Author Archives

آلبوم نیاز Niyaz Album

شنبه ۲۶ اسفند ۱۳۸۵
/ / /
niyaz.jpg

آلبوم نیاز Niyaz کاری از خانم Azam Ali میباشد که شرکت Six Degrees آنرا به بازار عرضه نمود. خانم Azam Ali در ایران متولد شده اند و در چهار سالگی به هند رفتند و هم اکنون در ایالات متحده بسر میبرند. ایشان هم خواننده و هم نوازنده بوده و در آلبوم نیاز با آقای Ramin و Rizzo همکاری داشتند. این آلبوم را دوست بسیار خوبم آقای دکتر بنائیان به من هدیه دادند و باید از ایشان تشکر کنم ، نه تنها بخاطر این آلبوم بلکه بخاطر کمک و دلگرمی ایشان برای ادامه دادن وبلاگ. ایشان جزو Audiophile هایی هستند که اطلاعات خوبی در زمینه های فای دارند و برخلاف من موسیقی را از سرگرمی های فای بیشتر دوست دارند. خانم Azam Ali در سایت خودشان اشاره داشتند به اینکه به فرهنگ و هنر کشور مادری اشان علاقه مندند و سعی میکنند آنرا به دنیا معرفی کنند. همانطور که میدانید هالیوود فیلمی بنام 300 ساخته که صدای خانم Azam Ali در موسیقی فیلم وجود دارد و این مساله کمی اذهان را در مورد ایشان دچار تردید کرده است. فیلم 300 را ندیدم اما بسیاری از وبلاگ نویسان ایرانی به آن واکنش نشان دادند چرا که اینطور بنظر میرسد در این فیلم سعی شده تاریخ ایران را بشکلی غیر واقعی نشان دهد. البته در سایت خانم Azam Ali مطلبی در این مورد وجود دارد که ایشان توضیحاتی در مورد دلیل همکاری اشان برای ساخت موسیقی فیلم داده اند. در مورد کیفیت رکورد باید بگویم صدا Detail و گسترش فرکانسی خوبی داشت و صدا با حالتی زنده Live پخش میشد. سیستم من کمی در Complex Music فوروارد میشه که نمیشه تقصیر رکورد گذاشت و کمی هم سیستم من در فرکانسهای پایین به مشکل میخورد اما این مساله زیاد مشهود نبود. فضای آکوستیکی صدا یکدست و سکوت پس زمینه زیاد بود. Signal Level کمی بالاتر از حد معمول ضبط شده بود که من مجبور بودم ولوم CD Player را پایین بیارم تا بافر ورودی آمپلی فایر سیگنال را برش ندهد. البته چون موسیقی دینامیک نسبتا بالایی داشت احساس بریدگی در صدا بود و بنظرم خود رکورد کمی مشکل داشت چرا که هم فرکانسهای بالا کمی Bright با بافت خشک بود و هم Sibilance صدای خواننده با تاکید شنیده میشد. صدا ریتم و Cleanness خوبی داشت و تصویر صدا عمق و ابعاد خوبی داشت و Texture صدا میتوانست در ناحیه وسط و بالا بهتر باشد. موسیقی شنیدنی و حتی در اولین لحظات با من در ارتباط بود. اجرای موسیقی شرقی در فضای (صدای سازها) متفاوت برام جالب و شنیدنی هست. صدای خواننده شاخص خاصی داشت و حدس میزنم صدای ایشان در استودیو کمی تغییر شاخص داشت اما صدا به گوشم شنیدنی بود. صدای خواننده گرم نبود اما Sweetness خاصی داشت و با فضای موسیقی سازگار بود. از موسیقی لذت بردم ، قبلا موسیقی هندی را یکبار در خانه دکتر کیهانی شنیده بودم که در آن یک ارکستر بزرگ با سرپرستی راوی شانکار Ravi Shankar در رویال آلبرت هال لندن برای بزرگداشت جرج هریسون برنامه اجرا میکرد. در آهنگ چهارم قطعه قدیمی خراسانی “بیا بریم دشت کدوم دشت …” اجرا شد که یاد اجرای سیما بینا افتادم. در پشت جلد آلبوم تصویری از مسجد با معماری ایرانی و آیه های قران دیده میشد. در انتخاب اشعار هم از اشعار مولانا و اشعار عرفانی دیگری (فکر کنم از ادبیات هند) به چشم میخورد. اسم آلبوم هم معنی خاصی را در ادبیات عرفانی تداعی میکند. بنظر میرسه آثار مولانا در غرب تاثیر زیادی داشته و هر روز به تعداد علاقه مندان به این عارف سده ششم هجری اضافه میشود. قبلا مدونا و تعدادی از گروه های غربی هم از اشعار مولانا استفاده کرده بودند و نمیدانم چرا انسان امروز در غرب به این روح دوست داشتنی شرقی علاقه پیدا کرده است. شاید انسان علم پرست امروز در اوج رفاه و تسلط بر محیط (با ابزاری بنام علم) اون احساسی رو که باید نداره و نیاز داره تا بخود برگردد و گمشده خویش را جای دیگر جستجو کند (فکر میکنم عبارت Niyaz هم به همین مساله اشاره دارد). مولانا نگاهی متفاوت به مساله خدا ، انسان و مذهب داشت و باور داشت انسان باید بسوی پروردگارش رود ، به عالم بالا اما نه با منطق و فلسفه بافی بلکه با عشق و ایمان الهی. مولانا تلاش زیادی داشت تا ره یافتی به مساله “از کجا آمده ام آمدنم بهر چه بود؟” و درک معنای هستی داشته باشد اما برخلاف فیلسوفان به عقل ایمان نیاورد و از پرستش خدایی گفت که آرزوی دیدنش را داشت ، اینجا را ببینید. مولانا با خدایش اینگونه سخن میگوید :

کاشکی از غیر تو آگه نبودی جان من                  خود ندانستی بجز تو جان معنی دان من
تا نه ردی کردمی و نی تردد نی قبول                  بودمی بی دام و بی خاشاک در عمان من
غیر رویت هرچه بینم نور چشمم کم شود             هرکسی را ره مده ای پرده مژگان من
سخت نازک گشت جانم از لطافتهای عشق           دل نخواهم جان نخواهم آن من کو آن من
همچو ابرم رو ترش از غیرت شیرین خویش        روی همچو آفتابت بس بود برهان من
رومگردان یک زمان از من که تا از درد تو         چرخ را بر هم نسوزد دود آتشدان من
تا خموشم من ز گلزار تو ریحان می برم             چون بنالم عطر گیرد عالم از ریحان من
من که باشم مرترا من آنک تو نامم نهی               تو کی باشی مرمرا سلطان من سلطان من
چون بپوشد جعد تو روی ترا ره گم کنم               جعد تو کفر من آمد روی تو ایمان من
ای بجان من تو از افغان من نزدیکتر                  یا فغانم از تو آید یا توی افغان من

Read More

لذت شنیداری ، Fidelity ، قیمت سیستم

دوشنبه ۲۱ اسفند ۱۳۸۵
/ / /
ws.jpg

– لذت شنیداری

– دقت سیستم صوتی Fidelity

– قیمت سیستم صوتی Price

در دنیای های فای این سه پارامتر وجود دارد و لازم شد درباره آنها توضیحاتی بدهم تا مسائل را بدور از هیاهوی دنیای های فای شفاف تر ببینیم. شنیدن موسیقی یعنی ارتباط انسان با یک اثر هنری که خالق آن یک انسان دیگر است. آنچه مهم است میزان برقراری ارتباط بین شنونده و اثر هنری است و سیستم Hi-Fi تنها یک واسطه میباشد که وظیفه بازسازی صدا و گشودن دریچه موسیقی را به روی انسان بر عهده دارد. هر چقدر های فای اثر کمتری بر روی صدا بگذارد و هر چقدر از لحظه صدابرداری تا رکورد اثر کمتری بر روی صدا گذاشته شود شنونده بیشتر در فضای اجرای اثر قرار میگیرد و بیشتر این حس را دارد که موسیقی بصورت زنده و طبیعی در اتاق در حال اجراست. توان یک سیستم صوتی در بازآفرینی دقیق تر صدا Fidelity آن سیستم نامیده میشود. لذت شنیداری یعنی میزان لذت یا احساس خوب شنونده در ارتباط با یک قطعه موسیقی. میتوان تعریف Fidelity را به همه بخشها از لحظه اجرا تا شنیدن تعمیم داد ، به این معنی که حتی اجرای یک قطعه موسیقی مانند نی نوا (اثر علیزاده) میتواند مفهوم Fidelity نوازنده یا نوازندگان را برساند. هر چقدر اجرای یک قطعه توسط گروه نوازنده بتواند حس و حال آن اثر هنری را بیشتر به مخاطب منتقل کند میگوییم Fidelity اجرا بیشتر است البته شاید تعریف عبارت در اینجا کار درستی نباشد و شما همان عبارت “مهارت” را برای نوازندگان پیشنهاد کنید اما میتوان از کلمه Fidelity در اینجا هم کمک گرفت و کل مراحل تولید و انتقال موسیقی را از لحظه اجرا توسط نوازندگان تا لحظه شنیدن با این پارامتر سنجید. بعد از اجرای قطعه موسیقی پارامتر Fidelity برای قسمت Pro Audio بکار میرود که شامل فضای آکوستیکی صدابرداری ، صدابرداری ، رکورد ، میکس و تدوین و نهایتا تبدیل به یک فرمت مانند Audio CD میباشد و در نهایت Fidelity برای سیستم صوتی Hi-Fi بکار میرود و فضای آکوستیکی اتاق شما. میبینید چقدر تعداد پارامترهای اثرگذار بر شاخص Fidelity در این انتقال زیادند و های فای تنها یک بخش آن است. با شنیده شدن موسیقی توسط مخاطب (شنونده) ارتباطی بین اثر و شنونده شکل میگیرد. گوش وظیفه دریافت و مغز وظیفه پردازش را بعهده دارد. دانستن اینکه در مخاطب چه اتفاقی در حال افتادن هست امری دشوار و شاید هم دور از دسترس باشد اما اگر بجای نگاه فیزیولوژی به مساله درک صدا در مغز به احساسات خودمان هنگام شنیدن صدا دقت کنیم میتوانیم ره یافتی به مساله لذت شنیداری داشته باشیم. لذت شنیداری به انسان بر میگردد و میتوان با دقت در آن به عوامل تاثیر گذار درونی و بیرونی که لذت شنیداری ما را تحت تاثیر قرار میدهند پی برد. شناخت ما از این مساله بسیار مهم میباشد و درک آن به ما کمک میکند تا ره یافت بیشتری به درک زیبایی و لذت از آن داشته باشیم. هدف ای که نباید فراموش کنیم اینست که Hi-Fi در کنار سایر عوامل تاثیر گذار بر صدا تنها باید وسیله ای برای رسیدن به لذت شنیداری باشد نه یک اسباب بازی برای تفریح. هر انسانی احساسات ، اندیشه و وجودی متفاوت از دیگری دارد و اگر بخواهد میتواند بفهمد با چه چیزهایی بهتر ارتباط برقرار میکند و از آنها لذت میبرد. مساله ارتباط خوب را میتوان به حالت کلی تری نیز تعمیم داد مثلا ما از بودن در کنار چه جور دوستانی احساس لذت میکنیم ، چه نوع موسیقی بیشتر دوست داریم ، چه نوع جامعه ای را بیشتر دوست داریم ، چه فلسفه ای را بیشتر دوست داریم و … بنابر این ما در ارتباط خود با دنیای بیرون یک رویکرد خاص داشته و سلیقه ای خاص داریم که در برخورد با شاخص های بیرون لذت یا میزان ارتباط بهتر ما را تعیین میکند. بحث این پست به رابطه بین لذت شنیداری ، Fidelity (با مفهومی که تعریف کردیم) و قیمت سیستم صوتی میپردازد با توجه به شرایط بازار و عوامل تاثیرگذار دیگر بر لذت شنیداری. اول از همه باید کمی به نوع درک موسیقی در مغز نگاه کنیم. آیا تابحال یک تصویر نقاشی را دیده اید که برای تصویر کردن یک شی مانند صورت انسان از خطوط ساده ای استفاده کند و خیلی به جزئیات نپردازد؟ ذهن حتی با این خطوط ساده ره یافتی خاص به تصویر دارد و میتواند تا حدی آنرا بشکلی که دوست دارد بازسازی کند و بدون اینکه دچار مشکل شود با تصویر بخوبی ارتباط برقرار کند و به آن حس ای که باید برسد. یعنی میزان Fidelity یا دقت نقاش در بازسازی کل جزئیات یک تصویر آنقدر مهم نیست که هنر او در بازسازی بشکلی که بیننده با همان خطوط ساده و جزئیات کم بخوبی ره یافتی به تصویر داشته باشد مهم است. نهایتا مهم اینست که بیننده بتواند ارتباط خوبی با تصویر برقرار کند. های فای Hi-Fi هم یک بازسازنده هست که برایش دو شاخص Fidelity و Musicality تعریف میشود. فرق سیستم Hi-Fi (به معنای سیستمی با Fidelity بالا) با یک سیستم Musical در یک رنج قیمت مشخص در این است که طراح سیستم Musical میداند محدودیت ها را کجا و به چه اندازه ای اعمال کند (مانند ساده سازی خطوط و کم کردن تنوع رنگ در نقاشی) تا شنونده بر اساس سلیقه اش ره یافت بیشتری به موسیقی داشته باشد. یک طراح غیر حرفه ای این کار را بشکلی غیر متناسب با سیستم درک موسیقی در انسان انجام میدهد و نتیجه اش این است که صدا بشکل بهینه بر حس شنیداری تاثیر نمیگذارد. این مساله به طراح بر میگردد و به سلیقه شنیداری هر یک از ما و پارامتری بسیار مهم در انتخاب سیستم صوتی میباشد. اما جالب اینجاست اگر مغز ما ره یافت خوبی به صدا داشته باشد دیگر Fidelity سیستم را فراموش میکند و مشغول لذت بردن از صدا میشود. بنابر این هر سیستم Musical ای حتی با قیمت پایین میتواند حس شنیداری انسان را راضی کند. مسائلی که در های فای بر لذت شنیداری اثرگذارند و به شاخص Fidelity خود سیستم مربوط نمیشوند عبارتند از:

– اننتخاب کامپوننتهای Musical بر اساس سلیقه شنیداری خودمان

– مساله Matching و سازگاری کامپوننتها با هم

– آکوستیک اتاق

اگر کسی بتواند این سه مساله را بشکلی خوب برآورده سازد با کمترین هزینه به آنچه باید رسیده است. سیستم درک صدا در مغز نمیتواند مشکلات اساسی صدا را تحمل کند (مانند مشکل ریتم بد در صدا) اما اگر سیستم Musical باشد و با حداقل Fidelity شرایط لازم برای رهیافت مغز به موسیقی را فراهم کند آنگاه مغز سیستم را فراموش و از صدا لذت میبرد. قبلا هم گفتم مغز ما آنقدر به شاخص Detail در صدا در دراز مدت حساس نیست که به شاخص Timing حساس هست و میشود در قیمت پایین سیستمی طراحی کرد که انسان را در دراز مدت راضی نگه دارد. بین دو سیستم Musical ممکن است یکی از نگاه شما بهتر و شنیدنی تر باشد البته در این مساله شکی نیست و سیستم Musical تر (میدانیم برای بهتر شدن باید هزینه کنیم و Musical تر شدن به افزایش قیمت می انجامد) رهیافت بهتری به ما میدهد اما حتی در سیستم Musicsal تر لذت شنیداری تابعی خطی از Musicality نبوده و در آن حالت هم حس شنیداری بیشتر با موسیقی و عوامل دیگر در ارتباط است. این مساله میتواند کمکی باشد به اینکه شنونده با خیال راحت از موسیقی لذت ببرد بدون آنکه به قیمت سیستمش فکر کند یا تعداد ستاره های سیستم های گران را در مجلات در ذهن مرور کند. بنابراین اگر شما سلیقه شنیداری خود را بشناسید و بر اساس آن سیستمی Musical را در فضای آکوستیکی مناسب بشکلی خوب Match کنید دیگر مشکلی نخواهید داشت و بدون دادن هزینه گزاف به آنچه دوست دارید خواهید رسید. اما بازار پر است از کامپوننتهای تجاری و غیر Musical که شرکتهای سازنده آنها تنها بفکر فروش محصولات خود بوده و نه تنها دنبال طراحی بهینه نیستند بلکه حتی در قیمت های بالا هم کامپوننتهای غیر Musical ارائه میدهند و با تبلیغات زیاد سعی در فروش آنها میکنند. این مساله باعث میشود شنونده حتی با خرید یک سیستم گران هم در دراز مدت همواره ناراضی باشد و جیب سازندگان را برای خرید مدلهای بالاتر پر کند. مدلهای بالاتر هم چون طراحی درست تری ندارند و تنها از قطعات گرانتر استفاده میکنند همه شاخص ها را بشکل مطلوب بهتر نکرده و شما همان صدای مدل قبلی را میشنوید با احساس جزئیات بیشتر ، گسترش فرکانسی بیشتر و حالت گران تر بودن صدا. مساله Matching و آکوستیک هم خیلی مورد توجه نبوده و شرکتها و مجلات زیاد آنرا مورد توجه قرار نمیدهند، شاید دلیل آن این باشد که اگر شنونده با هزینه کم به صدای خوب برسد بازار های فای دچار رکود میشود. البته قصد ندارم منفی نگاه کنم اما شرکتهایی که سیستمهای Musical طراحی میکنند و قیمت آنها هم با کارکرد سیستمشان تناسب دارد زیاد نیست. حتی اگر این شرکتهای خوب سیستمی Musical تر ارائه دهند در مقابل پول بیشتری هم میگیرند. شرکتها تا حد زیادی اسیر بازار هستند و تنها به سود خود فکر میکنند نه به ایده ال گرایی و کمک به شنونده. نگرانی آنها این نیست که پاسخ فاز سیستمشان مشکل دارد بلکه در این فکرند که برای فروش بیشتر چه سیاستی در پیش بگیرند. گاهی سیاست های افزایش قیمت و ارائه محصول در قیمت بالا هیچ ربطی حتی به Fidelity ندارد چه برسد به Musicality و جنبه های دیگری مانند لوکس گرایی لحاظ میشود.

اگر شنونده به صدای خوب برسد و از صدا لذت ببرد و باز هم در پی ارتقا باشد مطمئن باشید مشکل جای دیگر است و باید اینطور برداشت کرد که شنونده به سیستم صوتی به چشم اسباب بازی نگاه میکند و دوست دارد آنرا تغییر دهد. همین احساس (های فای بازی یا های فای بازی در نوع شدیدش که میشه های فای گرفتگی) باعث میشود شرکتها سودهای بالایی ببرند. شرکت McIntosh در یکی از تبلیغات خود مینویسد فرق کودکان با بزرگسالان تنها در نوع ، اندازه و قیمت اسباب بازیهایشان هست. منطقی است مساله لذت شنیداری را از مساله های فای گرفتگی جدا کنیم و بگوییم ارضای حس های فای بازی سرمایه بالا میخواهد و مخصوص طبقات ثروتمند جامعه هست و لذت بردن از موسیقی برای همگان میسر است. در مورد لذت شنیداری در شرایط گوناگون و ارتباط آن با عوامل دیگر مثالهایی آورده ام. حتما شما هم تجربیات زیادی داشته اید و میدانید لذت شنیداری تا چه حد به شاخصهایی غیر از Fidelity وابسته هست. من در خانه یک ضبط کوچک قدیمی دارم که تنها نوار Tape میخواند و برای هر کانال صدا یک درایور Single Full Range ساده دارد. شجریان شعری از رهی معیری (چون زلف توام جانا در عین پریشانی …) را میخواند و در بیت “در سینه سوزانم مستوری و مهجوری در دیده بیدارم پیدایی و پنهانی” اوج میگیرد. صدا فوق العاده تاثیر گذار است و احساس میکنم کل هزینه ای که برای سیستم صوتی ام دادم همش اشتباه بوده و ضبطی به این کوچکی اینچنین بر حس شنیداری تاثیر میگذارد. شرایط فکری و روحی هم هنگام شنیدن موسیقی بسیار مهم میباشد و گاهی یک قطعه در شرایطی با Fidelity پایین اثر بسیار زیادی میگذارد بشکلی که انسان کاملا سیستم را فراموش میکند. دقت کردید صدای کسانی را که دوست دارید با هر Fidelity بشنوید برایتان جذاب و شنیدنی است. آقای Art Dudley (یکی از نویسندگان مجله Stereophile) در یکی از نوشته هایش گفته بود هنگامی که صدای نوزاد دخترم را از بیمارستان و از پشت تلفن شنیدم احساس کردم این صدا زیباترین و تاثیر گذار ترین صدایی است که در زندگی شنیده ام. میبینید اهمیت ارتباط با صدا چقدر مهم تر از Fidelity هست. حس شنیداری یک آهنگساز یا یک روح حساس مثل علیزاده یا مشکاتیان در مقایسه با یک انسان معمولی که ذوق زیادی ندارد تفاوت دارد و میزان درک و لذت یک هنرمند از موسیقی خیلی بیشتر است. محیط و فضایی که در آن صدا را میشنویم بسیار مهم هست ، مثلا لذتی که من از شنیدن Enigma در جاده 2000 شمال (جاده ای جنگلی نزدیک شهسوار) میبرم آنهم در یک ضبط معمولی ماشین و در حال حرکت خیلی بیشتر است تا شنیدن آن در یک اتاق. شنیدن موسیقی در بین دوستان خوب دوره دانشگاه هم لطف دیگری دارد و کلا فضایی که موسیقی شنیده میشود بسیار بر حس شنیداری تاثیر میگذارد. مساله لذت و Fidelity را میتوان به کل زندگی و شرایط مادی تعمیم داد. لذت بردن از زندگی یک چیز است و رفاه بالای مادی یک چیز دیگر (البته منظورم این نیست فقر مشکل بحساب نمی آید و ما میتوانیم با شرایط زیر صفر خوشحال باشیم) . زمانی این حس را داشتم که خوشبختی با میزان رفاه مادی رابطه خطی دارد و مثلا اگر پراید بشه 206 یا 206 بشه BMW میزان بهره و خوشبختی آدم زیاد میشه. اما تجربه به من گفت این نگاه با واقعیت سازگار نیست و اگر کسی همش آرزوی بیشتر داشتن دارد این واقعیت را خوب درک نکرده است. اگر لذت و بهره خود را وابسته Fidelity شرایط محیط کنیم هیچگاه به رضایت کامل نمیرسیم. انسان موجود عجیبی است و حس خوب را در انسان تنها Fidelity محقق نمیکند بلکه خود او هم مهم هست. دنیایی که در آن زندگی میکنیم این حس را القا میکند که لذت بیشتر یعنی رفاه بیشتر و برای رفاه بیشتر باید سرمایه بیشتری داشت اما من فکر میکنم رفاه در حد متوسط کافی است تا به مشکل نخوریم اما حس خوب در زندگی رابطه خطی با رفاه ندارد. باید خود و سلیقه شنیداری خود را بیشتر بشناسیم تا بجای پر کردن جیب شرکتهای HiFi از موسیقی این هدیه آسمانی لذت ببریم. انسان در لذت جویی مشتق گیر است به این معنی که تنها در مدت محدودی بعد از ارتقا به سیستم بهتر لذت میبرد و بعد مدتی سیستم برایش عادی میشود و این خصیصه باید درسی باشد برای ما که همش در فکر ارتقا نباشیم و خود موسیقی برایمان مهم باشد. من سیستم خیلی گران شنیده ام و تا حدی تصورات قبلی ام از آنها از تغییر کرده است چرا که با 10 برابر شدن قیمت Fidelity ده برابر نمیشود و Musicality هم با نسبتی کمتر از Fidelity افزایش می یابد. مجلات و تبلیغات در شکل دادن یک تصویر غیر واقعی و هیجانی از کامپوننت های گران در ذهن Audiophile ها بشکلی خود آگاه یا ناخودآگاه ایفای نقش میکنند و باعث میشوند شنونده همیشه گوشه ذهنش نقشه خرید یک سیستم بهتر را بکشد. دوست دارم این سایت به Audiophile ها کمک کند تا هزینه هایشان کاهش یابد و تلاش من صرف بهینه صرف شدن شاخص هایی مانند وقت ، انرژی و سرمایه کاربر شود. این سایت اصلا کارکرد اقتصادی ندارد و تنها علاقه شخصی من باعث ادامه آن است و چون دوست دارم راحت بنویسم از خواننده تقاضا دارم اگر از سیستم گرانی تعریف میکنم آنرا به علاقه من به تشویق شنونده به صرف هزینه گزاف تعبیر نکند. البته باید اعتراف کنم تنها موسیقی را دوست ندارم بلکه اگر شرایط مهیا باشد از های فای بازی بدم نمی آید. نتیجه اینکه :

– سیستم گران چیز بدی نیست بشرط اینکه Performance/Price آن در دو شاخص Fidelity و Musicality بالا باشد.

– سیستم ارزان چیز بسیار خوبی است بشرط اینکه Musical باشد.

– لذت شنیداری در دراز مدت ارتباط کم و غیر خطی ای با Fidelity سیستم دارد.

– چقدر خوب است بدور از هیاهوی های فای (تحلیل مجلات ، تبلیغات ، تعداد ستاره های کامپوننت های گران و حتی سایت hifi.ir) با خیال راحت موسیقی گوش کنیم و از آن لذت ببریم.

Read More

نرم افزار ELAC CARA

سه شنبه ۱۵ اسفند ۱۳۸۵
/ / /

 cara.jpg

شرکت آلمانی ELAC تولیدکننده این محصول نرم افزاری میباشد. این نرم افزار برای شبیه سازی آکوستیک اتاق و محاسبه پارامترهای آن جهت استفاده در بهینه Setup کردن سیستمهای صوتی استریو و دالبی در اتاق میباشد. با این نرم افزار ابتدا نقشه اتاق را با یک رابط نسبتا ساده نقشه کشی ترسیم میکنیم ، ضرایب بازگشت سطوح را با انتخاب جنس مواد سطحی دیوارها ، کف و سقف مشخص میکنیم سپس با تعیین بلندگو و مکان آن ، پاسخ اتاق را در محل قرار گیری شنونده محاسبه میکنیم. با این این کار میتوان محل قرار گیری بلندگوها و شنونده را برای بهترین Soundstage بهینه نمود و به یک پاسخ مناسب رسید. اصولا من روش تجربی انتخاب مکان بلندگو Speaker Placement را پیشنهاد میکنم که در باره آن خواهم نوشت اما این نرم افزار هم میتواند به شما کمک کند تا حداقل تصویری از وضعیت آکوستیکی اتاق داشته باشید. کمی برای یک کاربر کم حوصله مثل من سروکله زدن با آن و تعریف بلندگو خسته کننده است اما نتایج جالب خواهد بود چون اگر بدانید چه وضعیت آکوستیکی نامناسبی دارید شاید به حال آن فکری بکنید. مجله Stereophile اینجا مطلبی در مورد این نرم افزار قرار داده است. در سایت آوین آوا هم مطالبی در مورد آکوستیک وجود دارد. نرم افزار های دیگری هم مانند ETF ، DIRAC وجود دارند اما من تنها به Cara دسترسی دارم.

Read More

تصحیح پاسخ فاز Phase Correction

دوشنبه ۷ اسفند ۱۳۸۵
/ / /

در بحث Signal Processing همانطور که میدانید یک سیگنال الکتریکی را به حوزه فرکانس میبریم و در حوزه فرکانس شاخصهای دامنه و فاز آنرا مورد بررسی قرار میدهیم. یک سیستم صوتی باید هم رفتاری خطی داشته باشد و هم بتواند سیگنال الکتریکی را تا حد ممکن بدون دستکاری در پاسخ فرکانسی دامنه و فاز بصورت شکل موج صوتی به شنونده تحویل دهد. در سیستمهای صوتی پیشرفته امروزی میزان خطی بودن (در حالت جریان دهی کامل) تا حد نسبتا خوبی (در مقیاس Macro خیلی خوب شده اما در مقیاس Micro نه کاملا خوب) تحقق یافته و سیستمها در این بخش با استفاده از قطعات گران و طراحی مناسب به نویز پایین و Linearity نسبتا خوبی دست پیدا میکنند. در حوزه فرکانس (با فرض خطی بودن سیستم) یک سیستم باید در دو شاخص دامنه و فاز کمترین اثر را بر روی سیگنال بگذارد و در سیستمهای پیشرفته پاسخ دامنه تا حد بسیار مطلوبی تحقق یافته است. مثلا پاسخ دامنه تقریبا تمام آمپلی فایر ها و بلندگوهای گران در محدوده شنوایی انسان Flat و هموار است اما در مورد پاسخ فاز اینگونه نیست. رمز شنیدن یک صدای خوب تنها خطی بودن و پاسخ دامنه فرکانسی Flat نیست و پاسخ فاز اثر زیادی بر حس شنیداری دارد. در سیستمهای صوتی ضعیف ترین بخش در تغییر ندادن پاسخ فاز ، بلندگو و آکوستیک اتاق میباشد و بعد از آن سورس دیجیتال و بعد از همه الکترونیک سیستم خصوصا کابلها. سورس دیجیتال بعلت محدودیت هایی که دارد مجبور است از یک فیلتر پایین گذر استفاده کند که این فیلتر پاسخ فاز را دستکاری کرده و خصوصا در فرکانسهای بالاتر مشخصه صدا تغییر می یابد. البته ضعف سورس دیجیتال تنها پاسخ فاز نبوده و مساله Linearity آن هم تا حدی باعث تغییر شاخص صدا خصوصا در لول های پایین سیگنال ، Micro Dynamic صدا هنگام پردازش چند استرینگ موازی در یک محدوده فرکانس و بافت صدا خصوصا در فرکانسهای وسط و بالا میشود. برای همین است که هنوز یک سورس آنالوگ خوب از نگاه من حتی با وجود ضعفهایی در بعضی از شاخص ها از یک سورس دیجیتال خوب برتری دارد. پاسخ فاز در بخش الکترونیک هم مهم میباشد و هر چقدر Signal Path یک مدار کوتاه تر و مدار ساده تر باشد پاسخ بهتری خواهیم داشت. مثلا مدارات لامپی از مدارات ترانزیستوری ساده ترند و پاسخ بهتری دارند (البته نه همیشه) و یک آمپلی فایر پر قدرت ترانزیستوری (مثلا 300 وات) باید از چند طبقه ترانزیستور پشت سر هم استفاده نماید تا به آن توان دست یابد و این افزایش طبقات پاسخ فاز را تحت تاثیر قرار میدهد. یکی از دلایلی که کمپانی Pass Labs مورد توجه قرار گرفته بخاطر استفاده از طبقات کمتر و استفاده از ترانزیستورهای پرقدرت با پاسخ فرکانسی مناسب است. در مورد کابلها هم باید دقت کرد هر چقدر طراحی بشکلی باشد که ظرفیت سلفی و خازنی خط انتقال کمتر باشد پاسخ فاز بهتر خواهد بود و کاربران باید توجه داشته باشند پاسخ فاز با افزایش طول کابل تغییر کرده و هر چقدر طول کابل بیشتر باشد وضعیت بدتر میشود. استفاده از جبران سازها هم در وسط کابل تا حدی پاسخ فاز را تغییر میدهد. اما مهمترین بخش یک سیستم پاسخ فاز بلندگو و وضعیت پاسخ اتاق میباشد که هنوز بلندگوهای بسیار گران هم مشکل پاسخ فاز دارند و بسیاری از کاربران هم فضای شنیداری نامطلوب دارند. دلیل این مساله اینست که یک درایور تنها نمیتواند بخوبی محدوده شنوایی انسان را پوشش دهد و تنها در یک ناحیه خاص فرکانسی پاسخی خطی و پاسخی مطلوب در حوزه فرکانس دارد. طراح بلندگو مجبور است برای جبران این ضعف محدوده فرکانسی گوش انسان را به بازه هایی تقسیم کند و در هر بازه مثلا 400 تا 2000 هرتز یک درایور قرار دهد. برای همین است بلندگو ها در فرکانسهای پایین از درایورهای بزرگتر و در فرکانسهای بالا از Tweeter استفاده میکنند تا در هر بازه به یک پاسخ مطلوب برسند. برای جداسازی محدوده فرکانسی مجبوریم از فیلترهایی بنام Crossover استفاده کنیم که پاسخ فاز این فیلترها بهمراه پاسخ فاز درایور بر روی پاسخ فاز اثر میگذارند و پاسخ نهایی فاز کل سیستم را تغییر میدهند. برای حل این مشکل یا کاهش آن ، شرکتها راه حلهایی را در نظر میگیرند. مثلا برخی شرکتها از Crossover با شاخص 6db/octave و درایورهای پیشرفته استفاده میکنند (مانند Dunlavy) تا به پاسخ بهتری برسند. برخی مانند Theil از روشهایی برای Time Coherent کردن بلندگو استفاده میکنند. برخی هم مانند Quad ، Manger ، 47 Lab ، Omega و Sound Lab سعی در ساختن درایوری میکنند که کل ناحیه فرکانسی را پوشش دهد. این روش مزایای زیادی داشته و البته در برخی شاخص ها محدودیتهایی نیز دارد اما اگر با گذشت زمان درایور تکامل یابد و شاخص های دیگرش بهتر شود شاید به بهترین پاسخ برسد (Manger در ایران نمایندگی دارد پیشنهاد میکنم آنرا بشنوید). بلندگوهایی که پاسخ فاز مناسب دارند در Time Domain رفتار بهتری داشته و در دراز مدت شنونده را آزار نمیدهند. راه حل دیگری هم وجود دارد که هم اکنون شرکتهایی چون Meridian ، TacT ، DEQX و Goldmund بر روی آن کار میکنند. در این روش بلندگو از چند درایور در نواحی مختلف فرکانسی استفاده میکند اما در قسمت کراس آور بجای کراس آور (فیلتر آنالوگ) Passive از یک کراس آور اکتیو استفاده میکند که در آن یک DSP مخفف Digital Signal Processor قرار دارد. وظیفه این DSP قسمت بندی ناحیه فرکانسی هر درایور و تصحیح پاسخ دامنه و فاز میباشد. در این روش حتی پاسخ اتاق را هم میتوان تصحیح نمود و به یک پاسخ مناسب رسید. در طراحی فیلترهای دیجیتال برای پاسخ فاز خطی از فیلترهای FIR استفاده مینمایند تا پاسخ Time Domain به ایده ال نزدیک گردد. شرکت استرالیایی DEQX با بهره گیری از نرم افزار Matlab (اینجا را ببینید) گامهایی در این زمینه برداشته است. بنظر میرسد این روش سرعت بیشتری نسبت به استفاده از یک درایور در صنعت داشته باشد و بمرور زمان بیشتر بلندگوها از این روش استفاده نمایند. در حال حاضر NHT ، Overkill Audio ، Magico به این سمت میروند (جالب اینجاست Overkill از درایورهای MSW شرکت Manger استفاده مینماید). مهمترین اثر پاسخ فاز یک بلندگو بر صدا مساله Coherence صداست و بعد از آن مساله نویز تولیدی بلندگو (بلندگوهایی که پاسخ فاز درستی ندارند انرژی را در زمان ذخیره و با تاخیر آزاد میکنند که این حالت باعث ایجاد صدای اضافه میشود) در اثر پاسخ نامناسب در Time Domain که در دراز مدت به خستگی شنونده منجر میشود. از صدای حتی بلندگوهای گران میتوان با شنیدن دقیق صدا ایراد گرفت و فرکانس کراس آور آنرا حدس زد خصوصا در استرینگهایی که پوشش آنها حول فرکانس کراس آور هست و بهترین و گران ترین بلندگوهایی که پاسخ فاز درستی ندارند در مقابل ارزانترین بلندگوهایی که از یک درایور استفاده میکنند Coherence کمتری دارند هرچند ممکن است در شاخص های دیگر خیلی بهتر باشند. برای همین است پیشنهاد میکنم هر صدایی را بشنوید شاید شما Coherence را به شاخص های دیگرصدا ترجیح دهید. پارامتر بسیار مهم دیگری که هم بر پاسخ دامنه و هم بر پاسخ فاز سیستم اثر میگذارد آکوستیک اتاق هست و اتاق پر بازگشت کل صدا را خراب میکند ، حتی اگر با استفاده از پیشرفته ترین سیستمها به پاسخ دامنه و فاز مناسب برسیم آکوستیک بد آنرا خراب میکند و همه هزینه هایی که کردید را بی نتیجه میگذارد. یک سیستم بد در یک اتاق خوب شاید با یک سیستم رفرنس در یک اتاق بد یک جور صدا بدهد. نتیجه دیگر این بحث اینست علی رغم تبلیغات و قیمت بالای برخی شرکتها همواره باید صدا را شنید و بعد تصمیم گرفت. در شکلهای زیر پاسخ بلندگو به سیگنال پله (Step Response) دو بلندگو را میبینیم که این پاسخ تا حد زیادی به پاسخ فاز بلندگو ربط دارد و یکی تقریبا حالت ایده ال را نمایش میدهد و دیگری پاسخ غیر ایده ال را :

پاسخ نسبتا ایده ال

شکل بالا پاسخ نسبتا ایده ال یک بلندگو میباشد که پاسخ بلندگوهایی تک درایوری یا به اصطلاح Full Range Single Driver به آن نزدیک است.

gl.jpg

شکل بالا پاسخ پله یک بلندگوی 3way با طراحی معمول را نشان میدهد که از حالت ایده ال فاصله دارد.

در گذشته عقیده بر این بود که سیستم شنوایی انسان حساسیتی به پاسخ فاز ندارد اما الان ثابت شده پاسخ فاز بر حس شنیداری اثرگذار است. در ظاهر میبینیم دو تکنولوژی این همه تفاوت دارند اما در عمل هنگام شنیدن صدا کمی این تفاوت کمتر میشود و دلیل آن هم اینست که استرینگهای صدا یک سیگنال الکتریکی با بازه فرکانسی محدود هستند و حالت پله ندارند ، ممکن است مثلا صدای خواننده در بلندگویی که فرکانس پایین و بالای کراس آور آن بین 100 تا 2000 هرتز باشد Coherence خوبی داشته باشد ولی هرچقدر بازه فرکانسی استرینگهای صدا گسترده تر و در حوالی ناحیه فرکانس Crossover باشند وضعیت بدتر خواهد شد. برای همین است CD های تست شرکتهای سازنده بلندگو صداهایی را پخش میکند که بازه فرکانسی آنها خیلی به ناحیه کراس آور نزدیک نیست. مساله دیگری که ممکن است تفاوت دو پاسخ را در نگاه شنونده کمتر کند پاسخ آکوستیکی اتاق است چرا که در اتاق غیر ایده ال بخاطر بازگشتهای صدا تفاوت این دو پاسخ کمتر میشود و یک بلندگوی خوب تفاوتش با بلندگوی معمولی در محیط ایده ال خیلی محسوس تر است. ایده ال ها از نگاه پاسخ فاز مناسب :

1) minimalist mic’ing required – no multi-mic’ing or studio mic’ing
2) no mixing board analog equalization, because analog equalization filters alter phase!
3) preferably no reverb or additional post-processing
4) phase linear amplification required (any good quality amplifier)
5) phase linear speakers, e.g. crossover-less single driver speakers like Quad electrostats
6) or Stax electrostatic headphones

منابع :

Wikipedia (CrossoverFilter) – DEQXK+HArion6moonMeridianPFTacT47 LabMusic DesignZ-SystemsMiami MusicTNTGoldmundLinkwitz LabSingle – Digital Correction (Part I , Part II , Part III) – REGloudspeaker.pdf

Stereophile (Measuring Loudspeakers Part One , Part Two , Part Three)

DspGuru (FIR) – MiamiPhase Distortion

Green Audio

 Audiophilics

Read More

بخش اول Wilson Audio Alexandria X-2

شنبه ۵ اسفند ۱۳۸۵
/ / /
Comments Closed

wilso3.jpg

دیروز چهارم اسفندماه یک اتفاق پیش بینی نشده و جالب برام رخ داد. طی تماسی با آقای رحمانی به شرکت یارامانا رفتم تا با هم صدایی بشنویم. هنوز مدتی نگذشته بود که با یکی از مشتریان تماس گرفتند و قرار شد به خانه ایشان برویم. پرسیدم سیستم ایشان چیست و آقای رحمانی گفتند Wilson Audio Alexandria و منم که منتظر بودم چیزی دیگه بشنوم و یه بهانه ای پیدا کنم برای برگشتن به خانه در جا خشکم زد. راستش زیادی هیجان زده شدم چون این بلندگو را دوست داشتم بشنوم و حتی تحلیل گران دنیا هم اگر چنین موقعیتی دست بدهد خیلی خوشحال میشوند. بی شباهت به دعوت شما به رانندگی با فراری نیست. البته باید مطلبی را قبل از خود صدا بنویسم تا خیالم راحت باشد که مخاطبم ریشه این هیجانات را در من میشناسد. های فای رو دوست دارم و تجربه شنیداری برام خیلی لذت بخش هست و این شور و هیجان به این معنی نیست گران تر مساوی با لذت شنیداری بیشتر و همه هیجان من به خود صدا بر نمیگردد بلکه به یک حس خاص و این حس را شاید مجلات ، تبلیغات عالم های فای و … بوجود آوردند تا من با شنیدن نام Alexandria خوشحال شوم. این بلندگو قیمتی حدود 135000 دلار دارد و تنها قیمتش کافیست تا شنیدن آنرا برایم جذاب کند. ویلسون شرکتی است که تا حدی آبروی بلندگو سازی آمریکا محسوب میشود و تقریبا در همه مجلات هم تبلیغ دارد و هم Review . اگر در مورد یک برند گران قیمت مینویسم دلیلش این نیست که در مخاطبم شور و علاقه به خرید آن محصول را ایجاد کنم و کمک کنم یک شرکت خارجی برای هر واحد 135000 دلار ارز از کشور خارج کند. نوشتن در مورد این محصولات تنها یک علاقه هست که امیدوارم تاثیرش در خواننده بصورت تبلیغ و تحریک نباشد. منم دوست داشتم در ایران چنین شرکتهایی بود و من با خیال راحت از اونها مینوشتم تا اگر تبلیغی میشد ارز از کشور خارج نمیشد. متاسفانه در حال حاظر تنها میتوانیم محصولات شرکتهای خارجی را review کنیم و من سعی میکنم تا آنجا که میتوانم با ارائه تصویری واقعی (از نگاه خودم) بدون دخالت دادن احساسات از واقعیت بنویسم تا در هر صورت خواننده بتواند با کمترین هزینه به بهترین پاسخ برسد.

award_wilson.jpg

آقای ویلسون و همسرشان در بیشتر نمایشگاهها حضور دارند و این شرکت تنها بلندگو طراحی میکند نه چیز دیگری. تکنولوژی ساخت بلندگوها درایورهای معمول بوده که با حرکت در محور z سیگنال صوتی را در همان جهت تولید میکنند و در قسمت Tweeter از Tweeter های Focal ( بعد از Modify آن در شرکت ویلسون) استفاده مینمایند. مشخصات این بلندگو بشرح زیر میباشد :

Nominal Impedance: 8 ohms
Woofer: One 15 inch – One 13 inch
Midrange: Two 7 inch (vented enclosures)
Tweeter:Ambience: One 3/4 inch Supertweeter
Tweeter: One Inverted Titanium Dome
Sensitivity: 95 dB@ 1 watt (2.83V at 1 meter)
Minimum Amplifier Power: 20 WPC
Frequency Response: (with port contribution)
+0, -2dB 18 Hz – 22.5 kHz
Height: 72 inches
Width: 17.5 inches
Depth: 26.75 inches
System Product Weight: (each) 750 lbs (system) 1500 lbs
Approx. Shipping Weight: (for complete system) 2,286 lbs

حول و حوش ساعت هفت بعد از ظهر رسیدیم به خانه دوست آقای رحمانی و وارد اتاق های فای شدیم . ایشان بتازگی سیستم ارتقا داده بودند و سیستم عبارت بود از :

dCS Verdi Transport (15,000$)

dCS Delius D/A Converter 24/192 (10,000$)

Krell Evo One Power Amplifier (45,000$/Pair)

Krell Evo Two Pre Amplifier (40,000$/Pair)

Shunyata Research Interconnect & SpeakerCable

تقریبا این دومین باری است که قیمت سیستم بالای 200 هزار دلار قرار میگیرد. مشکل این بود کابل بلندگو و IC کمتر از 100 ساعت کار کرده بودند و نه تنها Break in نشده بودند بلکه یک ساعت پیش کاملا تکان خورده و از جای خود جابجا شده بودند. به این میگویند بدشانسی چرا که در این وضعیت اصلا نمیشه در مورد صدا حرف زد و صدا شاخصهای مهم را خصوصا Texture نشان نخواهد داد. سیستم زیر 50 درصد کارایی خودش در حال پخش صدا بود. البته یه چیزهایی بعنوان Pre Review مینویسم تا زمانی که ویلسون را در شرایط بهینه بشنوم. به این دوستمان گفتم بدون دست زدن به کابلها و جابجایی آنها بگذارد سیستم یک هفته کار کند تا به یک حالت Optimum برسد. فضای آکوستیکی نسبتا بزرگ بود و حجم کافی داشت اما شرایط آکوستیکی خوب نبود و مانند اکثر خانه ها از هیچ جاذب یا Diffuser استفاده نشده بود. سقف کوتاه نبود اما یک شکل هندسی خاص داشت که بنظرم تاثیر نا همگونی بر صدا ایجاد میکرد و فاصله دیوارهای بغل خیلی زیاد نبود و بازگشت های آن تا حدی خصوصا در کناره ها قابل درک بود. با شناختی که از صدای ویلسون داشتم انتظار داشتم عرض ، عمق و ابعاد Stage بزرگی داشته باشیم اما فضای آکوستیکی و کابلها این اجازه را نمیداد. کمی سیستم کارکرد و گرم شد ، مشخصه جالب صدای ویلسون یکدست بودن صدای درایورها ، صدای طبیعی و آرام بود و صدا کاملا تحت کنترل پخش میشد. ویلسون پترن وایدی دارد و الگزاندریا هم این شاخص را دارد و شما در فضای بزرگی تصویری یک شکل دارید بدون حساسیت به تغییر مکانی (افقی و عمودی مکان شنونده) که البته دیوارهای بغل عرض Sweet Spot را محدود میکردند. با وضعیتی که کابلها داشتند نمیشد در مورد صدا حرف زد چرا که سیستمی در این کلاس براحتی محدودیتها در هر بخش را بخوبی نشان میدهد و شاخصهای صدا از جمله گسترش فرکانسی هم ناحیه بالا و هم پایین ، detail صدا ، Soundstage صدا ، توان پردازش استرینگهای موازی ، ریتم Timing ، سکوت صدا ، Bass و از همه مهمتر شفافیت ، Purity و Texture صدا قابل توضیح نبودند. به این میگویند بد شانسی. Krell در سری جدید خود یعنی EVO انگار تغییراتی در فرکانسهای بالا داشته و حدودا میشد حدس زد نسبت به سری FPB در ناحیه بالا گسترش بیشتری پیدا کرده است بقول دوستان White تر شده است. صدا شاخص دیجیتال را با خود داشت (علی رغم ادعای عدم تفاوت dCS با سورس آنالوگ) اما نا محسوس تر از سورس های دیگر دیجیتال و البته الان نمیتونم اطلاعات دقیق تری بدهم چون محدودیت سیستم اجازه نمیداد بیشتر بفهمم. تقریبا صدای ناحیه بالا به نسبت سورس های دیجیتال طبیعی تر، آرام تر و یکدست تر بود. در فرکانسهای پایین گسترش و کنترل کامل نداشتیم چرا ؟ چون هم فضای آکوستیکی کاملا ایده ال نبود و هم کابلها مانع بودند. مطمئن بودم صدا در حالت بهینه بهتر میشد. سیستم احتیاج به گراندینگ مناسب داشت چرا که Start/Stop ها سریع اما همراه با نویز بود و جریان صدا نرمی لازم را نداشت. به این دوستمان مساله Phase را توضیح دادم و با تغییر آن به یک حالت بهینه رسیدیم و به ایشان توصیه کردم برای هر رکورد از این Phase Selector استفاده نمایند. بعضی رکورد ها در حالت invert رکورد شده اند و با تغییر فاز تصویرشان درست میشود. فاز اشتباه تصویر صدا را فوروارد و جریان صدا را نا آرام میکند. عکسی که در بالا قرار داده شده است عکس از خانه این دوست عزیز نبوده و آن را از اینترنت گرفتم اما ویلسون الگزاندریا از نزدیک فوق العاده زیباست. با همه بزرگیش راحت در دل جای میگیره. اعتراف میکنم بلندگویی به این خوشگلی ندیدم. در مورد Dynamic Range باید اعتراف کرد این بلندگو فوق العاده هست و نه تنها در ولوم های پایین صدایی شفاف و دقیق بدون از دست دادن Micro دارد در ولوم های بالا نیز اصلا احساس Compress در صدا شنیده نمیشود. تنها به اندازه خیلی کمی در ولوم خیلی پایین درایورهای باس کمی تنبل تر نشان میدهند که بیشتر در حد حدس هست و نمیتوان در این شرایط اظهار نظر دقیق کرد. خیلی مهم هست صدا در همه ولوم ها حالت یکدست ، شفاف و راحتی را داشته باشد. داشتیم دایانا کرال میشنیدیم ، آهنگ Broken Dreams که حال و هوای خاصی داشت و ولوم را زیاد کردیم تا به یاد آرزوهای برآورده نشده بیفتیم.

سیستم صدایی زیر 50 درصد Performance خودش را داشت و ما هم اونجا حرص میخوردیم که ویلسون باز در شرایط غیر بهینه شنیده شد. مثل این میماند که شما سوار فراری شوید اما زیر آن از لاستیک های پیکان استفاده کنند. فکر میکنم سیستمی با کلاس قیمتی 200 میلیون نیاز به حداقل 15 میلیون کابل دارد و مهمتر از همه بلندگویی به این Neutrality که کاملا Full Range هست به Upstream حسایت زیادی داشته و یک کابل خوب مانند Siltech را میطلبد. صدای خوب Reviewer را تشویق میکند تا میتواند از صدا بنویسد اما صدای غیر بهینه همه احساس و شوق مثبت را میگیرد. اما اگر من جای این دوست میبودم (که نیستم) :

ابتدا وضعیت آکوستیک را درست میکردم و اتاق را شیلد میکردم. یک روز تمام برای Speaker Placement و تنظیم فاصله درایورها از گوش وقت میگذاشتم. یک چاه زمین ایجاد و به سیستم یک گراند خوب میدادم. کابل برق را مستقیما از کنتور میکشیدم و برای طبقات کم انرژی از یک AC Regenerator خوب استفاده میکردم. کابل بلندگو و Interconnect را تعویض و برایش 15000 دلار هزینه میکردم. سیستم را بدون ایجاد لوپ گراند Setup میکردم. شلوغی پشت Rack و در هم رفتگی کابلها را درست میکردم و کامپوننتها را با فاصله بر روی Rack لرزه گیر و بدون تداخل و نزدیکی کابلها میچیدم. کل Audio CD های آرشیو را از نو میخریدم و سیستم را یک هفته Play میکردم. بعد از یک هفته وارد اتاق میشدم و آهنگی از لئونارد کوهن میگذاشتم تا ببینم تفاوت از کجا تا کجاست.

لیست تحلیلها اینجاست و اگر فرصتی بشود عکسهای ویلسون را در سایت میگذارم. گزارش Soundstage را در سه بخش اینجا ببینید.

Read More

صدای Revel M22

سه شنبه ۱ اسفند ۱۳۸۵
/ / /
Comments Closed
m22.jpg

شرکت یارامانا yaramana همیشه با بلندگوها و سیستم های گران به شنونده دمو میدهد و خود من کمتر شده در شرکت صدای یک سیستم ارزان را بشنوم. بلندگوهایی مانند Wilson System 7 ، Wilson MAXX ، Sonus Faber Stradivari ، Martin Logan و اخیرا Revel . این مساله باعث میشود انتظار شنونده بالا رود و هنگام شنیدن یک سیستم با قیمت متوسط یا پایین کمی دچار مشکل شود. منظورم از مشکل اینست صدای سیستم با Fidelity پایین تر اون حالت خوشایند را نداشته و شنونده را راضی نمیکند. در چنین شرایطی هنگام شنیدن صدا حداقل قبل از عادت کردن به صدا همه ایرادات ای که این سیستم دارد به چشم می آید و نوشتن Review کمی سخت میشود. سخت از آن جهت که شنونده ناراضی مجبور است بر اساس قیمت و کلاس ساخت سیستم   بنویسد نه بر اساس ایده ال هایی که تا حالا شنیده است. اما من نوشته های زیر را برای سرگرمی نوشتم و پیشنهاد میکنم شما هم برای سرگرمی بخوانید و اگر در پی انتخاب بلندگو زیر 2000 دلار هستید از آقای رحمانی بخواهید آنرا برای شما دمو کند. فکر میکنم با خواندن Review شاید بیشتر با شاخص های صدا آشنا شویم و مفاهیم مربوط به تحلیل صدا را بهتر درک کنیم و بر اساس نوشته های قبلی Review به هیچ وجه نمیتواند آنطور که باید به شنونده کمک کند و  Audiophile نباید تنها به آن توجه کند. هیچ چیزی جای تجربه شنیداری در یک محیط و شرایط مناسب را نمیگیرد. شرایط آکوستیکی ایده ال نبود و سقف تا حدی مشکل ایجاد میکرد اما بدلیل کوتاه بودن ارتفاع پایه ، شنونده میتوانست با فرو رفتن در مبل (کاهش ارتفاع گوش شنونده نسبت به زمین) صدای نسبتا خوبی بشنود و تصویر صدای خوبی داشته باشد. دیوار عقب و پنجره سمت چپ هم بود اما خیلی بنظرم مشکل ساز نبود. کابلها مثل بیشتر مواقع ایده ال نبودند و از آقای رحمانی خواستم یک دست کابل رفرنس را برای دمو همیشه نگه دارند تا سیستم دمو در این قسمت به محدودیت نخورد. سیستم با سورس دیجیتال Pathos Endorphin و آمپلی فایر Pathos Cinema-X پنج کاناله بهمراه کابلهای Transparent و ML جمع شده بود. بلندگوی Revel M22 یک بلندگوی 2way با فرکانس کراس آور 2.2khz ، حساسیت  85dB و حداقل امپدانس 4.8 اهم. این بلندگو ها به فاصله تقریبا 2.5 متر از هم قرار گرفتند و تصویر صدای نسبتا خوبی داشتند. صدای این بلندگو Reveal تر از بلندگوهایی مانند Sonus و B&W (مدلهای هم قیمت Revel M22) بود اما نه به اندازه Dynaudio هر چند دو بلندگو در کنار هم نبودند تا آنها را با هم مقایسه کنم. تصویر صدای (Soundstage) خوبی داشتیم و صدا جداسازی Separation و Detail خوبی داشت هر چند کمی در فرکانسهای بالا Openness را از دست میداد ولی در فرکانسهای وسط صدا خوب بود و گسترش ناحیه پایین Bass همانند اکثر 2way ها محدود بود. صدا Micro خوبی نداشت و البته در این کلاس قیمتی نمیشود از بلندگو انتظار بیشتری داشته باشیم و جنس صدای درایور (عدم Neutrality درایور) و Tweeter به گوش قابل درک بود. صدا نسبت به تغییر ولوم حساسیت زیاد نداشت در ولوم های پایین و بالا رفتار خوبی داشت. اثر Boxing به گوش میرسید و در این قسمت انتظار بیشتری از بلندگو میرفت اما اثر آن ناراحت کننده نبود. شکایت من کمی به حالت ارزان بودن صدا بر میگشت که ممکن بود تا حدی کابلها در آن دخیل باشند اما فکر میکنم Revel از درایورهای با کیفیت بالا استفاده نکرده است. صدای Upstream با بلندگو سازگار بود و صدایی راحت با ریتم خوب داشتیم. Detail زیاد بلندگو با Detail کم لامپ ، محدودیت فرکانسی بلندگو با محدودیت فرکانسی لامپ و کم جریان دهی لامپ با خوش درایو بودن بلندگو جور بود و در مجموع صدا کنترل شده و خوب بود. سازگاری خوب و در حد انتظار بود هر چند Cabling نیاز به توجه بیشتر داشت. کمی صدا حالت گنگ (عدم احساس نزدیکی به صدا) داشت که نمی دانم به کابل بلندگو بر میگشت یا به کراس آور بلندگو. بلندگو 2way با اتاق هم تا حد خوبی جور بود و Soundstage خوبی داشتیم که به لذت شنیداری کمک میکرد. همانطور که قبلا گفتم در فضاهای محدود و کوچک بهتر است از 2way استفاده کنیم. سرعت پاسخ دهی بلندگو در مقایسه با بلندگوهای درایوری خوب بود و تصویر نسبتا Sharp ای داشتیم. داشتم موقع شنیدن صدا حدس میزدم فرکانس کراس آور چقدر هست اما حدسم غلط از آب درآمد. فکر میکردم بین 1.5 تا 2 کیلو هرتز هست که واقعیت 2.2 کیلو هرتز بود. صدا در ناحیه اطراف فرکانس کراس آور کمی تغییر حالت داشته و میتوان تا حدی فرکانس را حدس زد. صدا در مجموع خوب بود اما با عالی فاصله داشت و بلندگو در همه پارامترها شاخصی متوسط داشت.

Read More

شماره تلفن نمایندگیها

شنبه ۲۸ بهمن ۱۳۸۵
/ / /

بدلیل تماسهایی از سوی برخی از علاقه مندان لازم شد شماره تلفن تماس نمایندگیها و فروشندگان سیستم های صوتی Hi-Fi را در سایت بنویسم تا دوستان مجبور به ایمیل زدن نباشند. اگر شرکتی هم فعالیت دارد که من خبر ندارم میتواند خبرم کند تا شماره تماس اش را در سایت قرار دهم.

استودیوی آوین آوا آرتا (آقای امیدوار) 22945596 -021 و همراه 09123381476

شرکت آودیو آرت رفرنس (آقای حجت کاشانی) 22095919-021 و همراه 09121944061

شرکت High-End Audio (آقای فاطمی) 22098526-021 و همراه 09121040303

شرکت خلیج (آقای همایون خرمی) 66706149-021

شرکت یارامانا (آقای رحمانی) 88694090-021 و همراه 09122860234

شرکت جم Jam Corporation (آقای راد) 88826086-021

شرکت رکسان (آقای کیوان ناهید که الان دیگه ایران نیستند) 22229704-021 و همراه 09121143344

شرکت ره آورد صدای شرق (آقای سعادت) 88722593-021

Read More

به تماشای آب های سپید

سه شنبه ۲۴ بهمن ۱۳۸۵
/ / /

 end.jpg

آلبوم به تماشای آب های سپید کاری مشترک از حسین علیزاده و ژیوان گاسپاریان میباشد که امسال نامزد دریافت جایزه گرمی Grammy شد (Category 72 را ببینید) و بین 5 کاندید نهایی در قسمت موسیقی سنتی ملل قرار گرفت (جایزه نهایی به آلبوم Blessed رسید). این اثر مشترک کاری از شرکت هرمس بوده و کیفیت رکورد نسبتا خوبی دارد. این آلبوم را دوست گرامی ام جناب آقای دکتر کیهانی به من معرفی نمودند و من هنوز وقت کافی برای شنیدنش نداشتم البته سعی میکنم در اولین فرصت در مورد شاخص صدای رکورد بنویسم. خیلی گوشم به کارهای آقای علیزاده آشنا نیست اما چند اثر ایشان مانند موسیقی فیلم  دل شدگان و اثر ارزنده  نی نوا بسیار برایم شنیدنی و جذاب است. چقدر خوب میشد این آثار ارزشمند در بهترین شرایط آکوستیکی با سیستمهایی رفرنس ضبط میگردید.

Read More

شرکتهای سازنده Pre و Power

دوشنبه ۲۳ بهمن ۱۳۸۵
/ / /

شرکتهای سازنده سیستم های الکترونیک صوتی ( Pre , Power) با تکنولوژی Solidstate در چند کلاس قیمتی فعالیت دارند. من به دلخواه خودم آنها را به پنج کلاس دسته بندی میکنم و فکر میکنم این دسته بندی دقیق نیست و تنها میتواند به ما ایده ای داده باشد. مثالهایی هست که این تقسیم بندی را نقض میکند اما بهر حال برای بیان مطلب مجبورم از یک تقسیم بندی استفاده نمایم. کلاس اول رنج قیمتی بین 100 تا 1000 دلار هست و عموما این کامپوننت ها نه از قطعات خوب استفاده میکنند و نه طراحی خوبی دارند اما در بازار حتی به نامهای تجاری معتبر هم عرضه میشوند. بیشترین شاخص صدای آنها حالت Cheap (به معنای نداشتن گسترش فرکانسی ، نویز بالا ، عدم شفافیت و بافت خشک و بدون Juice) هست و به اعتقاد من استفاده از یک ضبط معمولی در بازار بهتر است تا خرید تک تک کامپوننتها در این رنج قیمتی. رنج قیمتی بعدی بین 1000 تا 5000 دلار هست که در این کلاس ما به گسترش فرکانسی خوب میرسیم و تا حدی کنترل و سکوت صدا بالاست و صدا کاملا نسبت به یک سیستم معمولی صدایی متفاوت دارد. در این کلاس قیمتی ما به گسترش فرکانسی کامل نمیرسیم اما جزئیات صدا خوب و علاوه بر Macro Dynamic ، صدا Texture خوبی هم دارد. ریتم صدا در این کلاس قیمتی خوب و شرکتها از طراحی پیشرفته و قطعات خوب استفاده میکنند. کلاس بعدی بین 5000 تا 20000 دلار هست. در این کلاس گسترش فرکانسی کامل شده و ریتم صدا عالی است با سکوت زیاد و نویز کم. صدا کاملا کنترل شده و راحت بگوش میرسد. بیشتر پارامترهای جانبی هم مانند نویز برق شهر در نظر گرفته میشود و صدا حالتی Neutral و گران دارد. شرکتها سعی میکنند در این کلاس به بالاترین دقت برسند. مساله مهمی که در این کلاس مورد توجه هست Texture صداست. هر شرکتی صدای خاص خودش را دارد و لطافت صدای هر یک شاخصی خاص دارد. در کلاس بعدی کامپوننتها بین 20000 دلار تا 100000 دلار عرضه میشوند و دلیل قیمت بالای آنها تنها کیفیت برتر نیست بلکه ملاحضات اقتصادی و جنبه لوکس گرایی هم لحاظ میشود. این کامپوننت ها از بهترین قطعات و طراحی استفاده میکنند و با بالاترین استاندارد عرضه میشوند. کلاس بعدی که بالای 100000 دلار هست را باید به شرکتهایی که به آخرین دستاوردهای علمی و تکنولوژیکی دسترسی دارند سفارش دهید و آنها در بازار پیدا نمیشوند. اصولا مشکل اینجاست که کیفیت رکوردی که ما میشنویم اکثر اوقات اونقدر متوسط هست که هزینه بالا برای آن منطقی نیست و تفاوت یک کامپوننت 100 هزار دلاری با یک کامپوننت 10 هزار دلاری خیلی با این نوع رکوردها معلوم نمیشود. مساله بعدی نحوه Matching و Tuning کامپوننت ها و رسیدن به بالاترین حد سازگاری است که اکثر کاربران آن را رعایت نمیکنند و ممکن است حتی با کامپوننتهای گران به صدای خوب نرسند. مساله سوم آکوستیک هست که آنهم یکی از مشکلات مهم اما بدور از توجه Audiophile ها میباشد و دیده شده در یک اتاق معمولی سیستمی بالای 100 هزار دلار قرار داده شده است. در لیست زیر شرکتهایی که در زمینه ساخت الکترونیک (لامپ و ترانزیستور) فعالیت دارند و در بازار مورد توجه هستند قرار داده شده است :

AccuphaseAccustic ArtsAcoustic RealityAesthetixASRBAT

Audio ResearchAudionAudio NoteAudiopaxAyreBoulder

Burmester – Convergent Audio Technology – ChordConrad Johnson

DartzeelDynaudio ArbiterEAREdgeEtalon AcousticsClasse

Expressive Technologies – FM AcousticsGamuTGoldmundML

GruenschGryphonHalcroJadisJeff RowlandJolidaMeridian

Karan AcousticskrellLammLindemannLinnMBLNagra

NaimNuForceOrpheus LabAtma-SphereParasoundMcIntosh

Pass LabsPliniusReussenzehnRey AudioSonic Frontiers

Soulution AudioSpectralSphinx LabSymphonic LineMF

Tenor AudioMessangerVAC RenaissanceVacuum StateVTL

Vitus AudioWavacWyetech LabsYBAYpsiloMcCormackMetaxas

Bear LabsBediniElectrocompanietKharmaAudionetSugden

Bladelius Design GroupLavardin TechnologiesAcousticPlanHawk Audio

NAT AudioJMF AudioCelloBellesBeholdLyra – Dolan Audio – Forsell

Clayton Audio – Klyne Audio Arts – Perreaux Audio – Essence Audio

Silicon ArtsViola Audio LaboratoriesThresholdTron Audio

Sovereign AudioAaron AudioYpsilon ElectronicsBalabo (Bridge Audio Labs)

Technical Brain

Read More

یاد ایام

دوشنبه ۲۳ بهمن ۱۳۸۵
/ / /
Comments Closed

 yade.jpg

علی نادری دوست و همراه خوبم که الان دیگه پیش ما نیست این آلبوم را به من معرفی کرد. امروز بیست و سوم بهمن ماه هست ،  پنج سال پیش دراین روز سانحه هواپیمای خرم آباد رخ داد و از آن روز تنها یاد و خاطره این دوست با ماست. آلبوم یاد ایام از کارهای استاد شجریان هست با همراهی تار داریوش پیرنیاکان ، نی جمشید عندلیبی و تنبک همایون شجریان در دستگاه شور. در آوازی شجریان شعر زیر را میخواند و پیرنیاکان با تار به آن پاسخ میدهد.

به مژگان سیه کردی هزاران رخنه در دینم
بیا کز چشم بیمارت هزاران درد برچینم

الا ای همنشین دل که یارانت برفت از یاد
مرا روزی مباد آن دم که بی یاد تو بنشینم

جهان پیر است و بی بنیاد ، از این فرهاد کش فریاد
که کرد افسون ونیرنگش ملول از جان شیرینم

اگر بر جای من غیری گزیند دوست حاکم اوست
حرامم باد اگر من جان به جای دوست بگزینم

Read More

نمایندگی Creek در ایران

یکشنبه ۲۲ بهمن ۱۳۸۵
/ / /
Comments Closed
creek.jpg

شرکت جم به مدیریت جناب آقای راد نمایندگی این شرکت را در اختیار دارند. البته خبر تازه نیست اما لازم شد در مورد این برند بنویسم. شرکت انگلیسی Creek Audio به مدیریت جناب آقای Mike Creek از سال 1982 در زمینه ساخت سیستم های صوتی فعالیت داشته و هدف آن ارائه بهترین Musicality  بر اساس پایین ترین هزینه میباشد. بنظرم  در مورد آمپلی فایر کاملا موفق بوده و بسیاری از علاقه مندان ای که هزینه بالایی صرف یک آمپلی فایر نمیکنند (زیر 3000 دلار) از این برند استفاده مینمایند. زمانی Musical Fidelity نیز با همین سیاست تاثیر زیادی بر بازار داشت اما الان کمی از گذشته فاصله گرفته است و امیدواریم این اتفاق برای Creek نیفتد و آقای Creek به سیاست گذشته ادامه دهند. لیست تحلیلها اینجاست و Stereophile هم تحلیلی از مدل Destiny integrated amplifier در اینجا قرار داده است. Creek از تکنولوژی Solidstate استفاده میکند و استفاده از سیستمهای آنرا با استفاده از کابلهای خوب (بخصوص PowerCord) پیشنهاد میکنم. زمانی مدل 5350 آن انتخاب من بود اما در آن زمان Creek در ایران نمایندگی نداشت. در مورد سایت شرکت جم باید بگویم این سایت در حال بازسازی با طرحی جدید بوده و بزودی علاقه مندان میتوانند از سایت جدید شرکت جم بازدید نمایند. 

Read More