اخبار و رویدادها News

آمپلی فایر برای MG 3.6/R

سه شنبه ۲۹ شهریور ۱۳۹۰
/ / /

این روزها به آمپلی فایر هایی که میتونند با Magneplanar 3.6 خوب Match شوند فکر میکنم. منظورم این نیست قراره همین روزها آمپلی فایرم رو عوض کنم نه ، فقط دارم تحقیق میکنم و شایدم هیچ وقت این کار رو نکردم.

موضوع اول اینه که من نمیتونم خیلی مطمئن باشم نتیجه انتخاب آمپلی فایرم از روی Specification و ذهنیت های قبلیم کاملا درست دربیاد و همونجوری که آرتور سالواتوره میگه مهمترین بخش Matching بین آمپ و بلندگو هست باید برای این بخش بیشتر به تست و تجربه شنیداری تکیه کرد.

برای مگناپلنر ما هم باید آمپلی فایری با gain ولتاژ بالا داشته باشیم (چون حساسیتش زیر 86 دی بی هست) و هم آمپلی فایری با توان جریان دهی به امپدانس 2 اهم یعنی با نصف شدن امپدانس بتونه تا حد خوبی جریان رو دو برابر کنه.

اولین انتخاب ام که صداش واقعا وسوسه انگیزه ویتوس هست.

ویتوس نمونه 25 واتی اش خیلی خوب الکس رو درایو میکرد اما فراموش نکنیم الکس درسته خیلی امپدانس پایینی داره اما حساسیتش بالای 93 دی بی هست و ویتوس Gain ولتاژش با این حساسیت الکس جور درمیاد و چون ویتوس با پاور ساپلای 1.1 کیلو واتی تو جریان دهی به امپدانس های پایین مشکلی نداره طبیعتا خوب با الکس جمع میشه اما در مورد MG 3.6 با حساسیت 86 دی بی قضیه فرق میکنه.

ویتوس 25 واتی بددرایوترین بلندگوها رو درایو میکنه اما برای شنیدن ولوم متوسط و بالا باید حساسیت اون بلندگوها بالای 87 یا حتی 90 باشه ، من فکر میکنم ویتوس 25 واتی برای بلندگوی من گزینه مناسبی نمیتونه باشه هرچند خیلی دوست دارم بجای پیش قضاوت یک تست درایو از این آمپ بگیرم.

ویتوس 300 واتی خیلی گزینه خوبیه اما مشکل اینه که من تو ایران امکان تست رو ندارم چون هنوز به ایران نیومده.

ممکنه بتونم ویتوس 50 واتی رو تست کنم که پاور ساپلای 2.2 کیلو واتی داره و بنظرم میشه تا ولوم متوسط رو خیلی خوب شنید اما باز هم باید تست کنم ببینم نتیجه چی میشه هرچند قیمت این 50 واتی برای سیستم من بالاست.

انتخاب بعدی ASR Emitter I هست که 140 وات داره و ظاهرا میتونه از پس مگنا پلنر بر بیاد و هم از نظر قیمت مناسبه و هم چون سنسور کلیپینگ داره نمیگذاره توییتر پلنر بسوزه و هم استفاده از باتری تا حد زیادی موضوع برق رو حل میکنه. تنها مساله ای که داره امکان تست Emitter I هست که باید ببینم میتونم چنین تستی رو بگیرم یا نه. اگر دست دوم Emitter I با قیمت مناسب امکان تستش باشه که خیلی خوب میشه.

انتخاب بعدی بین آمپلی فایرهایی نیست که به ایران اومده و اسمش Symphonic Line Kraft 250 هست که میشه از Audiogon دست دوم اونو 6800 دلار خریداری کرد.

این آمپلی فایر ظاهرا گزینه خوبیه چون هم صداش بنظر OK هست و هم قیمتش خیلی مناسبه و هم کاملا توان درایو مگناپلنر رو داره اما فقط مشکل اینه نمیشه قبل از خرید ازش تست گرفت.

انتخاب دیگری هم تو ذهنم نیست شاید Krell 2250 هم که الان تو بازار پیدا نمیشه گزینه خوبی تو کلاس قیمتی اش باشه اما ترجیح من اینه اگر قراره آمپ عوض بشه کاراکتر صدا هم عوض بشه و فقط پول توان بیشتر رو نداده باشم.

Read More

یانیس ریتسوس

دوشنبه ۲۸ شهریور ۱۳۹۰
/ / /

ما مست از سخنانی هستیم که هنوز به فریاد در نیاورده ایم

مست از بوسه هایی هستیم که هنوز نگرفته ایم

از روزهایی که هنوز نیامده اند

از آزادی که در طلبش بودیم

از آزادی که ذره ذره به دست می آوریم

پرچم را بالا بگیر تا بر صورت بادها سیلی بزند

حتی لاک پشت ها هم هنگامی که بدانند به کجا می روند زودتر از خرگوش ها به مقصد می رسند

Read More

Krell FPB 700CX Power Amplifier

یکشنبه ۲۷ شهریور ۱۳۹۰
/ / /

برای یکی از دوستان که Krell FPB 700cx خریدند بنظرم اومد لیست مقایسه امتیازهایی  که مارتین کالمز به مدلهای مختلف Krell داده رو اینجا بیارم :

کلا کارهای دی آگوستینو نشون داده حتی تو یک سری مثلا FPB یا Evolution همه مدلهاش با یک کیفیت ساخته نمیشه مثلا بنظر میاد FPB 700cx و FPB 750Mcx خیلی صداش با دو مدل پایین تر یعنی 400 و 300 فرق کنه و یا همین Evolution One/Two صداش با Evolution 402 خیلی فرق داره.

عکس بالا رو سال 82 گرفتم شایدم سال 83 بود همون روزی که رفتیم یارامانا برای خرید 300il و آقای رحمانی Krell 300il رو برام دمو کردند با بلندگوهای Dynaudio 82 خودم. اون روز Krell 700Cx هم اون کنار بود که تو عکس میبینید.

 

Read More

Vitus RI-100 Integrated Amplifier

یکشنبه ۲۷ شهریور ۱۳۹۰
/ / /

ویتوس جدیدا یک آمپلی فایر Class A/B زده که پایین ترین مدل اش بحساب میاد و قیمتش هم کمترین قیمتی است که تو کامپوننت هاش ارائه میده.

این آمپلی فایر Class A/B برخلاف Specification اش که نوشته 200 وات میتونه براحتی 300 وات به 8 اهم بده و 550 وات به 4 اهم و براحتی به 2 اهم هم جریان میده.

این آمپلی فایر میتونه گزینه خیلی خوبی برای کسانی مثل من که بلندگوی با امپدانس کم دارند و نمیخواهند زیاد هزینه کنند و البته صدای خوبی هم بشنوند باشه.

The Reference Series, was the first series everintroduced by Vitus Audio, back in 2003. The initial two products were the very well reviewed and awarded battery power supplied:
RP-100 Phonostage & RL-100 Linestage
A review and award made by Roy Gregory at HiFi+ can be downloaded from our web site.
Even though the Reference Series represent our entry level products, they incorporate many specialist/custom parts. This has proven an expensive but necessary must in order to keep our highly regarded musical performance – an area in which we refuse to compromise. While the battery power supply is history, the overall goal of the Reference Series remains unchanged – setting a new standard for sound quality at the price point. A bold, but for us – a true statement.
Once you have heard the performance of this amplifier, we are convinced you will agree. The RI-100 is the first new product in the Reference Series. It is a fully integrated amplifier, which includes an optional phonostage and dac. In it’s full configuration, the RI-100 will act as a standalone control center, which takes both analog and digital sources of any kind. It also incorporates a full bypass function for use with external surround processors.
Although the RI-100 does not have our usual class A mode, it’s class AB setting is adjusted for maintaining the same musical performance as our class A amplifiers.

Read More

Magneplanar 7.2

شنبه ۲۶ شهریور ۱۳۹۰
/ / /

دیروز خیلی اتفاقی با مهندس عزیز قراری گذاشتیم که برویم پیش آقای رحمانی ، من مدتهاست هیچ کامپوننتی رو نخریدم و هیچ تصمیم یا ذهنیتی هم برای خرید تا دیروز نداشتم.

مهندس عزیز مدتها بود که در فکر مگناپلنر Magneplanar بودند چون سالها پیش از همین بلندگو صدای خوبی تو خونشون شنیده بودند (فکر کنم امریکا هم بودند همین بلندگو رو داشتند) و دیروز هم برای شنیدن مارتن و خرید بلندگوی پلنر 3.6 با آقای رحمانی قرار داشتند. من اولش فکر کردم فقط قراره مارتن شنیده بشه و الکس اما بعد دیدم آقای رحمانی دو جفت پلنر 3.6 رو آوردند و مهندس تو انتخاب رنگش شروع کردند به تصمیم گیری.

من هم جوگیر شدم و ظرف کمتر از چند ثانیه بدون هیچ ذهنیت و تصمیمی از قبل به آقای رحمانی گفتم منم مشتری 3.6 رنگ روشن تر هستم و بعد از تماشای بازی هر دوشون رو میبریم یکی خونه مهندس یکی هم خونه ما.

من از آقای رحمانی بخاطر همه چیز تشکر میکنم، تا دیر وقت با اینکه خیلی خسته بودند خودشون با من اومدند تا تو نصب و Setup بلندگو مشکلی پیش نیاد و همه جوره سنگ تموم گذاشتند.

اولش که رفتیم خونه مهندس عزیز و اونگاکو رو با پلنر تست کردیم، میدونید پلنر 85 دی بی حساسیت داره و 4 اهم امپدانس که حتی ترانزیستوری های 200 واتی هم تو درایوش خیلی اوقات به مشکل میخورند و مهندس تصمیم گرفتند برای پلنر 3.6 به فکر خرید یک ترانزیستوری پرتوان بیفتند.

خوشبختانه krell 300il ای که دارم ظاهرا از پس این بلندگو برمیاد و نیازی به تغییر آمپلی فایر یا سورس ندارم. البته همیشه میشه به بهتر شدن فکر کرد مثلا گزینه هایی مثل ویتوس جدید 200 واتی RI-100 یا ASR Emitter I که 140 وات قدرت داره هم هستند.

فعلا باید ببینم بعد از break-in با krell چه جوابی میگیرم ، امیدوارم اونقدر پاسخش خوب باشه که مجبور نباشم همین حالا به آمپلی فایر دیگری فکر کنم.

این بلندگو از نگاه من هم ظاهر خیلی خوبی داره و هم قیمتش به نسبت صداش خیلی خوبه. مطمئنا تو این رنج قیمت چیز بهتری نمیتونستم پیدا کنم و کلا بلندگوهای پلنر به نسبت قیمتی که دارند صدای خوبی میدهند.

اینجا رو ببینید :

https://www.hifi.ir/?p=1269

 

 

Read More

Magneplanar 3.6

شنبه ۲۶ شهریور ۱۳۹۰
/ / /
Comments Closed

دیروز خیلی اتفاقی و بدون برنامه ای از قبل مهندس عزیز و آقای رحمانی رو در یارامانا دیدم و اینم نتیجه این دیدار:

بخاطر کیفیت پایین عکس ها عذرخواهی میکنم.


 

 

Read More

Lavry Engineering & Rega & MSB

پنجشنبه ۲۴ شهریور ۱۳۹۰
/ / /
Comments Closed

این لینک ها رو ببینید:

http://www.positive-feedback.com/Issue41/lavry_da10.htm

http://www.6moons.com/audioreviews/lavry/dac.html

http://www.tonepublications.com/review/the-rega-isis-cd-player-2/

http://www.rega.co.uk/html/Isis.htm

http://www.msbtech.com/products/dac4diamond.php?Page=dac4comp

http://www.msbtech.com/reviews/reviewsHome.php?Return=msb&Product=dac

http://www.avguide.com/review/rega-isis-cd-player-osiris-integrated-amplifier-tas-213

بنظر من هم برندهایی که برای استودیو ها تجهیزات میسازند DAC هایی با قیمت معقول تر عرضه میکنند مثل Lavry Engineering و Apogee .

آقای فاطمی به نکته جالبی اشاره کردند که پرسیدند چرا dCS ای که زمانی تو ساخت تجهیزات استودیو فعالیت داشت دیگه بخش استودیوی اش کمرنگ تر شده و از رنج قیمتی 2000 دلار استودیویی رفته روی 70000 دلار خانگی.

منم معتقدم استودیویی ها تو رنج های صدای متوسط قیمت خیلی معقول تری دارند هرچند استودیویی سازان احتمالا کمتر به شاخص میوزیکالیتی توجه دارند و بیشتر کامپوننت های real میسازند.

برندهای MSB و Rega تو ساخت سورس های ارزان بنظر قیمت های معقول تری ارائه میدهند.

اما خبر های دیگر :

آقای David Berning یک آمپلی فایر سازه که از مداری متفاوت برای تقویت استفاده میکنه :

http://www.avguide.com/review/david-berning-zotl-one-preamp-and-zh-230-power-amp-hi-fi-80

What David Berning has done is to design a way that the output tubes meet the varying impedance demands of the speaker by allowing two-way communication between the two. A small transformer (hand-wound by David and not an audio transformer) in Berning amplifiers operates at a single (radio) frequency of 500kHz and acts, out of the signal path, as a carrier for the communication between the speaker and the output tubes. In this way it emulates an ideal output transformer but without the limitations. His patented impedance matching design is a complex subject to comprehend in anything other than layman’s terms unless you are a student of advanced electronics. ** It is perhaps easier to understand in principle rather than in detail.

اینم خودش ایده ای داره …

بلندگوی بلژیکی Venture که در بین بلندگوهای neutral دنیا با YG Acoustics رقابت میکنه :

http://www.avguide.com/review/venture-grand-ultimate-loudspeaker-tas-213

یک تحلیل هم بالاخره بعد از مدتها از مارک لوینسون سری جدید تو کلاس D چاپ شد :

لینک تحلیلش اینجاست :

http://www.avguide.com/review/mark-levinson-no53-hi-fi-79

کمی هم هری در مورد مگی توضیح داده :

http://www.avguide.com/review/hps-workshop-maggie-37-speaker-system-tas-212

http://www.avguide.com/review/hps-workshop-maggie-37-speaker-system-part-two-tas-213

جاناتان والین به best بازیهاش همچنان ادامه میده  :

http://www.avguide.com/review/technical-brain-tbp-zero-ex-amp-tbc-zero-ex-preamp-tas-213

این یکی که جاناتان رو خیلی تحت تاثیر قرار داده یک ترانزیستوری 350 واته که تو ژاپن ساخته میشه.

رابرت هارلی هم از مارک لوینسون 500 واتی 53 گفته :

http://www.avguide.com/review/mark-levinson-n-53-monoblock-power-amplifier-tas-213

رابرت ببینید چی گفته تا مارک لوینسون خوب فروش بره :

If you think of a continuum of sonic signatures, with a single-ended triode amplifier anchoring one end, the Nº53 would surely represent the opposite end-point of the spectrum. This character is a distinct departure from the Mark Levinson “house sound” that for decades favored ease and relaxation over a “ruthlessly revealing” presentation (which led some wags to call the brand “Dark Levinson”). This vividness will likely polarize listeners either for or against the Nº53. Indeed, I found myself polarized by the Nº53’s unique musical interpretation, depending on the music.

The Nº53’s overall spatial presentation was more immediate than that of the BAlabo BP-1 Mk.II, tending to project images slightly in front of the loudspeaker plane. The Nº53 was also somewhat drier sounding, with less resolution of the lush reverberation surrounding the piano on Nojima Plays Liszt. Similarly, orchestral performances sounded as though the hall were slightly smaller through the Nº53 than through the BP-1 Mk.II. The Nº53’s greater immediacy and slight reduction of depth and width fostered the impression of sitting in the first few rows, in contrast with the Balabo’s mid-hall perspective.

آرت هم چیزایی نوشته :

http://www.stereophile.com/content/listening-104

Read More

من و Ongaku

پنجشنبه ۲۴ شهریور ۱۳۹۰
/ / /
Comments Closed

من و اونگاکو 27 واتی رو میبینید البته در کنار دوست خوبمون فونو استیج ASR و سورس دی سی اس ای که زمانی خیلی باهاش بازی کردیم و اون عقب هم سورس آنالوگ کلیر آئودیو و سورس دیجیتال آکوفیض. ریل هم اون کنار داره میگه 30 سال صنعت صدا رفت سمت دیجیتال و هیچ نتیجه ای نگرفت و باید دوباره برگرده پیش من.

من سه تا عکس گذاشتم که ایده ای رو در مورد تفاوت ترانزیستور و لامپ بیان کرده باشم.

عکس اولی که خوب عکس اصلی هست و عکس دومی عکس ای است که از نگاه من میتونه نوع تغییر صدا توسط لامپ رو برای شما تداعی کنه، البته من تو ویرایش عکس کمی اغراق کردم تا بهتر بتونم ایده ام رو بیان کرده باشم و عکس سوم هم میتونه ایده تغییر صدا توسط ترانزیستور رو تداعی کنه.

تو عکس دوم شما یک حالت سیال تر و ملایم تر و بافت نرم تری رو با کمی احساس tone color بیشتر میبینید که کمی احساس وضوح رو کم کرده و لبه ها رو هم روند کرده. تو این حالت صدا حالتی رومانتیک تر پیدا میکنه که از reality میره به سمت ویژوال.

تو عکس سوم شما احساس وضوح بیشتر و حالت هارش شدن و تیز شدن لبه ها رو حس میکنید با tone color کمتر و احساس سردتر در صدا. اینجا از رومانتیک  بودن فاصله میگیرید و به سمت reality میروید.

هر دو این تغییرات فاصله گرفتن از ایده ال هست و خیلی از شنوندگان ممکنه اون شارپنس کاذب ترانزیستور رو به حساب وضوح بیشترش بگذارند و اون نرمی لامپ رو به حساب خوش صدایی اون و هر دو اینها میتونه دور از واقعیت باشه.

صدای Neutral چه در ترانزیستور ای که خوب طراحی شده و چه در لامپ ای که خوب طراحی شده صدایی است که کاراکترهای صدای هیچ کدوم رو نداشته باشه و شما نتونید حدس بزنید این صدا لامپی هست یا ترانزیستوری.

من در ترانزیستوری ها و لامپی ها شبیه ترین و Neutral ترین صدا رو آئودیونت اونگاکو ژاپن و ویتوس دیدم. البته رومی میگه دنبال neutral بودن لازم نیست بروید و به هر حال هر کامپوننتی کاراکتری داره و باید صدایی رو دنبالش باشید که بتونید با موسیقی ارتباط بهتری برقرار کنید. من تو سایتم دوست دارم از ایده ال هام حرف بزنم اما میدونم قیمت برندهایی مثل اونگاکو و ویتوس خیلی خیلی بالاست و خرید این برندها برای هرکسی از جمله خود من میسر نیست.

چیزی که برای من جالبه اینه که برندهایی هستند در ترانزیستوری ها که سعی میکنند صدای لامپ رو تداعی کنند و لامپی هایی هم هستند که سعی میکنند صدای ترانزیستور رو تداعی کنند.

این نوع طراحان بنظر من فقط دنبال بیزیتس بهتر هستند و یا شایدم خیلی درک درستی از مقوله صدا ندارند اما یک طراح خوب دنبال تداعی نوعی کاراکتر صدا نیست بلکه دنبال رسیدن به نقطه Neutral هست البته اول با اولویت میکرو و بعد ماکرو.

آینجا رو ببینید :

https://www.hifi.ir/?p=3557

مخلص میزبان خوب مهندس عزیز هستیم.

خوش باشید

 

 

Read More

Audio Note UK vs Audio Note Kondo Japan

دوشنبه ۲۱ شهریور ۱۳۹۰
/ / /
Comments Closed

داستان آقا پیتر سازنده برند Audio Note انگلیس و بحث جدایی اون از Audio Note ژاپن آقای کوندوسان جالبه.

زمانی آقا پیتر فقط یک فروشنده بود که Audio Note ژاپن رو به سراسر دنیا میفروخت و بعد …

http://www.audioasylum.com/cgi/t.mpl?f=general&m=37527

http://www.stereophile.com/news/011606kondo/

 Posted by Hiroyasu Kondo on January 20, 2000 at 15:59:26:

Dear friends of Audio Note
Many of you will know that my former distributor, Audio Note UK, a company controlled by Peter Qvortrup and I have ceased to have a business relationship. I have recently read on the Audio Note UK web site Peter Qvortrup’s explanation for this separation. The distortion of the truth is so great that Peter Qvortrup has forced me to go public and explain to you what happen.
As many of you will know I resigned from CBS Sony where I was an audio designer in mid-1970. At this time, I began using the name Audio Note, and my products were branded with that name. I actually incorporated Audio Note in Japan on October 1, 1979. I was manufacturing high end audio products a long time before I even met Peter Qvortrup. In fact, I had a number of agents prior to Peter Qvortrup being appointed my distributor. He proved himself to be a good salesman of my product and eventually I gave him the right to distribute Audio Note products everywhere except Japan. At no time has he ever been involved in the design, or manufacture, of my products. He is not an amplifier designer.
Everything went well for a period of time and he purchased goods through my Japanese business agent, Shibazaki san of Sibatech. Peter Qvortrup asked me if he might have permission to manufacturer a lower end audio product bearing the Audio Note name, I gave him a revocable license to do so.
In 1996 and 1997 problems started to develop, leading me in late 1997 to revoke the license to manufacture products bearing the Audio Note name, and to dismiss him as my distributor.
Peter Qvortrup has claimed on his web site that we parted company because of some “”severe philosophical divergence on amplifier design”, this is not the truth.
I terminated my business agreement with Peter Qvortrup and Audio Note UK for three main reasons:
1. Towards the end of our business relationship he had ordered a large quantity of high end Audio Note products manufactured by Audio Note Japan through Sibatec but failed to pay for them.
2. In August 1997 Messrs Pannel Kerr and Forster accountants, were appointed join administrative receivers in the United Kingdom because Audio Note UK were put into the hands of the Official Receivers and into liquidation. The liquidation of Audio Note UK had a bad effect both financially and in terms of the reputation of the name Audio Note and I found it unacceptable.
3. Peter Qvortrup has always used the reputation for reliability and excellence to enhance the sale of the Audio Note products made in England under a license granted by me. However, I started to become concerned when I repeatedly heard complaints from people who had bought the English manufactured products telling me that it was badly finished and unreliable. I recognize that while our reputation could help sell the English products, equally their bad reputation could damage the reputation of the products I was building in Japan.
After I had terminated the agreement with him, I appointed P M Components, in England, as my distributor for Europe. I also granted them a revocable license to manufacture products bearing my name.
Peter Qvortrup’s reaction was firstly to try and threaten people who wish to sell my products with legal action, claiming that the name Audio Note was his. Accordingly, I am a little surprise to see that he now claims on his web site to welcome healthy competition.
Moreover, he took legal proceedings in England claiming that the name Audio Note was his. I did not contest the proceedings because I did not believe that it was necessary to do so. It is so well known that I created the name Audio Note along with the names of individual products which bear Japanese names, such as ONGAKU, KEGON, KAGEKI. These products were designed by me, manufactured by me and the only role that Peter Qvortrup had was in for a time promoting and selling them. I could not believe that he would after I had ended our business relationship try and claim that he had a right to make products bearing my names.
Given the confusion that Peter Qvortrup has introduced into the market, I started to put the word “Kondo” on the front of products I now currently design and manufacture.
This does not mean that I cannot use the name Audio Note, why shouldn’t I use the name Audio Note as I am the creator of it. Lately, I have been told that there have been malicious rumors spread about my health, I am very pleased to say that I am fit and well and working hard in Tokyo pursuing my life long quest for audio excellence and with no time, or desire or need to copy anyone else’s design.
Thank you so much for your interest in Audio Note and for your faithful support over the years.
Please keep an eye out for my new web pages, it will detail all facts.

Read More

من برگشتم

دوشنبه ۲۱ شهریور ۱۳۹۰
/ / /
Comments Closed

خوشحالم که دوباره برگشتم و تلاشم اینه بنویسم با همون انرژی سابق، در کنار دوستان خواهم بود به امید روزهای بهتر برای های فای.

بیستم بهمن ماه سال 1388 بود که من خسته از های فای به کناری رفتم البته هر کسی برای خودش تعبیری داشت اما من واقعا فقط خسته بودم و مشکل خاصی نبود ، میخواستم کمی دور از فضا به کارهای مهم ترم برسم.

های فای رو نیمه تعطیل ادامه دادم اما الان میخوام دوباره شروع کنم.

سعی میکنم مطالبی که قبلا ناتموم مونده رو بنویسم و از همین مفاهیم های فای که بنظرم خیلی طول کشیده شروع میکنم.

اگر مترجم هم پیدا کنم سعی ام اینه کتاب رابرت هارلی و جیم اسمیت رو ترجمه کنم، امیدوارم در کنار کارم بتونم برای این موضوع وقت بگذارم.

عکس بالا هم یادآور اون روزهای خوب گذشته است که میهمان یکی از دوستان خوب بودم.

خوش بگذره

Read More

موسیقی DNA

یکشنبه ۲۰ شهریور ۱۳۹۰
/ / /

گاهی چیزهایی نوشته میشه که ارزش تامل داره، من اطلاعات ای در مورد موسیقی مبتنی بر DNA ندارم و باید بیشتر مطالعه کنم. متن زیر رو آوردم اما هنوز منبع معتبری براش پیدا نکردم، به هر حال گفتم بد نیست بیارمش شما هم بخونید.

http://www.yourdnasong.com/

منبع:    http://www.darvishkhanacademy.com/fa/pages/view/49-%D8%AC%D8%A7%D8%AF%D9%88%DB%8C_%D9%85%D9%88%D8%B3%DB%8C%D9%82%DB%8C.html

در مورد این مقاله هیچی نمیگم. فقط لطفا بخونید.
در انتها دوتا سایت معرفی میکنم که میتونین اطلاعات بیشتری توی این زمینه بخونین و یک موسیقی DNA گوش کنین!

“کلمه Universe (به معنای جهان) که در زبان انگلیسی برای توصیف بی‌نهایت و فضای لایتناهی به کار می رود از دو جزء UNI به معنی یک و Verseبه معنی آواز ساخته شده است؛ جهان یعنی یک آواز. به تازگی دانشمندان علم ستاره‌شناسی، بعد از تحقیقات وسیع و طولانی، به این نتیجه رسیده‌اند که آفرینش نه با یک انفجار عظیم (به نام بیگ بنگ) که با نوایی آرام آغاز شده است. نوایی که به تدریج منتشر شده و اکنون در تمام فضا جریان دارد. محققان در دانشگاه کمبریج نیز دریافته‌اند که خورشید کهکشان پرسیوس آوازی خاص و ریتمیک می‌خواند. (1) اصوات و نواها نه تنها در اعماق فضا، بلکه در مولکولها و اتمها نیز یافت شده‌اند. دکتر دیوید دیمر (2) زیست شناس و سزوان ژاندر (3) موسیقی دان، سراغ شگفت‌انگیزترین مولکول حیات یعنی DNA رفته‌اند. این ایده کهDNA و موسیقی ممکن است با یکدیگر مرتبط باشند برای اولین بار توسط دکتر سوسومواوهنو (4) مطرح شد. DNA نردبانی مارپیچ است که از یکسری رمز تکرار شونده تشکیل شده است. رمزهایی که با ترجمه بخش اندکی از آن، پروتئین‌ها و در نهایت موجودات زنده شکل می‌گیرند. DNA زبان رمز مشترک در بین تمامی موجودات زنده روی کره زمین می‌باشد، در آغاز حیات تاکنون، و راستی این زبان مشترک چه می‌گوید؟
دکتر دیمر و ژاندر، در طی آزمایشات علمی و با ثبت ارتعاشات مولکول DNA به وسیله اسپکترومتر مادون قرمز و تبدیل فرکانسها به نت موسیقی، سعی کردند این زبان مشترک را به صوت ترجمه کنند.(5) و حالا سؤال این است: آیا این اصوات و نتها، ملودیک و آهنگین هستند و یا DNA تنها مجموعه‌ای نامنظم و تصادفی از صدا و فرکانسهاست؟

آنها فرکانسهای DNA یک سلول را به نت ترجمه کرده و شروع به نواختن کردند. نتیجه شگفت‌انگیز بود، یک موسیقی بسیار زیبا!
ژاندر در این رابطه می‌گوید: «برخی از این ترکیبات فرکانسها، بسیار حیرت‌انگیز بودند. با شنیدن آنها من به موسیقی زندگی خودم گوش می‌دادم.
بسیاری از افرادی که به موسیقی DNA گوش دادند، کاملاً هیپنوتیزم و مسحور شده‌اند و بسیاری دیگر نیز ساعتها گریسته‌اند. برخی دیگر اذعان کرده‌اند که این موسیقی نوایی از درون آنهاست و آنهایی که با موسیقی کلاسیک آشنایی داشتند به شباهت موسیقی DNA با آثار نوابغی چون باخ، برامز، شوپن و…اشاره کرده‌اند.
دکتر اوهنو در این باره می نویسد: «ملودی های DNA با عظمت و الهام بخش می¬باشند. بسیاری از افرادی که برای اولین بار این موسیقی را می-شنوند، شروع به گریه می¬کنند. آنها نمی¬توانند باور کنند که بدنشان – که تا حالا اعتقاد داشتند فقط تجمعی از مواد شیمیایی است – شامل چنین هارمونی های معنوی و الهام بخشی باشد.
نه تنهامی¬توان باDNAموسیقی ساخت،بلکه حتی امکان معکوس کردن فرایندنیزممکن است.به بیان دیگرشما یک بخش از موسیقی را برداشته و نت-ها را به واحدهای سازنده DNA (نوکلئوتیدها) برمی¬گردانید . در پایان نتیجه شبیه یک رشته از DNA می¬شود. اوهنو تلاش کرد تا با قطعه شوپن این کار را انجام دهد. در پایان نتیجه شبیه یک ژن سرطانی شد!

دانشمندان از نتایج این یافته¬ها در تحقیقات پزشکی نیز استفاده کرده¬اند. اگر شما هم اهمیت دنبال کردن این آواها را بدانید ممکن است به این نتیجه برسید که با بررسی دی ان ای در تریلیون¬ها سلول بدن و دانستن نوسانات آنها شاید راهی برای بیش از پنج میلیون نفری که از سال 1990 مبتلا به سرطان تشخیص داده شده¬اند، پیدا شود. فابین مامن یک متخصص بیوانرژی است که با کمک هلن گریمال بیولوژیست و موسیقی¬دان، بیش از یک و نیم سال بر روی افکت¬های سلول¬های سرطانی در مرکز ملی فرانسه که یک مرکز معتبر تحقیقات¬ است کار کرده¬اند. آنها به این نتیجه رسیده¬اند که سلول¬های بافت¬های سرطانی صداهای مغشوش و ناهنجاری تولید می¬کنند.
و علاوه بر این در آزمایشات بسیاری ثابت شد که قرار گرفتن سلول¬های سرطانی در معرض صداها و امواج صوتی، تغییراتی اساسی در آنها ایجاد می-کند، صداهایی که آوادرمانی را به عنوان یک پتانسیل قوی درمانی برای این نوع بیماری¬ها و موارد بسیار دیگری مطرح می¬کند. مامن همچنین تحقیقاتی را بر روی دو بیمار مبتلا به سرطان سینه دنبال کرده است. هر خانم به مدت سه ساعت در روز در طول دوره یک ماهه تحت آوادرمانی (موسیقی درمانی) قرار گرفتند. پس از اتمام دوره درمان، تومور یکی از آنها کاملا ناپدید شد، اما بیمار دوم مجبور شد تومور را جراحی کند. جراح او گزارش می¬دهد که اندازه تومور کاملا کوچک شده بود و تا حد بسیار زیادی هم تحلیل رفته بود.
ازاین یافته¬ ها به این نتیجه می¬رسیم که وقتی اندام¬هایمان بصورت هماهنگ آوازمی¬خوانندماسلامت هستیم ووقتی که آنها خارج از تنظیمشان آواز می-خوانند ما احساس بیماری می¬کنیم.

و این داستان شگفت‌انگیزتر می‌شود اگر بدانیم که تمام سلول¬های بدن یک موجود زنده، دارای یک نوع DNA منحصر به فرد هستند و DNA هر موجود (با وجود زبان و ساختار مشترک)، با DNA دیگری متفاوت است و این بدین معناست که در هر موجود زنده آهنگی ویژه نوشته شده است و در تمام هستی، همه مشغول نواختن آهنگی منحصر‌‌به‌فرد هستند.”

اینجا میتونین یک موسیقی DNA گوش کنین
www.yourdnasong.com
و این سایت هم برای اطلاعات بیشتر توی این زمینه
www.rawapps.com/91263/musical-dna

Read More