Latest Posts

Subjective Audio Glossary & Audio Reviewing بخش هجدهم مفهوم Imaging

دوشنبه ۲۱ شهریور ۱۳۹۰
/ / /
Comments Closed

توضیح مفاهیم های فای شروع شد، بخش تصویر صدا بشرح زیر بود :

Imaging – Soundstage – Perspective – Presence – Load – Ambience – Layered – Air – Openness – Intimacy
Close – Forward – Congestion – Laidback – Focus – Light-up – Mono – Stereo – Pin Point – Big – Fat – Bloat – Narrow
Wide – 3d dimension – Body – Ease – Life – Aggressive – Deep – Blackness – Depth – Widths – Height – Scale
– There are here – You are there – Cohesive – Soundstage Curve – Stereophonic Reality
Immediacy – Palpability – Coherence – Vivid – Wholeness – Continues – Phase Coherent
Close over Head (Close Acoustics) – Ghost Like – Force – Stress – Fatigue (bad Acoustics) –
Cold and Anti Closed on Head– Spatial – Reality (Quad) – Breath – Source movement in stage
Disappear

از Imaging شروع میکنم …

imaging The measure of a system’s ability to float stable and specific phantom images, reproducing the original sizes and locations of the instruments across the soundstage. See “stereo imaging.”

متن بالا رو استریوفایل اینجا آورده.

ترجمه اش میشه توانایی بازسازی موقعیت مکانی تصویر استریویی صدا.

من میگم استریو بخاطر مشکل کراس تاک اصلا نمیتونه بدون پردازش دیجیتال تو استودیو یک ایمیج واقعی بده اما بالاخره ما با همین استریو داریم کار میکنیم و باید در مورد این مفهوم با فرض استریویی بودن حرف بزنیم.

ببینید یک تصویر از دید من دو خصوصیت داره یک ابعاد صدای ساخته شده و دیگری حالت عمیق و زنده بودن اون تصویر. مثلا به ASR گوش بدید با یک بلندگویی مثل الکس، تو این حالت ما یک ایمیج خیلی بزرگ داریم و اگر آکوستیک همراهی کنه این ایمیج ابعادش به بالاترین حد ممکن میرسه با وضوح جانمایی سازها. بیشتر بلندگوهای درایوری که کمی کند هستند ایمیج بزرگتری به نسبت سریع تر ها مثل منگر و مارتن و کواد دارند.

برای حس شنیداری بنظر من بزرگتر و کوچکتر بودن ابعاد ایمیج خیلی تاثیر نداره هرچند خیلی ها حالت ایمپرسیو ایمیج بزرگ الکس رو دوست دارند. هرچقدر بلندگو سریع تر میشه این حجم کمتر میشه برای همینه عده ای الکس رو از مارتن بیشتر دوست دارند اما باید بدونید ایمیج بزرگتر تو آکوستیک های بد ما ایمپرسیو تره اما تو آکوستیک ایده ال تر یه بلندگویی مثل کواد یا مارتن فوکوس بیشتر و دقیق تری تو جانمایی سازها حتی با ایمیج کوچکترش داره.

برای تست ابعاد ایمیج یکی از بهترین تست ها تغییر کابل بلندگو و اینترکانکت به یک کابل خیلی بهتر هست چون کابل ها خیلی واضح روی ابعاد ایمیج تاثیر میگذارند. یا برق سیستم هم همینطوره، وقتی به مد باتری یک سیستم سوئیچ میکنید عمق زیاد میشه.

یک مثال دیگه مکان بلندگو هست که گاهی خیلی روی این مساله تاثیر میگذاره ، تو نقاطی میبینید ابعاد ایمیج خیلی بزرگتر شده اما ممکنه تو اون نقاط صدا فورواردتر و رو اعصاب باشه اما کلا جای بلندگو هم میتونه تفاوت زیادی ایجاد کنه. خود آکوستیک هم یک طرف قضیه هست البته آکوستیک بیشتر روی دیفیوز کردن و کم کردن شفافیت ایمیج تاثیر داره.

من تو دفترم تو تست هایی که ثبتشون کردم مثال های دیگری دارم که بعدها همینجا اضافشون میکنم.

اما بنظر من بحث ابعاد ایمیج و حتی عمق ایمیج که باز تابع ابعاد ایمیج هست هر چند بی اهمیت نیست اما به اندازه شاخص دیگر ایمیج یعنی بعد واقعی ایمیج اهمیت نداره.

ببینید منظور من از بعد ایمیج این نیست که مثلا با این سیستم ساز x از فاصله 5 متری دورتر از شنونده میاد و با سیستم دیگری این طول میشه کمتر یا بیشتر. منظور من از بعد واقعی اینه که یک ساز در هر نقطه ای ایمیجش حالتی سه بعدی و واقعی داشته باشه. این خصوصیت خیلی مهم هست و یکی از ضعف های اکثر سیستمها همین حالت flat بودن و غیر واقعی بودن هست.

یه روز تو یک کوچه باریک و پیچ در پیچی میرفتم که صدای سازی رو شنیدم و اولش شک کردم این صدا صدای ساز واقعی هست یا صدای سیستم صوتی بعد فکر کردم دیدم این صدا از هر جایی که میاد اون حالت سه بعدی رو داره و گفتم بعیده تو این کوچه کسی سیستمی به این گرونی داشته باشه که بتونه حالت سه بعدی ساز رو بازسازی کنه پس حدس زدم صدا باید حاصل نواختن یک نوازنده باشه که همین هم بود.

تو این شاخص عمق واقعی یک ساز من بیشترین عمق رو در صدای آمپلی فایر آئودیونت دیدم و همچنین ویتوس و ASR . باور کنید دوباره قرار نیست اینجا این برندها رو تکرار کنم چون اونایی که چیز دیگری دارند ممکنه سرشون درد بگیره اما همه کسانی که ویتوس رو با خارما تو مکان اولی که ست آپ شده بود شنیدند این عمق رو بخوبی حس میکردند و اونایی که آئودیونت رو شنیدند هم این عمق رو حتی تو آکوستیک معمولی حس کردند.

برای توضیحش میتونم بگم وقتی نزدیک بلندگو میشید و از هر طرف بهش گوش میکنید انگار صدا از بلندگو نمیاد و از یک فضای سه بعدی ساخته شده در فضا میاد.

خیلی خیلی کم هستند سیستم هایی که این خصوصیت بعد واقعی رو درست بازسازی کنند. همیشه تو ارزیابی یک سیستم به این شاخص بعد واقعی حتما توجه کنید.

خوش باشید

Read More

من برگشتم

دوشنبه ۲۱ شهریور ۱۳۹۰
/ / /
Comments Closed

خوشحالم که دوباره برگشتم و تلاشم اینه بنویسم با همون انرژی سابق، در کنار دوستان خواهم بود به امید روزهای بهتر برای های فای.

بیستم بهمن ماه سال 1388 بود که من خسته از های فای به کناری رفتم البته هر کسی برای خودش تعبیری داشت اما من واقعا فقط خسته بودم و مشکل خاصی نبود ، میخواستم کمی دور از فضا به کارهای مهم ترم برسم.

های فای رو نیمه تعطیل ادامه دادم اما الان میخوام دوباره شروع کنم.

سعی میکنم مطالبی که قبلا ناتموم مونده رو بنویسم و از همین مفاهیم های فای که بنظرم خیلی طول کشیده شروع میکنم.

اگر مترجم هم پیدا کنم سعی ام اینه کتاب رابرت هارلی و جیم اسمیت رو ترجمه کنم، امیدوارم در کنار کارم بتونم برای این موضوع وقت بگذارم.

عکس بالا هم یادآور اون روزهای خوب گذشته است که میهمان یکی از دوستان خوب بودم.

خوش بگذره

Read More

شکل و محتوا بخش دوم ، Sound & Music ، Body & Soul

یکشنبه ۲۰ شهریور ۱۳۹۰
/ / /
Comments Closed

موسیقی قبلا هم گفتم میتونه از این منظر مورد توجه قرار بگیره که ما صدا رو جسم و موسیقی رو روح اون فرض کنیم.

همیشه درک انسان از یک پدیده مانند موسیقی مسیری رو بین جسم اون که میشه صدا تا روح اون که میشه موسیقی طی میکنه. رومی هم با نوشتن در مورد 7 Level شنیداری سعی کرده خیلی خوب این موضوع رو بسط بده.

من معتقدم ارتباط چیزی در درون ماست ، مثلا من به موضوع عشق که فکر میکردم به این نتیجه رسیدم عشق چیزی در درون ماست اما اون معشوق بیرونی فقط این فرصت رو ایجاد میکنه که در ما اتفاقاتی درونی بیفته.

بقول خارجی ها معشوق فقط تریگر هست که تلنگری است تا کل این فرایند در وجود ما شکل بگیره. موسیقی هم بنظر من وقتی درک میشه معنی اش این نیست یک فرایند جدید ایجاد میکنه و من بیشتر احساسم اینه یک فرایندی رو در ما ایجاد میکنه که بیشتر شبیه یادآوری هست تا حس یک چیز جدید. انگار همه چیز در وجود ما از قبل بوده و موسیقی مثل یک تریگر اونو برای ما یادآوری میکنه و اونو دوباره در ما شکل میده.

راهی که تو 7 سطح شنیداری از نگاه رومی طی میشه نوعی فرایند رو در ما بیان میکنه که نشون میده یک موسیقی تا چه سطحی میتونه مارو به اعماق ببره و هرچقدر یک موسیقی غنی تر باشه توان ایجاد فرایند بالاتری رو در وجود ما خواهد داشت.

جسم از روح جدا نیست و برای درک تاثیر یک موسیقی بر شنونده باید به خودمون برگردیم و ببینیم اون صدا که میشه جسم موسیقی تا چه حد قابلیت بهتر کردن اون فرایند درونی رو داره و آیا در سطح های بالاتر ارزشش رو تا چه حدی میتونه حفظ کنه.

تو زیبایی شناسی بابک احمدی فیلسوفی میگه تاثیر شکل بر مخاطب مانند پیش نوازش در یک رابطه جنسی هست که درسته پیش نوازش ناکامل و ناقص هست اما برای رسیدن به سطح بالای یک رابطه کامل این پیش نوازش شرط اولیه هست. بنظر من صدای خوب تا حد زیادی همین حالت پیش نوازش رو برای مخاطب داره و با یک موسیقی غنی اصولا اهمیت خود صدا در سطوح بالاتر درک کمتر میشه.

موسیقی هایی که عمقی ندارند و تو همین سطوح پایین درک میشن بیشتر محتاج ایجاد افکت و ایمپرشن توسط صدا هستند مثل موسیقی هایی که تاپ و توپ زیاد میدن.

همه ما صدای خوب رو دوست داریم اما باید بدونیم یک موسیقی عمیقا تاثیر گذار هرچند برای شروع اثرگذاری به صدای خوب وابسته هست اما کم کم با چند بار شنیدن و ارتباط عمیق تر ارزش و اهمیت صدای خوب کمتر میشه.

زندگی با فرمول ساده صدای بهتر لذت بیشتر همخوانی نداره و بنظر من این رابطه کاملا غیر خطی و پیچیده است. البته فراموش نکنید خطای سیستم نباید طوری باشه که تو سطح اول شنونده رو نگه داره و اونقدر آزارش بده که اجازه ارتباط بالاتر رو نده اما همینقدر که بشه صدا رو فراموش کرد کافیه.

من قبلا در این مورد تو بحث شرایط یک صدا توضیحاتی دادم.
باز هم بجای دقت در خورد صدا بهتره در مورد تاثیر صدا بر درک خودتون از موسیقی هایی که دوست دارید دقت کنید، به چیزای جالبی ممکنه برسید.

Read More

موسیقی DNA

یکشنبه ۲۰ شهریور ۱۳۹۰
/ / /

گاهی چیزهایی نوشته میشه که ارزش تامل داره، من اطلاعات ای در مورد موسیقی مبتنی بر DNA ندارم و باید بیشتر مطالعه کنم. متن زیر رو آوردم اما هنوز منبع معتبری براش پیدا نکردم، به هر حال گفتم بد نیست بیارمش شما هم بخونید.

http://www.yourdnasong.com/

منبع:    http://www.darvishkhanacademy.com/fa/pages/view/49-%D8%AC%D8%A7%D8%AF%D9%88%DB%8C_%D9%85%D9%88%D8%B3%DB%8C%D9%82%DB%8C.html

در مورد این مقاله هیچی نمیگم. فقط لطفا بخونید.
در انتها دوتا سایت معرفی میکنم که میتونین اطلاعات بیشتری توی این زمینه بخونین و یک موسیقی DNA گوش کنین!

“کلمه Universe (به معنای جهان) که در زبان انگلیسی برای توصیف بی‌نهایت و فضای لایتناهی به کار می رود از دو جزء UNI به معنی یک و Verseبه معنی آواز ساخته شده است؛ جهان یعنی یک آواز. به تازگی دانشمندان علم ستاره‌شناسی، بعد از تحقیقات وسیع و طولانی، به این نتیجه رسیده‌اند که آفرینش نه با یک انفجار عظیم (به نام بیگ بنگ) که با نوایی آرام آغاز شده است. نوایی که به تدریج منتشر شده و اکنون در تمام فضا جریان دارد. محققان در دانشگاه کمبریج نیز دریافته‌اند که خورشید کهکشان پرسیوس آوازی خاص و ریتمیک می‌خواند. (1) اصوات و نواها نه تنها در اعماق فضا، بلکه در مولکولها و اتمها نیز یافت شده‌اند. دکتر دیوید دیمر (2) زیست شناس و سزوان ژاندر (3) موسیقی دان، سراغ شگفت‌انگیزترین مولکول حیات یعنی DNA رفته‌اند. این ایده کهDNA و موسیقی ممکن است با یکدیگر مرتبط باشند برای اولین بار توسط دکتر سوسومواوهنو (4) مطرح شد. DNA نردبانی مارپیچ است که از یکسری رمز تکرار شونده تشکیل شده است. رمزهایی که با ترجمه بخش اندکی از آن، پروتئین‌ها و در نهایت موجودات زنده شکل می‌گیرند. DNA زبان رمز مشترک در بین تمامی موجودات زنده روی کره زمین می‌باشد، در آغاز حیات تاکنون، و راستی این زبان مشترک چه می‌گوید؟
دکتر دیمر و ژاندر، در طی آزمایشات علمی و با ثبت ارتعاشات مولکول DNA به وسیله اسپکترومتر مادون قرمز و تبدیل فرکانسها به نت موسیقی، سعی کردند این زبان مشترک را به صوت ترجمه کنند.(5) و حالا سؤال این است: آیا این اصوات و نتها، ملودیک و آهنگین هستند و یا DNA تنها مجموعه‌ای نامنظم و تصادفی از صدا و فرکانسهاست؟

آنها فرکانسهای DNA یک سلول را به نت ترجمه کرده و شروع به نواختن کردند. نتیجه شگفت‌انگیز بود، یک موسیقی بسیار زیبا!
ژاندر در این رابطه می‌گوید: «برخی از این ترکیبات فرکانسها، بسیار حیرت‌انگیز بودند. با شنیدن آنها من به موسیقی زندگی خودم گوش می‌دادم.
بسیاری از افرادی که به موسیقی DNA گوش دادند، کاملاً هیپنوتیزم و مسحور شده‌اند و بسیاری دیگر نیز ساعتها گریسته‌اند. برخی دیگر اذعان کرده‌اند که این موسیقی نوایی از درون آنهاست و آنهایی که با موسیقی کلاسیک آشنایی داشتند به شباهت موسیقی DNA با آثار نوابغی چون باخ، برامز، شوپن و…اشاره کرده‌اند.
دکتر اوهنو در این باره می نویسد: «ملودی های DNA با عظمت و الهام بخش می¬باشند. بسیاری از افرادی که برای اولین بار این موسیقی را می-شنوند، شروع به گریه می¬کنند. آنها نمی¬توانند باور کنند که بدنشان – که تا حالا اعتقاد داشتند فقط تجمعی از مواد شیمیایی است – شامل چنین هارمونی های معنوی و الهام بخشی باشد.
نه تنهامی¬توان باDNAموسیقی ساخت،بلکه حتی امکان معکوس کردن فرایندنیزممکن است.به بیان دیگرشما یک بخش از موسیقی را برداشته و نت-ها را به واحدهای سازنده DNA (نوکلئوتیدها) برمی¬گردانید . در پایان نتیجه شبیه یک رشته از DNA می¬شود. اوهنو تلاش کرد تا با قطعه شوپن این کار را انجام دهد. در پایان نتیجه شبیه یک ژن سرطانی شد!

دانشمندان از نتایج این یافته¬ها در تحقیقات پزشکی نیز استفاده کرده¬اند. اگر شما هم اهمیت دنبال کردن این آواها را بدانید ممکن است به این نتیجه برسید که با بررسی دی ان ای در تریلیون¬ها سلول بدن و دانستن نوسانات آنها شاید راهی برای بیش از پنج میلیون نفری که از سال 1990 مبتلا به سرطان تشخیص داده شده¬اند، پیدا شود. فابین مامن یک متخصص بیوانرژی است که با کمک هلن گریمال بیولوژیست و موسیقی¬دان، بیش از یک و نیم سال بر روی افکت¬های سلول¬های سرطانی در مرکز ملی فرانسه که یک مرکز معتبر تحقیقات¬ است کار کرده¬اند. آنها به این نتیجه رسیده¬اند که سلول¬های بافت¬های سرطانی صداهای مغشوش و ناهنجاری تولید می¬کنند.
و علاوه بر این در آزمایشات بسیاری ثابت شد که قرار گرفتن سلول¬های سرطانی در معرض صداها و امواج صوتی، تغییراتی اساسی در آنها ایجاد می-کند، صداهایی که آوادرمانی را به عنوان یک پتانسیل قوی درمانی برای این نوع بیماری¬ها و موارد بسیار دیگری مطرح می¬کند. مامن همچنین تحقیقاتی را بر روی دو بیمار مبتلا به سرطان سینه دنبال کرده است. هر خانم به مدت سه ساعت در روز در طول دوره یک ماهه تحت آوادرمانی (موسیقی درمانی) قرار گرفتند. پس از اتمام دوره درمان، تومور یکی از آنها کاملا ناپدید شد، اما بیمار دوم مجبور شد تومور را جراحی کند. جراح او گزارش می¬دهد که اندازه تومور کاملا کوچک شده بود و تا حد بسیار زیادی هم تحلیل رفته بود.
ازاین یافته¬ ها به این نتیجه می¬رسیم که وقتی اندام¬هایمان بصورت هماهنگ آوازمی¬خوانندماسلامت هستیم ووقتی که آنها خارج از تنظیمشان آواز می-خوانند ما احساس بیماری می¬کنیم.

و این داستان شگفت‌انگیزتر می‌شود اگر بدانیم که تمام سلول¬های بدن یک موجود زنده، دارای یک نوع DNA منحصر به فرد هستند و DNA هر موجود (با وجود زبان و ساختار مشترک)، با DNA دیگری متفاوت است و این بدین معناست که در هر موجود زنده آهنگی ویژه نوشته شده است و در تمام هستی، همه مشغول نواختن آهنگی منحصر‌‌به‌فرد هستند.”

اینجا میتونین یک موسیقی DNA گوش کنین
www.yourdnasong.com
و این سایت هم برای اطلاعات بیشتر توی این زمینه
www.rawapps.com/91263/musical-dna

Read More

چند خبر

یکشنبه ۲۰ شهریور ۱۳۹۰
/ / /

اول اینکه من خیلی خوشحال میشم از اینکه آئودیوفیل ها تو ایران تو هر رنج قیمتی صدای مطلوبشون رو بشنوند و خودتون میدونید تا رسیدن به اون مرحله چقدر لازمه شخص وقت و انرژی بگذاره.

امیدوارم همه تلاشها به نتیجه مطلوب برسه و با این همه هزینه های خیلی بالایی که های فای امروز از ما میگیره حداقل نتیجه اش دلنشین باشه.

البته حتما دوستان دیگری هم هستند که الان صدای خیلی خوبی رو میشنوند و من هنوز سیستم هاشون رو نشنیدم و یا صدایی که میشنوند اگر با سلیقه من خیلی هم خوانی نداره برعکس خود اونها رو کاملا راضی میکنه که همین مهمه. چیزی که از نظر من مهم هست اینه که این همه هزینه باید روزی شنونده رو راضی کنه و شنونده احساس نکنه اون همه هزینه ای که داده بی نتیجه بوده.

منم همه سعی ام بر همین بوده ، اینکه همیشه زیاد تر از حد روی برندهایی مثل آئودیونت ویتوس ASR مارتن ESP جورما تاکید داشتم و در مقابل هم خیلی تند در مورد برندهایی که فکر میکردم صدای خوبی ندارند مینوشتم دلیلش فقط این بود که نتیجه برای کاربر مطلوب باشه.

اختلاف نظر همیشه بوده و همیشه هم خواهد بود، من معتقدم باید نوشت خیلی صادقانه و شفاف هرچند نوشته ها خلاف منافع عده ای باشه اما به هر حال من سکوت رو دوست ندارم و معتقدم بیان آزاد عقاید میتونه تغییر ایجاد کنه و با سکوت چیزی تغییر نمیکنه.

مساله دیگری که میخواستم در موردش بنویسم موضوع درایو آمپلی فایر لامپی هست که برای اولین بار من دیدم آئودیونت ژاپن با 27 وات سینگل بدون موازی سازی و افزایش توان تا 40 وات تونسته بود با همین 27 وات بلندگویی مثل مکس رو درایو کنه. البته انتظار نداشته باشید این 27 وات مثل 600 وات Krell کاملا پایدار و با باس خیلی عمیق باشه اما به هر حال کنترل خوب مکس با 27 وات سینگل برای من خیلی عجیب بود.

ویلسون مکسی که با دو تا پاور لامپی پر قدرت تر (یکی سینگل یکی پوش پول) دیگه خیلی سخت و مشکل دار درایو میشد و هم خطای ریتم داشت و هم باس از دست رفته با 27 وات سینگل اندد کوندو اونگاکو خیلی خوب جمع شد.

فکر میکنید چی میتونه دلیل این موضوع باشه؟

چرا هیچ آمپلی فایر دیگری حتی با توان بیشتر و تو مد پوش پول هم چنین کاری رو نتونست انجام بده؟

لامپ که همون 211 نوس هست که تو بقیه هم بود پس دلیلش فقط لامپ نمیتونه باشه (البته منظورم بی اثر بودن لامپ و نوعش نیست و میخوام دلیل اصلی رو پیدا کنم).

ترانس خروجی و طراحی Power Supply دو موردی هست که میتونه مد نظر باشه، همونطوری که میدونید ویتوس هم با توان 25 وات خیلی خوب الگزاندریا رو درایو می کرد و یا اون مدل 100 واتیش حتی بهتر از آمپلی فایرهای 400 واتی دیگه بلندگو رو کنترل میکرد.

پس توان خروجی تو Specification خیلی مهم نیست و نمیتونه بیان کننده همه چیز باشه همونطور که سینگل یا پوش پول بودن و پنتود و ترایود بودن هم نمیتونه بیان کننده توان واقعی درایو باشه.

چیزی که خیلی مهم هست بنظر من Power Supply هست و ترانس خروجی. چیزی که ویتوس ASR و آئودیونت رو از بقیه جدا کرده دقیقا همین موارد هست. یک Power Supply با هسته ترانس متفاوت و رکتی فایر متفاوت با بقیه (ASR از باتری هم استفاده میکنه که خیلی جالبه)، طراحی ساده (حداکثر 3 طبقه مدار در رنج کاملا خطی المان تقویت) با المان های عالی.

شما 100 تا برند آمپلی فایر لامپی سینگل 27 واتی تو دنیا دارید همونطور که 100 تا برند ترانزیستوری 100 واتی دارید پس دلیل این همه تفاوت تو صدا بخش کمی اش به پوش پول یا سینگل یا لامپ و ترانزیستور بودن بر میگرده .

باید نتیجه گرفت صدا رو نباید از روی Specification قضاوت کرد، صدا رو فقط باید شنید و دید که چگونه همه لامپی هایی که به مکس زدند جواب نداد جز آئودیونت اونگاکو و باید دید که چگونه ASR و ویتوس صداشون شباهتی به بقیه ترانزیستوری های تو ایران نداره. فقط باید صدا رو شنید اگر این چنین نباشه مطمئنا فرصت ها رو از دست دادیم.

من قبلا میدیدم خود مایک گفته مثلا Audio Note یا Lamm با الگزاندریا صدای خوبی داشت و من تعجب میکردم مگه میشه !!! ما اینجا تا لامپی رو میزنیم به این بلندگوهای خرس گنده اصلا صدا وا میره و موسیقی میشه فقط میدرنج اونم با دیستورشن و نرمی زیادی پس این مایک چی داره میگه.

نتیجه این موضوع اینه اگر آمپلی فایر لامپی خوب طراحی و ساخته بشه میتونه با توان کم هم کاری کنه که از تصور ما خارجه.

اونگاکو خیلی گرونه کاش میشد تو قیمت های پایین تر چنین پدیده ای رو بدست می آوردیم ، شاید برند EAR آقای فاطمی چنین انتظاری رو برآورده کنه ، باید بشنویم ببینیم EAR چطوره.

بگذریم از این ایده ال گرایی های من ، فراموش کنید هر چی گفتم الانم با همین سیستمی که دارید حال کنید خیلی هم خوبه 🙂

یک جمله ای هم آقای رحمانی در مورد بازار گفتند که خیلی جالب بود هر چند ربطی به بحث بالا نداره اما من براتون نقلش میکنم.

های فای یک هابی هست که مشتریان خیلی بر مبنای میزان پول ای که دارند به خرید های فای فکر نمیکنند بلکه به شاخص “امید به آینده” بیشتر توجه دارند و اگر امید به درآمد بهتر در آینده زیاد بشه اولویت خرید های فای میاد اول و حتی حاضرند بیشتر از پولی که دارند هزینه کنند اما وقتی امید به آینده بیاد پایین حتی با پول زیاد در حساب هم رغبتی به خرید ندارند.

Read More

EAR Yoshino 859 Single Ended Enhanced Triode Amplifier

دوشنبه ۱۴ شهریور ۱۳۹۰
/ / /
Comments Closed


آقای فاطمی دست شما درد نکنه این برند خوب رو آوردید برای علاقه مندانی که صدای میوزیکال رو با قیمت مناسب لازم دارند.

A little history…
Tim de Paravicini has been credited by many with starting the valve renaissance in England.
Tim, who has worked around all corners of the globe, has unique ideas and designs, a clean-sheet break from the designs of old. Too many of his competitors use old, tired designs to flavour the sound, and do not seek to advance the state of the art.
The EAR 859 was designed to be “the best” Single-Ended Triode amplifier on the market.
Tim, as always, was keen to cut a new path through the forest and ignored the weak and vulnerable, inferior and obsolete direct-heated triodes (such as the 300B). He based his design on his favorite valve, the 6KG6/EL519, developing a new operating mode called Enhanced Triode Mode, or ETM for short.
This revolutionary new circuit cleverly tied the control grid (G1) to the cathode, removing the potential difference between the two, and fed the control signal into the screen grid (G2). This gave better, more linear results than directly heated triodes, with the added advantages of high anode power rating, good valve availability and maximum reliability.
This was put together in a DC-connected, low feedback pure Class A circuit, that automatically compensates for valve spread, maintaining excellent, reliable, sound quality for an extended period of time.
The proof of the pudding is in the eating, and the EAR 859 does not disappoint. It has that unique valve sound, but without the usual single-ended “mush”.
All of Tim de Paravicini’s designs bear the influence of his experience designing and using professional products, and this clearly shows.
Hi-fi reviewers around the world have acclaimed the EAR 859 as, to quote one South African Magazine, “The finest Integrated Valve Amp we’ve ever heard.”
In England, Ken Kessler of Hi-Fi News summed up his review by saying “Yes, yes, yes, yes”.
Even in Japan, the world’s most diverse and intense market, the EAR 859 has won critical acclaim from Japan’s most prestigious hi-fi magazine Stereo Sound. It was honored so highly as to be nominated for the Component of the Year award, and was highly commended. An outstanding achievement for a thirteen watt single-ended valve amplifier.

– Review of EAR 859 –
Common to all hobbies is the threat of repetition, of the sameness which can kill progress, and interest, stone dead. So hi-fi enthusiasts, retailers, manufacturers and journalists end up pursuing novelty not just for the sake of it, but because we need it. But there’s one individual to whom I can always turn if I need a jolt of some sort, be it genuine controversy or merely a new approach to a familiar problem…
Tim de Paravicini of Esoteric Audio Research (aka, EAR) is known as, among other things, “the wild man of audio”, “the best tube circuit designer alive” and a few less flattering names which, at the very least, attest to both the fear he instills in his opposition and the respect which even his rivals hold for him.
In the past couple of years, he’s won me over with EAR products from both ends of the price scale, the 26,000 Yoshino amplifier and the 300 834P phono amp. Then there are his awe-inspiring Revox G36 tape deck mods, his regular range of EAR electronics, his work in the recording industry, ad infinitum.
But Tim’s latest wheeze just might be the most political move yet, something which borders on the guerrilla, and we at HFNIRR are willing, nay, grateful accomplices.
Tim’s proposition is a response to an epidemic of what, in the UK market in particular, he regards as third-rate amplifiers passing themselves off as the leading edge in tube development. He’s shocked by the hype, the price tags and, above all, the claims of originality attributed to such designs. But this is not the place to enter into a debate about the history of valve circuit design, because Tim alone could wax furiously for, oh, six hours non-stop.
Suffice to say, he finds a bit too much revisionism going on today, to say nothing of the wholesale appropriation of others’ work. So he’s chosen to put his money where his mouth is by placing in the public domain a fresh design, one which he also markets as a regular EAR model for those who would rather not build an amplifier from scratch. He is giving this circuit away, gratis, free of charge, gornisht. So it can’t be ripped off.
We at HFN&RR are so taken with the unit that we’re offering kit versions of it (though not the built-up version, which is available only from retailers) in this month’s Accessories Club. The complete circuit diagram is published in this article with EAR’s approval. Tim de Paravicini feels confident that skilled hobbyists will be able to follow the circuit, building the amp from raw components they’ve sourced independently (EAR will sell its transformers to such readers who want to build from scratch, sourcing their own bits). It’s probably his way of raising two fingers to those he regards as the new barbarians.
But first, I should let Tim tell you, in his own words, about the Esoteric Audio Research 859 Enhanced Triode Mode SE Integrated Amplifier…
“Designing our single-ended amplifier has proven far more difficult than I first imagined. The first major problems were the reliability and quality of current production triode tubes. Most of the fashionable tubes tested (300Bs etc) offered very poor performance. Driven hard in single-ended mode these tubes give l0W, but with poor reliability – only a few hundred hours use – and diabolical performance. I wanted a minimum of 10W of clean single-ended power, plus a good few thousand hours of valve life. Surely no customer wants to be spending hundreds of pounds on new output valves every couple of months.”
“After deciding that current production directly-heated triodes were more of ornamental value than anything you would want to use in a powerful single-ended amplifier, I turned to conventional tetrodes and pentodes. Sadly, as was the case with the above-mentioned triodes, none could deliver the goods in either clean power or longevity. Parallel single-ended was tried but dismissed on sonic grounds; push-pull with the same valves sounded much better, but it kind of defeated the object somehow…”
“My own 549 amplifiers provided the inspiration. They use four PL519 valves in parallel push-pull to deliver over 250W midband. Most of these are used by professionals in the studio environment, equipment which is left on 24 hours a day, seven days a week. The reliability of these valves has been superb. An average set lasts 20,000 hours – that’s three years continuous use. After reliability tests, the similar EL509 was chosen as the output valve. It’s cheap and lasts for ages.”
“I was still unhappy. I really wanted a triode as an output valve, so after much head-banging I came up with Enhanced Triode Mode operation. Tests I conducted had the control grid (or Grid 1) connected to the cathode, with the audio signal fed into the valve via the screen grid (Grid 2). Operated like this, the output valve behaved as a true triode. In “normal triode mode”, the screen grid is usually strapped to the anode. This is not as successful as Enhanced Triode Mode.”
“In the solid-state world, MOSFETs operate in an “enhanced” mode with the “gate” (equivalent to a valve’s grid) positive with respect to the “source” (equivalent to the cathode). Normal FETs are biased in exactly the same way as a power valve, with the gate negative with respect to the source.”
“The input circuit is a cascade to give the high 150-times gain needed to drive the Enhanced Triode Mode correctly. Actual drive is via a cathode follower, DC-coupled to the ETM’s grid. A minimum amount of negative feedback is taken from the output transformer, just to make sure that the amplifier stays spotlessly clean even when driving difficult loads. DC feedback is also applied across the three stages, as a self-biasing mechanism.” This provides rock-like stability, which helps to further lengthen the life of the valves as well as to improve sound quality.
Translated into a product you can buy, there is now a relatively compact, anguish-free gem called the EAR 859…
The EAR 859 measures 400x400xl50mm (wdh) and weighs a not insubstantial 19kg. The look alone is enough to justify Tim’s nickname for it: Son of Yoshino.
In deluxe form (the kit is available either gilt or guilt-free), the unit bears a perfectly-finished chrome fascia, plated transformer covers and deluxe, gilded knobs. These control the playback level and the selection of up to six line sources. (Quite rightly, Tim suggests that customers acquire an EAR 834 for phono duties, as one of the line inputs has been designated “phono”. Maybe he’s right in presupposing that those who own single-ended triode amps also use vinyl.)
Hidden from view are the three PCC88’s used for pre-amplifier duties, while there for all to see are the EL509’s, right at the front. Other illumination comes from the press-button on/off switch, which glows a tangerine hue.
The review sample was absolutely identical to the production and deluxe kit versions, but minus the cages which protect the two output tubes. The rear of the unit contains the sockets and the proper binding posts, which you can connect to loads as low as 4 ohms. Mains enters via an IEC socket.
A nice touch is that the large badge gracing the area between the Yoshino-branded transformers features a map of the sockets, so you can just reach over and pretty much hit the right inputs.
What Tim’s description doesn’t tell you is that the 859 is a true Class A design delivering 13W per channel, both channels driven and over a power bandwidth of 20Hz to 20kHz +/- 0.5dB. Frequency response is 5Hz to 50kHz for 1W output, sensitivity for full power is 200mV, and distortion at full power is <2% at lkhz and <5% from 20Hz to 20kHz.
By now I would hope that the more mature, balanced and open- minded readers have accepted that specifications only have meaning when designing a product or, if dealing with oddball hardware, when matching amps to speakers.
Even then most specs are meaningless, especially those for power output. Otherwise, how would you explain that a seemingly minuscule 13W per channel can be deemed more than adequate even with speakers which aren’t ultra-high-sensitivity designs?   I wasn’t surprised when the EAR 859 worked a treat with 15,000-worth of Wilson WATT V/Puppy V because the latter’s sensitivity is sufficiently high at 90dB/w/m.
Normal partnering equipment, however, would be 300 watters from Krell or Audio Research or Mark Levinson. Yet the 859 drove them well enough to elicit shouts of “Turn it down!” What of Sonus Faber Minima Amators? LS3/5As? ATC SCM10s? How could the 859 do so well?
It should be obvious by now that single-ended triode amps capable of producing a maximum baker’s dozen of watts are not about specifications. They’re about sound, which is a shock! horror! statement to the myriad hi-fi enthusiasts who still believe all the garbage forced down their throats by the mass-market brands of the early 1970’s.
The EAR 859 doesn’t even look like a conventional amp (tube or otherwise), and it’s absolutely minimalist right down to a lack of balance control. But hook it up to any speaker less voracious than an Apogee, with a decent source, and you have high-end amplification for less than most high-end brands charge for a power supply. Or an interconnect.
So scary is the EAR 859’s prowess that I had to rethink a review of another triode system selling for twice the price of the built-up EAR. Factor in the savings the kit will offer, and it spells curtains for just about every low-power triode tube amp under two grand.
What I heard was the transparency and sweetness that all tube fans cherish, with a natural warmth which placed Sheffield Lab’s Power of Seven CD in the room, each voice with its own turf.
The sax on BB King’s Don’t Get Around Much Anymore on our free CD had an in-your-face honk made up of the requisite readiness, metallics and breathiness. And presence? The 859’s way with imaging is the polar opposite of the typical Linn signature. You listen into the soundstage, with even off-axis seating provided with a satisfactory sonic picture. Heavy metal, large orchestral, reggae – I ran through something like 50 CDs before accepting that, yes, the EAR 859 is capable of exceeding everything that its specs suggest.
It is, in a word, complete. It delivers a sound so truly musical that you find yourself not giving a damn about audiophile concerns. Alas, you will not accept that as a verdict because you know, as I do, that it is not perfect. If it were, I’d be saying that all other amplifiers have been made redundant.
Instead, you know what I’m going to say because of the Nature of The Beast. I’m going to confirm that, yes, the power is a limiting factor if you have voracious speakers, an exceptionally large room and/or a penchant for earsplitting levels. And, yes, the bass lacks that final crispness and that thundering steamroller effect that passes for lower registers in this era of morons with a lust for the nausea-inducing BPM born at the rave party. But so what? Such individuals are partially deaf, intellectually deprived and listen only to portables or PA systems.
Am I happy with the EAR 859?
Would I buy the kit if I felt confident enough to solder?
Would I buy the built-up version if I couldn’t solder?
Would I recommend it to friends?
Yes, yes, yes, yes.
The EAR 859 has provided me with more fun than I can describe. And I didn’t even have the pleasure of building it. −Ken Kessler, Hi-Fi News & Record Review, November 1994.

پیشنهاد من اینه این آمپلی فایر رو با Spendor S3/5R² صداشو بشنوید. مطمئن باشید برای زیر 10 میلیون سیستم باید عالی باشه.

مشخصات 3/5 رو بخونید :

http://www.stereotimes.com/speak072202.shtml

http://www.stereophile.com/standloudspeakers/879/index.html

Read More

نمایندگی برند بلندگوساز Spendor در ایران

یکشنبه ۱۳ شهریور ۱۳۹۰
/ / /

آقای فاطمی نمایندگی این برند بلندگوساز انگلیسی رو گرفتند و بزودی امکان خرید این برند در کنار آمپلی فایرهای EAR در ایران وجود خواهد داشت.

http://www.spendoraudio.com/

تیم تحقیقاتی بی بی سی انگلیس طرح بلندگویی رو برای استفاده در پروژه های خودش میریزه که بعدها کمپانی هایی مثل  Harbeth و Chartwell  و Spendor و Rogers با استفاده از لایسنس بی بی سی همون بلندگو رو خودشون میسازند با نام LS3/5a .

این انگلیسی ها سابقه زیادی تو ساخت بلندگو دارند و کمپانی های بلندگوسازی تو این کشور پیدا میشن که اولین سرمایه گذاریها رو روی گسترش تکنولوژی ساخت بلندگوها کردند مثل Kef که درایورهای مدل 3/5 هم همون موقع از این برند بود.

مقاله جالبی رو استریوفایل اینجا در مورد هر کدوم از ساخته های این شرکت ها گذاشته که جالبه :

http://www.stereophile.com/standloudspeakers/361/index.html

پیشنهاد میکنم لینک بالا رو تمام صفحاتش رو دنبال کنید.

 Sidebar 3: BBC LS3/5a Specifications
Description: Two-way, sealed-box, stand-mounted loudspeaker. Drive-units: 0.75″ (25mm) Mylar-dome tweeter, 4.5″ (110mm) Bextrene-cone woofer. Crossover frequency: 3kHz. Crossover slopes: not specified. Frequency response: 80Hz-20kHz ±3dB at 1m with grilles on. Sensitivity: 82dB/W/m. Nominal impedance: 16 ohms (1977-1984); 10 ohms (1989 onward). Amplifier requirements: 50W maximum.
Dimensions: 12″ H by 7.5″ W by 6.25″ D. Enclosure volume: 5 liters. Weight: 11.7 lbs each.
Price: $430/pair (1977), $450/pair (1984), $650/pair (1989), $999/pair (1993), $1295/pair (1996), $1695/pair (2007). Approximate number of dealers: 60 (1993).
Manufacturers: Rogers Loudspeakers Ltd., Mitcham, Surrey, England (1977, 1989); Spendor loudspeakers, Redhill, Surry, England (1984); Harbeth Acoustics, Haywards Heath, West Sussex, England (1993). KEF, Maidstone, Kent, England (1996). Stirling Broadcast, Somerset, England. Web: www.stirlingbroadcast.net (2007).

آقای فاطمی دوست داشتند همون صدایی رو تداعی کنند که های فای انگلیس در دوران کلاسیک گذشته اونرو برای شنونده پخش میکرد و برای همین برند اسپندور رو آوردند.

چه خوبه ما صدای Spendor رو با EAR بشنویم و ببینیم تا چه حد صدا موزیکال و دوست داشتنی هست. من که قبلا مدل 3/5 هاربت رو پیش آقای آلن شنیدم خیلی خوشم اومد و برام خیلی بلندگوی جذابی بود.

http://www.kef.com/ca/about/ls35a

Raymond Cooke, the founder of KEF in 1961, had close links to the BBC dating back to his time in the BBC Engineering Designs Department in the early 1950s, where he worked with influential sound engineers such as Dudley Harwood and D.E.L.Shorter. This connection was re-established in the early 1960s when KEF signed an agreement to manufacture the BBC designed LS5/1A monitor under licence to the corporation – production continued into the mid 1970s. Also manufactured during this period were the LS5/2, LS3/4 and the 3-way LS5/5 – for which KEF also manufactured the 12” bass and 8” midrange drivers. KEF’s meticulous approach to production engineering was well suited to the manufacture of these tight tolerance monitors.
Much of the early communication between KEF and the BBC Research department at Kingwood Warren centred on new materials for loudspeaker diaphragms and surrounds. KEF had utilised a laminate of polystyrene and aluminium foil for the B1814 and B139 bass drivers, and chose Melinex for the diaphragm of the T15 tweeter. In the mid 1960s the BBC started experimenting with the use of plastics, and the result was the three-way, Bextrene coned  LS5/5.
In 1966 KEF introduced the first commercially available Bextrene coned drive unit, the B110 (A6362), a 110mm bass/midrange unit. Along with the new T27 (A6340), a 19mm dome tweeter with a Melinex diaphragm, these two units found application in the new bookshelf Cresta system, and in the three-way Concerto in 1969. As was the custom in those days, these units were shown to the BBC and a small batch was subsequently sent in for evaluation.
In 1968 the BBC made a decision to study acoustical scale modelling to assist in the design of new music studios [1]. For this work, they required a small sound source that would produce controlled acoustic radiation up to 100kHz. The first system produced was a 2-way.
The bass section, required to operate up to 15kHz, comprised two BBC built 110mm Bextrene coned units mounted at 60 degrees to each other to produce the wide dispersion required. To achieve the required 15kHz bandwidth (note that the KEF B110 is useable only up to around 5kHz) they had steeply flared cones, and to reduce the effect of acoustic modes in the neck of the cone, an extra PVC diaphragm was placed close to the normal dust-cap position. The frequency range above 15kHz was reproduced by an array of small electrostatic transducers in a hemi-spherical array.
This system was found to be somewhat lacking in performance and so it was developed into a 3-way version [2]. Here, just one of the 110mm bass drivers was mounted facing forwards, crossing over to a KEF T27 tweeter at 3kHz, which operated up to the 15kHz crossover to the high frequency array.
This revised system performed significantly better, and its sound quality when reproducing normal program material suggested that is could form the basis of a small monitor loudspeaker for use where space is a premium, such as outside broadcast studios. So in 1970 it was subsequently developed into the 9 Ohm, 5 litre LS3/5, using the original KEF B110 (A6362), the KEF T27 (A6340) and crossover filter FL6/16 [3]. In this system the driver layout was ‘inverted’ with the tweeter mounted below the bass driver. A small batch of these were made internally at the BBC and sent out for field trials, the success of which prompted a requirement for a significant extra number to be made.
In the planning for a new batch of LS3/5s it became apparent that the original units, B110 (A6362) and the T27 (A6340), were no longer available, and the latest units, B110 (SP1003) and T27 (SP1032) at that time being used in the KEF Coda, had slightly different acoustical characteristics resulting from production refinements. It was therefore necessary for the BBC to re-engineer the system around these latest units. The rework of the LS3/5 was done in the early summer of 1974, and the result the LS3/5A [4,5].
The LS3/5A has the drivers in the normal orientation, with the tweeter above the woofer, includes diffraction reducing felt on the edges of the baffle and has the addition of a perforated metal cover for the tweeter – which not only offers protection but also assists the acoustical response. Careful attention was paid to the way the new bass driver was coupled to the enclosure to ensure that the LS3/5’s low level of cabinet colouration was maintained. Due to the new 8 ohm drivers and the revised crossover, FL6/23, the nominal input impedance of the system increased from 9 to 15 ohms.
The system went into manufacture internally at the BBC and licenses were offered to commercial companies to produce the loudspeaker, the most notable of which was Rogers Developments (later Swisstone) who started production in 1975. The only update to the LS3/5A system was in 1987 [6] when ongoing problems with the acoustical consistency of the B110 SP1003 were resolved by replacing this unit with the specially designed SP1228 version, and an updated crossover, FL6/38. These changes resulted in the revised version having a lower input impedance of 11 ohms. The driver and crossover re-work was carefully done by KEF’s Special Products Division to ensure that this version was acoustically identical (within normal tolerances) to the original, so that old and new versions would be interchangeable. It was at this time that KEF started to supply the crossovers (SP2128) as well as the drive units, in matched sets, to ensure maximum consistency. A bi-wire crossover (SP2195) was made available in 1991.
Rogers produced upwards of 80,000 systems from 1975 to 1993, with significant quantities also made by Spendor from 1982 and Harbeth who started in 1988. Other licensees included Chartwell, Goodmans, Audiomaster (K.J. Leisuresound), RAM, Decca, and more recently Richard Allan and Stirling Broadcast. KEF finally took out a license in 1993 and produced around 4000 systems. The total number of LS3/5As manufactured (singles – not pairs) exceeds 100,000 [7], the vast majority of these by Rogers, Spendor and Harbeth.
In 1981 KEF introduced the Constructor Series CS1A, a kit that included the B110 (SP1003) and T27 (SP1032) drivers and a crossover designed to match the subjective balance of the LS3/5A but in a simpler form than FL6/23.
Although KEF has produced a number of 2-way loudspeakers with the B110/T27 combination – Cresta (1967), KEFKIT4 (1969), Cresta II (1970), Coda (1971), CS1/CS1A (1981) – the closest KEF came to making a direct competitor to the LS3/5A was in 1979 with the introduction of the Reference 101. This system used the T27 (SP1032) with the B110B (SP1057) in a 6.7 Litre enclosure with a crossover of similar complexity to the LS3/5A and the inclusion of S-Stop protection circuitry. The Reference 101 benefited from the advanced measurement and analysis infrastructure that KEF had developed throughout the 1970s.

KM1 Studio Monitor
No discussion of KEF and the BBC would be complete without mention of the mighty KM1. This 3-way active studio monitor was designed to facilitate the BBC’s increasing need for system that could deliver accurate reproduction at high levels. The bass section comprised four 12” bextrene coned drivers (SP1196), two B110(SP1186) midrange units and a T52(SP1187) tweeter. From the outside the system looks impressive enough but on the inside was a plethora of engineering solutions to the problem of reproducing high output levels with low distortion, particularly thermal compression. The ferro-fluid cooled tweeter used a magnet of the size normally found on a 12” bass unit. The midrange units had polypropylene diaphragms instead of bextrene to withstand the high g-forces and 64mm metal bars thermally connecting the magnet structures to the heatsink on the back of the cabinet.  Inside was a sophisticated amplifier system including driver protection circuitry. The first system went into operation at the BBC’s Maida Vale studios in 1982

عالیه

http://www.ls35a.com/

http://www.regonaudio.com/Spendor%20SP1.html

http://www.positive-feedback.com/Issue2/harbeth.htm

http://www.enjoythemusic.com/magazine/equipment/0601/spendor35.htm

http://www.affordablevalvecompany.com/ls3_5a.htm

http://www.mhennessy3.f9.co.uk/rogers/others.htm

http://www.keith-snook.info/Loud-Speakers/BBC-LS3-5A/LS3-5A.html

http://www.hifiloudspeakers.info/Anatomy/SpeakerSystems/LS3_5a/LS3_5aJohnSmith.html

http://www.g4dcv.co.uk/ls35a/rogershistory.html

http://www.gramophone.net/Issue/Page/July%202003/105/759629/Spendor+S35se

http://www.harbeth.co.uk/usergroup/showthread.php?813-Mini-monitor-doubts-started-by-a-Spendor-demo.

امیدوارم آقای فاطمی موفق باشند

خوش باشید

Read More

برند EAR Yoshino با طراحی Tim de Paravicini

سه شنبه ۸ شهریور ۱۳۹۰
/ / /
Comments Closed

آقای فاطمی نمایندگی محصولات یکی از بهترین طراحان دنیا رو گرفتند، برند EAR Yoshino با طراحی آقای Tim de Paravincini هم اکنون در ایران قابل دسترس هست و علاقه مندان میتونند برای خرید کامپوننت های این برند با آقای علی فاطمی تماس بگیرند.

برند EAR هم محصولات استودیویی میسازه و هم محصولات های فای خانگی و بیشتر آمپلی فایر هاش لامپی بین 30 تا 70 وات هست ، البته 100 وات هم داره و یک مدل ترانزیستوری هم داره که 100 وات رو تو مد سینگل اندد میده که خیلی جالبه.

You use vacuum tubes in many of your designs. Some people have said that tubes have euphonic even-order harmonic distortion. Do you rely on this tube nonlinearity to achieve the sound of your mods, or do you always run the tubes in their linear region?

I do not rely on tube nonlinearity. I don’t want a sound in my machines. What comes out must sound the same as what went in.

The “warmth” in a lot of tube electronics is due to their dismal top end, the bad transformers they use, and the loading down of their high-impedance outputs. Because of the output transformer and the feedback used, many tube circuits have a partial bass instability that gives a bloated bass. Any warmth in the tube sound is a defect, but listeners don’t want to know that.

I don’t have to use tubes in my designs; I only do it for marketing reasons. I’ve got an exact equivalent in solid state. I can make either type do the same job, and I have no preference. People can’t pick which is which. And electrons have no memory of where they’ve been! The end result is what counts.

Most transistor-circuit architecture was different from tube-circuit architecture, and that’s what people were hearing, more than the device itself. The main advantage of tubes is that an average tube has more gain than an average transistor. Second, tubes don’t have the enormous storage times of transistors, so they are very fast. Tubes go to 100 MHz without trying.

متن پایین در مورد آقای تیم نوشته :

There are very few modern designers in the audio field who can claim as much as de Paravicini. No aspect of the recording and reproduction chain has been left untouched, no aspect of circuit design not further researched and developed.

As early as 1965 Tim was involved in custom design work for rock and roll bands; manufacturing his own public address equipment, and modifying existing studio equipment to realise even greater potential. A move to South Africa from England saw a further development of his own unique design genius, and the launch of his own professional amplifier product, sold simply as “de Paravicini”.

While working in South Africa, Tim had a chance meeting with representatives of the Lux Corporation, and in 1972 was invited back to Osaka, Japan, and offered a job as audio designer. Tim soon put together some very interesting designs for Lux, including the remarkable C1000/M6000 pre/power amplifier combination. One of his own favourite designs from this period was the Luxman 3045 tube mono block. At the time, this was the only mono block design available in the audio field, and backed up de Paravicini’s preference for locating the power amplifiers close to the loudspeakers. Tim also designed the actual output tube for this amplifier, the 8045 power tube. As always with his designs, the output transformer was a custom de Paravicini design.

In 1976 de Paravicini returned to England, and very quickly made an impact as a design consultant, initially working with the ALBA Radio Corporation, and Tangent Loudspeakers. Tim was also responsible for the later ranges of Michealson and Austin tube amplifiers, including the TVA10 and M200 mono blocks.

Within a year, he had set up Esoteric Audio Research Ltd., and was marketing the remarkable EAR 509 100 watt professional tube mono block power amplifiers. He developed a unique output transformer/tube interface circuit called “balanced bridge mode”, in which all the electrodes (except the control grids) have their own separate windings on the thirteen-section, biflar wound, output transformer. In addition, the amplifier has no overall feedback, something of a de Paravicini trade mark. Technically this amplifier proved that tubes are capable of performing equally as well as transistors in a laboratory, with a specification that included a power bandwidth of 9-85,000 Hz, -3dB, and also proved that tubes are capable of better things than the “retro” sound some manufacturers look for. Subjectively the 509 amplifiers were a big hit. Although aimed at the professional market, several Hi-Fi magazines picked up on the 509’ss, and compared them to the then State of the Art domestic High End equipment. The fact the 509 beat all of the competition at the time helps explain why the 509 is still in production today. the 509 was designed by de Paravicini to have no sound; trying to sum up the 509 is hard, it does not offer the warm ‘comfortable’ tonal quality which so often mark most tube amplifiers out. They are remarkably clear, transparent, with firm realistic bass, effortless top end, detailed and very alive.

In the twenty years since 1976, Tim has designed a mammoth catalogue of Hi-Fi and Studio components, both for Esoteric Audio Research and for other domestic audio companies. Currently the ‘E.A.R.@ professional product range includes a tube capacitor microphone, built with a rectangular gold spluttered capsule. A design which easily betters the classic European designs. Tube microphone preamplifiers, tube equalisers, record cutting systems, analogue to digital converters (for CD mastering) plus custom components and servicing for some of the Worlds most famous recording artists. His is most famous in the studio industry for the stunning analogue tube master tape recorders. These units have very special custom designed heads, and are capable of digital levels of signal to noise ratio, with a bandwidth in excess of 8Hz to 80,000Hz!

Work for the recording industry has brought critical acclaim. On the ‘Waterlily’ label, “A Meeting by the River” received a prestigious ‘Grammy’ award for its sound quality. This was a mid/side technique recording using a pair of crossed microphones. Waterlily’s microphones, preamplifiers, analogue master recorder and A/D converter were all built and designed by Tim.

In 1985, de Paravicini introduced his new record cutting system. Now installed at ‘The Exchange’ in the heart of London, (originally Island Records ‘Sound Clinic’ facility). This is phase corrected, and uses in excess of 1,000 watts of tube audio power, based on the classic EAR 509 circuit. The cutter head is again, a custom design, and is capable of cutting deeper, wider grooves than any other system. The result is higher dynamics, with a true signal to noise ratio in excess of 65 dB from records pressed off a master cut on this system. It is truly as close to the original master tape as it is physically possible to get.

Throughout the past twenty years, Tim has worked with many different manufacturers. For London based Musical Fidelity, Tim designed the amazing A1, taking the concept of a cut down ‘High End’ audiophile amplifier, the only compromise being the 10 watts output, albeit pure class ‘A’. Other products designed for ‘M.F.’ include the A470/370, P270, Digilog, CD-T, etc.

More recently in Europe, the ‘Tube Scene’ in domestic audio has really taken off. A lot of European manufacturers have stolen both older European designs, and designs from Japanese magazines and journals. Most of these amplifiers are very poor sounding, and terribly unreliable. These manufacturers neither understand the designs or how to build them. They use the reputation of tubes to sell their poor, none original product. De Paravicini’s answer to these companies, was the award winning EAR 859 amplifier. His all new Enhanced Triode Mode circuit bettering the performance of directly heated triodes designs. It provided the public with a real design, from a professional maker.

The EAR 834P phono stage was also introduced, and similar to the ‘859 has proved very popular, offering un-rivalled performance per dollar. The particular speciality being the stunning Moving Coil stage transformers – transformer design being one of Tim de Paravicini’s fortes – unlike most manufacturers, who just buy in ‘off-the-peg’ transformer designs or just specify the most basic requirement to an outside supplier.

All EAR amplifiers are truly original, including the custom transformer, metal work, circuit printed cicuit board. All the work of Tim de Paravicini.

Tim de Paravicini works by a simple premises: If he designs it, it must be a better design than anything else, or he will not manufacture it. His sole goal is taking audio to the furthest possible point of development. Current research is taking him further along this path than any single competitor.

در ضمن آقای Tim برندهای Jorma Design ، Marten Design و TownShend رو در امریکا دمو میکنند و تو اکثر نمایشگاه ها با همین دو برند جورما و مارتن حاضر میشوند.

Read More

آقای فاطمی ، رویکردی جدید

دوشنبه ۷ شهریور ۱۳۹۰
/ / /
Comments Closed

در مورد آقای فاطمی نوشتم و گفتم ایشون دو برند خیلی خوب رو آوردند و قراره اونها رو دمو کنند.

بگذارید قبل از معرفی دو برند ابتدا در مورد خود آقای فاطمی و دیدگاهشون بنویسم چون بنظرمن خیلی این موضوع مهم هست.من سعی کردم ابتدا صحبت های آقای فاطمی روخوب بفهمم و بعد بیانشون کنم با این حال اگر تو نوشته هام چیزی رو درست بیان نکردم از ایشون عذرخواهی میکنم.

آقای فاطمی در مورد هدفشون از آوردن این دو برند به من گفتند به دنبال جذب مخاطبانی هستند که دنبال لذت بردن از خود موسیقی هستند و نه کسانی که دنبال Impress شدن از صدا هستند. تا قبل از این نه تنها فروشندگان در ایران بلکه کل های فای در دنیا بدنبال برندهایی بود که صدای خوبی به معنای های فای داشته باشه، مثلا بلندگوهای بزرگ و سنگینی که باس اونها همه رو شگفت زده میکرد و یا آمپلی فایرهایی که صدای خیلی به ظاهر واضحی داشتند و مخاطب رو در دقایق اولیه شنیدن تحت تاثیر قرار میدادند.

آقای فاطمی امروز دنبال چنین برندهایی نیستند، از نظر آقای فاطمی بیشتر شنوندگان تو دنیای صدا گم شدند و اصلا یادشون رفته هدف لذت بردن از خود موسیقی هست و نه Impress شدن از صدا.

بنابراین اگر کسی دنبال ساند استیج بزرگ و باس زیاد و صدای آنچنانی و کلا Impress شدن هست نمیتونه مخاطب آقای فاطمی باشه اما اگر کسی واقعا دوست داره بشینه موسیقی گوش بده و از خود موسیقی لذت ببره دیگه نباید به اون شاخص های Impressive صدا توجه بکنه و باید سیستمی رو انتخاب کنه که اون سیستم اجازه لذت بردن از موسیقی رو میده.

آقای فاطمی عبارتی رو بنام British Old School بکار بردند که من فکر میکنم منظور ایشون یک نوع نگاه خاص در طراحی صدای سیستم صوتی در زمان های قبل تر بوده و از نگاه ایشون اون رویکرد در طراحی و اون نوع صدا میتونه برای لذت شنیداری ما مناسب باشه هرچند که طبیعتا این صدا با صداهای Impressive امروزی کاملا تفاوت داره.

آقای فاطمی تو انگلیس تو استودیو هم کار کردند و تجربیاتی در این زمینه دارند که کمکشون کرده تا مسیر درست ای رو در پیش بگیرند و معتقدند های فای تنها وسیله ایست برای لذت بردن ما از موسیقی و نه ابزاری برای Impress شدن ما از صدا و نه یک سرگرمی برای لذت بردن ما از خود کامپوننت ها.

از نگاه آقای فاطمی برندهایی که هم تو های فای و هم تو Pro Audio یعنی تو استودیوها فعالیت دارند بدلیل اینکه استودیوهابه کامپوننت ها به دید ابزار نگاه میکنند و هزینه براشون مهم هست و بفکر ظاهر دستگاه نیستند این برندها هم قیمت های معقول تری دارند و هم اساس طراحیشون بر مبنای یک صدای طبیعی و Real هست و نه اون حالت خوش صدایی غیر طبیعی رو دارند و نه اون حالت صدای استریل و خشک و بی روح رو.

البته این یک قانون نیست اما در کل برندهایی که تو استودیو ها هم فعال هستند بالطبع مجبورند برای ادامه فعالیت هم قیمت هاشون رو منطقی اعلام کنند و هم صداشون رو به سمت و سوی طبیعی و درست پیش ببرند.

خیلی از شنوندگان تو دنیا هستند که در طول سالها تجربه شنیداری چون با صدای واقعی از نزدیک تماسی نداشتند Coloration یک سیستم صوتی رو که بنظرشون خوشایند می اومده (مثل حالت Sweetness غیر طبیعی یک آمپلی فایر یا حالت Sharpness زیاد یک بلندگو) به حساب صدای درست گذاشتند و سالها با اون اشتباه به راهی رفتند که نتیجه خوبی نداده و برای قضاوت درست لازمه ما یک رفرنس درست از صدای سازها و اتفاقاتی که تو استودیو برای صدا میفته داشته باشیم. خیلی اوقات دستکاری یک صدا باعث اشتباه در قضاوت شنونده شده و لازمه شنونده تجربیات بیشتری از صدای واقعی داشته باشه.

آقای فاطمی معتقدند برندی که صدایی طبیعی و بدور از خوش صدایی غیر طبیعی و یا حالت خشک و شارپ داشته باشه خیلی تو دنیا کم و محدود هست و البته قیمت این برندها هم خیلی بالا و غیر منطقی نیست.

کافیه بتونیم درست تشخیص بدیم و درست انتخاب کنیم تا گرفتار خرید برندهای بد صدا با قیمت های احمقانه بالا نشویم .

مساله خیلی مهم دیگری که تا قبل از این یا بین فروشندگان مطرح نبود و یا خیلی بهش توجهی نمیشد مساله جدا جدا فروختن کامپوننت ها یا یکپارچه سازی اونها بود.

منظورم اینه تا قبل از این فروشندگان روی برندهاشون تاکید داشتند و هر کسی مدعی میشد مثلا آمپلی فایری که میاره از همه بهتره و یا بلندگویی که میاره از همه عالی تره اما آقای فاطمی دقیقا خلاف این رویکرد بدنبال تحویل فقط کامپوننت بهتر به مشتری نیستند و دنبال تحویل یک صدای خوب به مشتری هستند. به این معنی که ایشون به جای تاکید روی فروش تکه تکه کلا یک پکیج کامل به مشتری پیشنهاد میدن و برندهایی که میارن رو بصورت Match با هم بشکل یکپارچه به مشتری پیشنهاد میدن.

بنظر من خیلی این موضوع مهم هست و اگر آقای فاطمی روی این موضوع تمرکز کنند مطمئنا موفق خواهند بود چون یکی از بزرگترین ضعف هایی که من در سیستم های مشتریان در ایران میبینم Match نبودن برندهایی است که از این ور و اون ور خریدند (جمله صورت فلانی تجزیه اش خوبه اما مرده شور ترکیبشو ببرند رو که شنیدید).

مساله خیلی مهم دیگر اینه که آقای فاطمی آکوستیک رو شرط اول و مهمترین کامپوننت بین کامپوننت ها میدونند و بدون حداقل شرایط آکوستیکی حاضر نیستند به مشتری سیستم بدهند، البته منظور این نیست که همه باید کل ساختمون رو از پایه با کلی هزینه آکوستیک کنند نه ، اما باید حداقل شرایط آکوستیکی رو برای صدای خوب داشته باشند تا بتونند از آقای فاطمی خرید کنند.

نکته دیگری که از نظر آقای فاطمی مهم بود این بود که همیشه شنوندگان باید صدای نهایی رو برای شنیدن ملاک قضاوت قرار بدهند و نه چیزهایی مثل نام معتبر یک برند و یا چیزهایی مثل قضاوت در مورد صدا با توجه به پوش پول بودن یا سینگل اندد بودن و غیره.

چیزی که از نظر ایشون مهم هست خود صدا هست که باید بدون هیچ پیش فرض و پیش قضاوتی شنیده بشه و این گوش ماست  که تعیین میکنه ارزش اون صدا چقدره.

اینکه بگیم برند X پوش پول میسازه و برند Y سینگل پس برند Y بهتره و یا خازن توی این برند فلان مارک هست پس بهتره اینها نمیتونه ملاک دقیق و مطمئنی برای قضاوت باشه .

امیدوارم سایت آقای فاطمی هم زودتر راه بیفته و ایشون تو مسیر ای که در پیش گرفتند موفق باشند.

خوش باشید

 

Read More

tim de paravicini

جمعه ۴ شهریور ۱۳۹۰
/ / /
Comments Closed

یکی از بهترین طراحان در دنیا به نام tim de paravicini رو بیشتر بشناسید ، هم تو استودیو کار کردند و هم تو های فای :

http://ear-usa.com/timdeparavicini.htm

http://www.stereophile.com/interviews/1107parav

http://www.stereophile.com/interviews/990paravicini

http://www.stereophile.com/interviews/tim_de_paravicini/index.html

http://www.positive-feedback.com/Issue24/timdp_interview.htm

http://www.chesky.com/core/body_librarydetails.cfm?newsid=171

http://213.134.203.22/~kostik/Radio/TimdeparaDecoder-for-stereoFM.html

http://www.enjoythemusic.com/superioraudio/equipment/1206/ear_yoshino_834t.htm

http://www.positive-feedback.com/Issue32/ear.htm

http://www.goodsoundclub.com/Forums/ShowPost.aspx?PageIndex=2&postID=7504#7504

http://www.goodsoundclub.com/Forums/ShowPost.aspx?postID=2052#2052

http://twogoodears.blogspot.com/2007/12/tim-de-parravicini-audio-maven.html

http://www.stevehoffman.tv/forums/archive/index.php/t-120474.html

http://allegrosound.net/EAR_869_2_AllegroSound.html

http://allegrosound.net/EAR_869_3_AllegroSound.html

http://www.whatsbestforum.com/showthread.php?216-Excerpt-from-Tim-de-Paravicini-regarding-the-state-of-digital

http://www.inner-magazines.com/news/213/67/Tim-de-Paravicini-at-Helsinki-HifiExpo/

http://www.jogis-roehrenbude.de/Leserbriefe/Synola-509/Paravicini.pdf

Read More