بلندگو با 402 برمیگرده ، 20 درصد به برق سیستم و 75 درصد به Warm up نشدن 402 برمیگرده البته باز یادآوری کنم این حالت در صدا خیلی مشخص نیست و تنها نیاز به Tune داره تا به بهترین حالت برسه. سیستم من زمانی چنین حالت رو تداعی میکنه که برق رفته باشه و Power Supply تخلیه شده باشه و البته ریتم و نفس زدن راحت در فرکانسهای پایین در سیستم من با کشیدن یک کابل برق مستقیم از کنتور حل شد. بنظرم کسانی که سیستم صوتی دارند خصوصا Full Range باید هم یک کابل ضخیم و حسابی از کنتور مستقیم بکشند و هم مساله گراند رو حل کنند. البته فکر میکنم الان نظر دادن درست نیست و باید صبر کنم ببینم بعد از یک هفته چه میشه چرا که به احتمال زیاد با Warm up شدن 402 صدا کاملا به حالت پایدار برسه.

در مورد Bass سیستم Krell باید خیلی در انتخاب کابل بلندگو دقت کنیم و مساله دیگه ای که هست وضعیت رکوردهاست. خیلی از رکورد ها Bass Exagerated دارند و دلیل این مساله هم اینه اصولا در Extreme (یعنی فرکانسهای خیلی بالا و خیلی پایین) اگر از تجهیزات خوب برای صدا برداری و رکورد استفاده نشه در یک سیستم دقیق Fullrange مشکل رکورد معلوم میشه در حالی که در یک سیستم Limited این ایرادات معلوم نمیشه. میبینید چقدر پارامترها دخیل هستند و چقدر نظر دادن رو در مورد یک کامپوننت مشکل میکنه . من دوست ندارم کسی همین جوری به برندها برچسب خوب و بد بزنه در حالی که تجربه لازم رو نداره. یکی از دلایلی که من در مورد صداهای بدی که شنیدم حرفی نمیزنم بخاطر محافظه کاری نیست بلکه بخاطر اینه که من نمیدونم اون سیستم آیا در شرایط مناسب دمو شده یا نه. نظر ندادن بهتر از اشتباه نظر دادن هست.

برگردیم به صدا، وقتی به ناحیه بالاتر یعنی Midrange میرفتیم صدا اون فضای دوست داشتنی رو با خودش داشت اگر چه بخاطر Break-in نشدن در میکرو اون حالت Bloom ، جا افتادگی و Richness و مزه رو مثل سابق نداشت . صدا حس نزدیکی Immediately بیشتری پیدا کرد و کاملا تاثیر کوتاه شدن کابل ها بر این شاخص محسوس بود. صدا کمی هم شفاف تر شده بود و چقدر صدا به گوش مهربان و شنیدنی بود. ویلسون در Fluency و Presence صدای The Third رو برای من تداعی میکنه و یک ملایمت و زیبایی خاصی داره. من سیستمی با وضوح بیشتر (Detail & Resolution) و گسترش فرکانسی بیشتر رو شنیدم اما واقعیت اینه احساس من میگه این صدا طبیعی تر و دوست داشتنی تر هست. ویلسون به گوش من Musical هست و بشکل خوبی به ایده ال نزدیک شده. در صدای اون یک پارامتر Musical فدای یک پارامتر Fidelity نشده و در مجموع با سلیقه شنیداری من جور هست.

اگر یادتون باشه قبلا در مورد مدل 103 منگر نوشته بودم با بهتر شدن Amplification و کنترل بیشتر Amplifier بر روی بلندگو پیوستگی دو ناحیه Bass و Mid بهتر شده بود و این بار هم در یارامانا نسبت به گذشته بخاطر کنترل بهتر ناحیه پایین صدا یکپارچه تر و بقولی 2way شده بود و من احساس خیلی کمی در مورد 3way بودن داشتم و اگر Blind صدا رو میشنیدم بیشتر احتمال میدادم سیستم 2way هست. این مساله خیلی مهم هست وبیشتر 3way ها اگر درست طراحی نشوند شما احساس وجود یک سورس صدا رو نخواهید داشت و فکر میکنید صدا از سه جای مختلف داره پخش میشه.

صدا اصلا شاخصی نداشت که در طول مدت شنیدن حتی به اندازه خیلی کم شنونده رو خسته کنه. صدا Dynamic بود اما کنترل شده و راحت ، بدون ایجاد فشار بر گوش و حتی وقتی خواننده فریاد میزد و یا ساکسیفون جیغ میکشید صدا آزار دهنده و Analitical نبود. این آرامش در صدا به دلیل Softness و سانسور صدا نبود. ویلسون اگر صدای راحت و بی دردسری داشت به این خاطر نبود که صدا رو بشکلی سانسور یا Soft و یا بی حال کنه. صدا سرزندگی و دینامیک رو داشت و در عین حال آرام و دوست داشتنی. احساس گرفتگی در صدا و حس Dullness تقریبا با کاهش طول کابلها از بین رفته بود . سری Evo نسبت به FPB صدای گسترش یافته تری در ناحیه بالا داره و Darkness صدا کمتر شده بود.

صدا اون چهره زیبای موسیقی رو بخاطر Warm up نشدن کمی از شنونده پنهان میکرد اما من میدونستم این صدا زیباست و بعد یک هفته انتظار اون Utopia (همون چیزی که ما دوست داریم در موسیقی حس کنیم) رو به من نشون خواهد داد. خستگی یک روز پر دردسر رو فراموش کردم و دوست داشتم همون جا میموندم و موسیقی گوش میدادم. من تحلیل رو ول کردم چسبیدم به موسیقی . بعد از هر Stop دوباره دوست داشتم یک Track دیگه گوش بدهم. چهره زیبای موسیقی تا حدی دیشب رویت شد و ماه تمام بعد از یک هفته دیگه نمایان میشه. یکی از راه های تشخیص صدای یک سیستم بدون تحلیل صدا اینه که شما اصلا به صدا دقت نکنید و به موسیقی گوش کنید و در انتها ببینید چه حسی دارید. آیا لذت بخش بود ، آیا خسته کننده بود ، آیا خوب اما بی مزه بود ، آیا راحت و دوست داشتنی بود؟ این حس به شما دروغ نخواهد گفت و اگر حوصله ندارید صدا تحلیل کردن یاد بگیرید به سراغ همین حس بروید. صداهایی هست که در وهله اول آدم رو میگیره اما اگر به اون صدا دقت نکنیم و به موسیقی گوش کنیم بعد از گذشت زمان به همون حس مراجعه کنیم معلوم میشه اون سیستم با همه تاثیر گذاریش در مرحله اول چقدر به گوش میوزیکال هست. شده سیستمی من رو در مرحله اول تحت تاثیر قرار بده اما بعد یک ساعت من حس خوبی برای شنیدن بیشتر نداشتم. به این حس اعتماد کنید و مطمئن باشید این حس دروغ نمیگه.

صدای ویلسون این حس رو خیلی خوب راضی میکرد و برای همین من این همه اینجا دارم براتون داستان تعریف میکنم. یکی به من گفت چرا محدودیت های ویلسون رو لیست نکردی منم گفتم اول اینکه در موردش نوشتم و اما اگر خیلی تاکید نکردم بخاطر این بود که اون محدودیت ها برای گوش من خیلی مهم نیست. من وقتی از صدا لذت ببرم دنبال ایراد توش نمیگردم و خیلی راحت میگم من این صدا رو دوست دارم. میتونم ادای آدمهای حرفه ای رو در بیارم و همیشه سعی کنم ایرادات رو بزرگ جلوه بدم تا دیگران فکر کنند من چقدر گوشم حساس هست و همه چیز رو میفهمم. من دوست دارم دقیقا تاثیرگذاری یک صدا رو به همون شکلی که هست بر حس شنیداریم گزارش کنم.

اگر سیستم ارزانی شما رو راضی میکنه و از صداش لذت میبرید دنبال ایراد نگردید و بیخود اونرو ارتقا ندید.

برگردیم به صدا ، عمق و شاخص Soundstage در کل ناحیه فرکانسی خیلی خوب یکشکل و پیوسته بود خصوصا هنگام عبور از ناحیه فرکانس های کراس آور. در بلندگوی من وقتی فرکانس میره بالا تصویر صدا فورواردتر میشه و بجای پخش شدن از فضا انگار صدا ازخود Tweeter در میاد اما ویلسون بشکل خوبی فضا سازی میکرد.

کمی بنظرم بلندگو به جابجایی نیاز داشت تا فضای استریویی بهتر ساخته بشه و دو تا کانال با هم تصویر بهتری بسازند و کمی هم دیوار سمت چپ فضای تصویر رو از حالت متقارن خارج کرده بود. تقارن در آکوستیک خیلی مهم هست و چه شما در اتاق زیاد شکست داشته باشید و چه سطوح موازی زیاد داشته باشید باید نسبت به بلندگوها حالت متقارن داشته باشند. حتی استفاده از مواد آکوستیکی هم برای یک شکل کردن فضای استریویی دو بلندگو در یک اتاق نا متقارن کار راحتی نیست. تقارن آکوستیکی برای دو کانال استریویی دقیقا مثل یک اندازه بودن طول دو کابل بلندگو و Pair matching بلندگو ها مهم هست.

من یک امپدانس 8 اهم ساختم و اونرو به آقای رحمانی دادم تا سیستم رو بدون سروصدا Break-in کنه . قول گرفتم یک هفته تمام بگذاره سیستم کار کنه و هر کس زنگ زد به اونها بگه “الان دمو نداریم ، سیستم در حال Warm-up هست”. اگر خواستید اونجا صدا بشنوید اول کاری که میکنید اینه که به آقای رحمانی بگید اون دو تا میزشیشه ای رو از جلوی شما برداره و با هم میزها رو جابجا کنید به سمت میز کار تا در فضای شنیداری نباشند. دوم اینکه دو سه نفری روی مبل نشینید و با هم به صدا گوش نکنید چون صدا در این حالت تا حدی Diffuse میشه. بهتره اگر دوستی همراه شماست اول یکی بشینه روی مبل و به دوستتون و آقای رحمانی بگید در یک فاصله دور از شما قرار بگیرند. اگر این حرفها به نظر شما زیادی احمقانه میاد حتما امتحان کنید ببینید چقدر این دو مساله روی صدا تاثیر گذار هست.

صدا از نگاه من خیلی عالی Setup شده و تنها یک هفته نیاز داره تا به اون نقطه خوب برسه. بهتره هم قبل از Break-in و هم بعد از Break-in بشنوید تا فرق این دو حالت رو بیشتر بفهمید.

خوش باشید

 

 

 

 

 

 

 

 

 

Read More

یک خبر خوب

دوشنبه ۱۵ بهمن ۱۳۸۶
/ / /
Comments Closed
evo.jpg

یک خبر خوب دارم. همین الان دعوت شدم برای شنیدن یک صدای فوق العاده . آقای رحمانی بسیار لطف کردند و یک Setup فوق العاده برای دمو آماده کردند که باید صدایش را بشنوم. این بار سیستم به همون شکلی که من دلم میخواست Setup شد با کابل بلندگوی 1.5 متری ، کابل CAST کوتاه یک متری و کل سیستم هم Krell CAST بسته شد. بلندگوی دوست داشتنی Wilson System 8 به همراه سری Krell Evo منتظر امیر حسین است.

زندگی بهتر از این نمیشه

یکی از دوستان تاکید داشت در سایت بنویسم بهترین صدایی که شنیدم چه بود و منم گفتم کمی حالت تبلیغاتی پیدا میکنه و خیلی هم فایده ای نداره چون هر کس سلیقه ای دارد.

طبیعتا اگر من صدایی رو خیلی دوست داشته باشم ممکنه شما صدای دیگه ای رو بپسندید. در یک پست جدا خواهم نوشت چه سیستم هایی برای من صدای فوق العاده ای داشت. همین قدر بگم تا این لحظه در بین صداهایی که شنیدم صدایی که بیشترین تاثیر رو بر من داشت Krell CAST با Wilson 8 بود البته صدای dCS Scarlatti و Krell Evo One هم فوق العاده بود اما زمانی که من اون صدا رو شنیدم سیستم Break-in نشده بود و به پتانسیل نهایی خودش نرسیده بود اما اون صدا به من میگفت بعید هست چنین صدایی رو دیگه بشنوم.

در مورد سلیقه ام باید بگم من صدای Real رو دوست دارم با Texture و Presence خوب. به هر حال دوست دارم اگر از علاقه های خودم مینویسم در شما تاثیر تبلیغاتی ایجاد نکنه.

قبلا تحلیلی از بلندگوی سیستم 8 نوشته بودم که اینجا به انگلیسی برگرداندم ، ببینید اگر اشکال ترجمه داشت به من اطلاع بدید. تحلیل جدید رو بعد از شنیدن صدا میگذارم :

In The Name of God

Demo Started at 11:10 am in Yaramana Showroom and Finished at 8 pm. Nine hour Continous Listening Session helped me to write about sound of system. I was familiar with sound of Wilson loudspeakers and Krell amplifiers like Sophia, System 7, MAXX, FPB 750MCX , …
I know good review need long listening sessions and ideal condition but I spend all of my experience to write carefully about what I heard. I think system was installed over it’s 80% real performance and if acoustic was not ideal but there was no critical problem for listening.
Widths of room was more than 6m and distance between speakers was near 2.5m. Listener ear distance to each speaker was 3m and speakers were 1m far from back wall. Length of room was 5m.
Wilson System 8 needed larger and better acoustic space to expand it’s soundstage and fill the room with breathing strings. Wilson gives you an integrated sound in near field and there is no need to place 3way speakers over 3m from your ear for accessing integrated sound. It’s near you and friend of your ears.
We know sound has elements that audiophiles and reviewers speak about them like Transparency, Immediately, Coherence, Texture and … Reviewers user these terms to describe sound of system and each term refer to one element of sound. I think when I listen to music through an audio system, I forget the system and have one special sense during listening that it’s result of system ability to satisfy my hearing sense. System ability in joining listener to music and satisfying him means system musicality. I want to speak about this unique sense at first then describe elements of sound. Some reviewers write more about elements and less about this sense but I think this sense is so important in long listening session and I listen to music for enjoying not analyzing the sound. If all elements of sound be in high level of fidelity but the sound dose not satisfy me I prefer less fidelity with more musicality. Satisfying this unique sense is result of compatibility of sound with our hearing sense. System designer knowledge and experience about human hearing is most important factor in designing components for reaching maximum musicality. Our ear is more sensitive to some parameters like midrange texture and less sensitive to some like frequency extension. This sensitivity vary with type of music but this variation scale is not very large and our hearing has a taste that tell us about it’s priority of sound parameters.
When system played over 8 hours I had no sense of fatigue and I listened disc after disc with greet sense of relaxation. Ultra natural fluency of sound gave me sense of “freedom”. It’s not easy but I try tell you about this sense with words. I listened to “Tourghe” in “night, Silence, desert”(Shajarian music album) and music lift me to an special space that I forget life. Sense of deliverance, exhilaration was result of joining me to beauty of music. I never forget moments I spend with Wilson though it was short. Freedom is word I select to tell you system left me alone with music and music showed me all of it’s beauty and charm. Wilson never destroyed or modified music delicateness in relation of me and music.
Now I try to write about sound by short expressions to give you an overall view. Upstream was neutral and pure with ultra natural fluency. Liquidity with Great sense of ease and power was evident in upstream sound and Wilson rendered this sound with greet sense of analogy, openness and silky smooth texture.
One of parameters that was different in this system was sound fluency, I sensed no stress and no force in sound and it was very quiet and safe to my ears. Sound helped me to imagine fluency of stream in my mind. I wanted to analyse and review the sound but system lifted me to hearing music. Passion of music was high and I listened to many records. Listening to “Rain of Love” (Naser Chashm Azar) , the sound in Track 5 (Passion of Love) was a new experience to me because Wilson rendered this track with passion. Midrange texture was good and ability of system in micro scale helped listener to enjoy more in listening sessions. System rendered music with soul , delicateness and naturalness. Wilson was a winner in capturing music magic and krell supported it with it’s neutrality and natural fluency. Do I need more? NO.
You may want to know more detail about sound of Krell/Wilson and I recommend you to listen to Wilson before reading my review. I believe reviews are poor in describing our sense about sound though many of us enjoy reading reviews.
Digital Source was Krell EVO-505 and I it had not digital signature of most CD players and was more close to analog. Evo 505 rendered both low and high quality records very smooth and easy on my ear. Sound was open, extended and sweet with no sense of forwardness or compress. Timbre of strings never changed in higher frequency and there was no sense of dryness or hardness in skin of sound at higher frequency. Sound was more on analog side and had scale in mid/high frequency as like as low frequency with sense of air around strings. Like all good digital players EVO 505 had enough detail and resolution in both CD and SACD mode but these details were not in face of listener. There was no sense of force and stress in sound of krell EVO 505, it was liquid, natural and lifelike with no drawing listener attention to him. Good AC power is so important for digital playback and Shunyata helped EVO 505 to be more kind and friendly in rendering music. I think in high resolution playback AC Power is a critical element and it has so effect on texture and smoothness of sound. Long listening sessions shows importance of good AC Power for audio systems. Good AC power help digital to be more close to analog in rendering music.
Krell upstream was not on warm side and it was very neutral and revealing but it don’t mean krell have hardness in micro or remove soul of music, no it was neutral and natural in both micro and macro but
more on macro in comparison with other solidstate designs. Krell never shifted elegance texture of midrange to thickness though it had not richness and euphony of single ended tubes. It was more on truth rather than beauty. Krell was not mechanical in micro and macro dynamics. It was neutral with greet sense of timing, control and low frequency power. Krell CAST System had no electronic character and rendered music with ultra sense of ease and natural fluency. CAST helped the sound to be more free from system . Transparency, Palpability and immediately were acceptable but for reaching maximum potential of system we needed shorter and better cabling. I think one of most important factor in listening enjoyment is sense of music closeness to us that we describe it with Palpability and immediately. Tubes have simple and shorter signal path that help them to render music with better sense of Palpability and immediately but high power solidstates with more amplification stage and more complex circuit need more attention in system matching in this area. I think short cables help better sense of Palpability and immediately in powerful solidstate designs. when one designer try to give better sound in macro we should be careful in setup and matching it for getting best micro. I like sense of reality in sound and I never liked exaggeration in euphony and warmness. I like solidity, bone and dynamic in macro scale with natural and delicate texture in micro with sense of vibrancy and reality. Poor solidstate designs destroy micro for macro but good solidstate designs in matched setups protect music in low level information and harmonic richness with full control on macro. I like krell but we should be careful in matching it with other components for balancing sound parameters. Bad records never sounded fatigue and forward and just had not soul and elegance of good records. Good records rendered delicate with lifelike vibrancy. If you need more bloom and warmness you can setup krell with a warmer preamplifier like VTL but I prefer krell in CAST mode with entire krell upstream because the CAST system have superb neutrality, awesome timing, dead silent background, ultra sense of dynamic and control with just very little in reduction of Palpability and immediately in sound. I like CAST more in rendering complex music in loud, Very stable with great sense of ease with no loss of openness, timing and control. Cables restricted ability of system in some area like transparency, air and depth of soundstage. I think CAST Interconnects should be less than 2m and speaker cables in this setup should be less that 1.5m.

 

Sound of Wilson Audio Watt/Puppy System 8 :
Analog, Textured, kind and honest with large scale soundstage.
Wilson had big and free floaty soundstage and this large space sound creation make music more listenable. More sense of live music is the result of Wilson large soundstaging. Wilson filled room with lifelike presence of strings and projected strings in very wide sweet spot in room. Sense of breathing of strings in room was very delightful. Each string had his place in soundstage with no sense of coming from two loudspeakers. Wilson Speed, punch, macro dynamic and sharpness in macro scale with sensual and emotional Sound in micro scale helped me to listen to wide range of music. Persian classic music and rock music both rendered lifelike and listenable. Wilson never lost excitement of rock music with softening or reducing punch and dynamic of strings. Dynamic and energetic strings rendered live and energetic and sensual vocal rendered emotional and sweet. Some loudspeakers have more dynamic in macro but less musicality in micro and some have less dynamic in macro but more musicality in micro, I think Wilson system 8 balanced this parameter to my taste and rendered music very good at both micro and macro scale. I think the truth in krell CAST matched with beauty in Wilson. In my idea matching is the most important factor in Hi-Fi. There was no sense of exaggeration in sound of Wilson in
every respect and Wilson was quite suitable in long listening sessions. Wilson system 8 is a 3way dynamic driver design but It’s hard for professional listener to guess Wilson crossover frequency because the sound of each driver is fully compatible and coherent with sound of other drivers and there is no sense of discontinuous in sound of Wilson at crossover frequency regions. I like continuous ambience field of single driver loudspeakers and this parameter is so important in designing 3way dynamic drivers. Wilson was the most coherent loudspeaker I have ever heard in 3way dynamic driver designs. Three parameters are important in coherency of sound in 3way dynamic drivers design, first is the evenness of soundstage shape and dimension in drivers, second is evenness of tonality and timbre of strings in drivers and third is smoothness of sound in transition from crossover frequency region. Listener should not sense sound come from 3 different source and soundstage should be coherent and pinpoint. Wilson is as coherent as my ear expect from a loudspeaker. Coherency plus large sweet spot have a key role in enjoying music in room. Go near then go far or move in right or left, you still hear same strings with no change in place or tonality and this is result of large sweet spot that let you enjoy more. Wilson have good ability in disappearing and let music come to your room without sense of projecting from two loudspeakers. Solidity, purity and openness of Wilson system 8 tweeter sound was very evident and strings at high frequency even at loud rendered very easy , stable in soundstage and natural. Separation of strings in complex music was as good as my ear expected from a 3way loudspeaker and sense of breathing each string in it’s location was so enjoyable to me. Sound was analog, natural and textured with no thing that force listener to turn down the volume or left the ribbon chair. Passion of music was on high and sense of freedom was the ultimate result of listening to music with Wilson krell CAST. Music was deeply connected to me and I had no sense of fatigue after 8 hours. I think Mr. Dave Wilson design approach is based more on listening experience and less on electronics measurements (more subjective) and if no thing is ideal we can be in a good location from ideal. Balancing sound parameters to our hearing sensitivities is the art of a loudspeaker designer. Wilson is not perfect as no component is perfect but in my taste Wilson system 8 is the most musical 3way dynamic driver loudspeaker I have ever heard. Hifi parameters were as good as my ears expected and musical parameters like midrange texture were near ideal and overall sense of hearing music with Wilson system 8/ krell CAST fully satisfied me. Wilson in comparison with my loudspeaker (Dynaudio) in midrange reminded me The van den hul “The Third” speaker cable (Full Carbon) in comparison with other speaker cables. I listen more to vocals like shajarian albums and Wilson ability in rendering midrange texture of vocal strings was high. Wilson soundstage was a little rounded and bigger than others like dynaudio and in bass area it’s less extended, fast and transparent than it’s bigger brother Wilson MAXX. Wilson have zero box effect and it’s soundstage is so stable with great silence. Wilson dynamic range was good and background materials never blured by foreground material in low level volumes. Sound in low level volumes had dynamic and vibrancy with so little sense of decreasing in harmonic richness. At high level volumes Wilson managed dynamic strings very good and listenable with no sense of stress. I think crossover circuit was superior because in high level sound I detect no decrease in sense of sound solidity. About restriction of this system I should say system could have alittle more Palpability and immediately with greater bass extension but Wilson system 8 is not a cost no object product. I have one recommendation to Mr. Dave Wilson and it’s giving external crossover option for their loudspeakers. I think Using crossover in low energy domain (Analog crossover between pre and power or Digital crossover on DSP) and using monoblocks with short speaker cable will increase sense of Palpability and immediately in sound. Special Thanks to Yaramana managing director Mr. Daryoush Rahmani and Dr. Reza Banaeian for help and support.

 

Read More

مساله افزایش قیمت ها

یکشنبه ۱۴ بهمن ۱۳۸۶
/ / /
Comments Closed

چند تا از دوستان اخیرا طی تماسهایی که با من داشتند مطلبی رو به من منتقل کردند مبنی بر افزایش قیمت های برخی از کامپوننت ها . این دوستان اشاره داشتند به اینکه تحلیل های این سایت باعث میشه برخی از Dealer ها در ایران قیمت ها رو بالاتر از حد معمول اعلام کنند و این مساله برای Audiophile ها در ایران مساله خوشایندی نیست. راستش من کمی تعجب کردم و کمی هم پیگیر ماجرا شدم اما به نتیجه ای نرسیدم. اینکه چقدر این مساله واقعیت داره هنوز برای خود من هم کاملا مشخص نیست اما به هر حال اگر یک درصد هم این احتمال وجود داشته باشه من واقعا متاسف میشم که نوشته ها بخواد تغییر قیمت ایجاد کنه. نمیدونم چه باید کرد و هنوز خیلی به این مساله فکر نکردم اما امیدوارم چنین مشکلی بوجود نیاد.

اگر شما اطلاعاتی دارید که میتونه کمک کنه و اگر پیشنهادی دارید با من در میان بگذارید. خوشحال میشم نظرات شما رو بشنوم. Amir @  hifi.  ir

در مورد سایت من دلم میخواست تاثیر اون همیشه از هر جهت مثبت باشه و بیان تجربه ها کمکی باشه به کاربران اما اگر ببینیم سایت بجای تغییر مثبت ایجاد کردن مشکلاتی رو برای دوستان به همراه داشته باشه یه فکری به حالش میکنم.

مرسی از دوستانی که منو در جریان مسائل پیش آمده قرار میدهند.

Read More

یک دمو از بلندگوی منگر MANGER

جمعه ۱۲ بهمن ۱۳۸۶
/ / /
Comments Closed
msw.jpg

قبل از هر چیز باید بخاطر دیر شدن این تحلیل از دوستان عذر خواهی کنم. راستش باید اول مفهوم مینی مالیست رو مینوشتم بعد این تحلیل رو اما چون بحث مینی مالیست طولانی و مفصل شد نتوانستم شرح این دمو رو زودتر از امروز برای شما بنویسم. به هر حال من هم گرفتاریها و محدودیت هایی دارم که مهمترین اونها نداشتن حوصله برای تایپ مطالب هست. همین الان کلی مطلب برای نوشتم دارم که بخاطر تایپ هنوز وارد سایت نشده است.

اول لازمه از آوین آوا تشکر کنم هم بخاطر این دموی خوب و هم اینکه در آوین آوا همیشه امکان تست و شنیدن هست چرا که ارزش تحلیل خواندن بدون تجربه شنیدن صدا تقریبا صفر و گاهی هم منفی است (چون گاهی اوقات تحلیل خواندن بدون شنیدن صدا باعث ایجاد یک تصور غلط میگردد). با تجربه صدا تصور ما از کامپوننت ها به یک حالت متعادل و منطقی میرسد در حالی که خواندن تحلیل های مجلات و حتی شنیدن حرف های اکبری هرگز نمی تواند بدون تجربه شنیداری ، شخص را به یک وضعیت خوب هدایت کند. من مینویسم نه برای تاثیر گذاشتن بر شما و یا بازار بلکه تنها به این دلیل که دوست دارم تجربیاتم را با شما به اشتراک بگذارم و نوشته هایم کمکی باشد تا خود شما مستقلا بتوانید سلیقه خود را بشناسید و بهتر در این مسیر حرکت کنید بدون اینکه ذهنتان اسیر ترفندهای بازار های فای شود.

قبلا هم گفتم تشریح صدای منگر برای کسی که آنرا نشنیده کار خیلی منطقی نیست و من پیشنهاد میکنم اول این صدا را بشنوید و بعد نوشته ام را بخوانید. آوین آوا از نگاه من تقریبا تنها شرکتی است در ایران که یک روال خاص را در پیش گرفته است. دلیل این مساله به کامپوننتهایی بر میگردد که توسط این شرکت وارد ایران میشود. بیشتر کامپوننت هایی که وارد ایران میشود رابطه خیلی مشهودی با ستاره های مجلات دارند. مثلا به Products of Year مجلات Stereophile و TAS و Hifi News که دقت کنید میبینید تقریبا برندهایی که وارد ایران میشود از بین آنها انتخاب میشود. واقعا قصد تبلیغ برای آوین آوا را ندارم و میدانم ممکن است خیلی از شما صدای منگر را بشنوید و آنرا خیلی با سلیقه خود جور نبینید اما حرف من اینست این مساله کار آوین آوا را مشکل میکند چرا که بیشتر ما دلمان میخواهد کامپوننتی داشته باشیم که همه مجلات به آن 200 تا ستاره داده باشند. برای همین مساله من دلم میخواهد کمی نگاه ها به این سمت جلب شود تا من و شما بیشتر به ارزش کاری که در حال انجام است توجه کنیم. مثلا برند ASR جزو برندهایی بود که من خیلی دوست داشتم به ایران بیاد و این کار رو آوین آوا انجام داد. ASR نتیجه پیشنهاد من بود و تحقیق توسط آوین آوا اما کار مهمتر رو آوین آوا انجام داد چرا که پذیرفتن چنین ریسکی در بازاری که بیشتر اشخاص بدنبال حرف مجلات میروند تا حس شنیداری خودشون کار سختی است. ASR از نظر من نه فقط جزو برندهای خوب که جزو چند کامپوننت با ارزش در کل دنیای های فای هست. من امیدوارم شنوندگان بجای مجله خوندن صدا بشنوند تا اگر شرکتی مثل آوین آوا خواست یک حرکت خوب بکنه در طی مسیرش با موانعی که خود ما میسازیم (مثل تکیه به حرف مجلات) مواجه نشه.

سیستم دمو به شرح زیر بود :

Analog Source:
Amazon 2
Tonarm Morch DP-6
Cartridge Lyra Dorian
PS Trigon Advance

Amplifier:
Shanling Integrated Amplifier 40MKII

 

Loudspeaker:
Manger SideKick & SubSonic

 

Cable:
Hidiamond

قبلا در خانه دکتر کیهانی عزیز یک تحلیل مفصل از مدل 103 منگر نوشته بودم و به شاخص های صدای منگر پرداخته بودم. بیشترین شاخص صدای منگر وضوح بالا ، حس نزدیکی به چشمه صدا ، تصویر PinPoint و شارپ ، سرعت در رندر کردن event ها و حالتی Live و Start Stop های سریع و دقیق بود. صدایی بدون حالت پف Bloat ، با حالتی خالص ، با جزئیات زیاد و Clean . صدا در یک Setup ناسازگار بسمت Analytical و آزار دهنده میره اما در یک Setup خوب پاسخ خوبی داره هر چند مساله Texture صدا در این بلندگو تا حد زیادی به Upstream حساس هست و برای شنیدن طولانی مدت نیاز به یک Upstream خوب و Match دارید. بلندگوهایی که خیلی حالت سریع و Revealing دارند بسیار به Upstream حساس میباشند و حتی باید در انتخاب Power Cord هم دقت نمود. حتما باید صدا را با هولوپروفیل منگر بشنوید چرا که در این حالت Listening Fatigue کمتر و احساس Relax در صدا بیشتر هست. یکی از Audiophile های حرفه ای در بلژیک مدل 103 رو با آمپلی فایر Spectral 360 جمع کرده بود و به صدای دلخواهش رسیده بود. البته کاملا مدل 103 رو خودش Modify کرده بود و در کراس آور و Box تغییراتی داده بود. منگر در مقایسه با بلندگوهای درایوری خوب محدودیت هایی هم دارد که قبلا به آنها اشاره کردم مانند Openness کمتر ، Paralell Processing ضعیفتر در موسیقی های Complex و Texture کمی ناهموار تر و احساس Relax کمتر. نظر بیشتر دوستان در مورد صدای منگر با شنیدن صدای منگر و ASR تغییر کرده بود و این مساله نشون میده منگر در یک Setup سازگار Match صدای خوبی داره. من صدای این کامپوننت رو دوست دارم و پیشنهاد میکنم شما هم بشنوید و نمیدونم بر روی شما چه تاثیری خواهد داشت.

با توجه به قیمت این سیستم من فکر نمیکنم سیستمی در این کلاس قیمتی چنین Accuracy رو در صدا به شما بده و فکر میکنم Sidekick در مقایسه با بلندگوهای هم قیمتش کامپوننت بسیار با ارزشی هست به این شرط که شما جنس صدای اون رو دوست داشته باشید. اگر خیلی دنبال موسیقی های شلوغ و پر سروصدا نباشید SideKick با یک سورس آنالوگ خوب و یک Integrated خوب Solid و کابلهای کوتاه کربنی صدایی خوب به شما خواهد داد.

نزدیکی صدای این Setup بخاطر حالت مینی مال داشتن برای من خیلی لذت بخش بود و Presence صدا حس خیلی خوبی به شنونده منتقل میکرد. یک موسیقی Vocal غیر شلوغ با یک ساز Solo بگذارید ببینید آیا موسیقی بیش از این هم در خانه شما به شما نزدیک خواهد شد یا نه ؟ (البته با در نظر گرفتن معیار قیمت). به هر حال تجربه این صدا برای من خیلی جالب بود و دوست دارم اگر شما هم همین صدا را شنیدید در قسمت نظرات به من نگاهتون رو منتقل کنید.

* توضیح اینکه در شکل بالا شما بجای آمپلی فایر 40MKII آمپلی فایر STP 80 را ملاحظه میکنید.

Read More