Author Archives

REG ON AUDIO

سه شنبه ۲۵ خرداد ۱۳۸۹
/ / /

یک سایت جالب که میتونه مطالب جالبی برای علاقه مندان داشته باشه، قبلا چند تا مطلب از این سایت خونده بودم و الان یکی از اعضای انجمن رومی لینکی رو از این سایت گذاشت که دیدم خیلی جالبه و بهتره معرفیش کنم که علاقه مندان هم مطالبش رو بخونند.

http://www.regonaudio.com/

مقاله زیر خیلی جالبه ، پیشنهاد میکنم بخونیدش :

http://www.regonaudio.com/HighRomanticism.html

مقاله های زیر هم جالبند :

http://www.regonaudio.com/Audio%20in%20Modern%20Times.pdf

http://www.regonaudio.com/Mono.html

http://www.regonaudio.com/What%20Can%20and%20Cannot%20be%20Expected%20from%20Stereo.html

Read More

پاسخ مخاطب – بخش دوم

پنجشنبه ۲۰ خرداد ۱۳۸۹
/ / /

رسیدیم به اونجایی که من نوشتم Audio یک چیز Subjective هست و کسی که دوست داره وارد این فضا بشه میتونه شروع کنه به ارتباط برقرار کردن با صدا و کم کم چیزهایی رو یاد بگیره.

مقوله Audio به درک درست شنونده و ارتباطش با صدا برمیگرده و این ارتباط پیش فرضی مثل آهنگساز بودن و یا از الکترونیک دستگاه خبر داشتن نداره، اینکه ما بدونیم توی یک آمپلی فایر از چه توپولوژی و یا چه خازنی استفاده شده ربطی به اینکه بخواهیم در مورد صدای اون آمپلی فایر حرفی بزنیم نداره!

باید مرزهایی به این سادگی رو شناخت و موضوعات بی ربط به Audio رو از مقوله Audio جدا کرد!

درک و تحلیل صدا فقط و فقط به تجربه شنیداری شنونده و علاقه و استعداد شنونده مربوط میشه و بقول رومی خیلی کم هستند کسانی که وقتی صدایی رو میشنوند درست به صدا واکنش نشون میدن. ما بقول معروف شنونده Train شده خیلی کم داریم .

مقوله درک Subjective صدا قبلا هم گفتم از ماکرو شروع میشه تا به میکرو برسه و خیلی از تحلیل گران تو همون فضای ماکرو میمونند و بیشتر از حدی جلو نمیروند. مثلا Wes بنظر من جزو تحلیل گرانی هست که تو همون ماکرو مونده اما مایک بنظر من خیلی جلوتر از همه تحلیل گرانی هست که دیدم. از روی نظر و تحلیل یک شخص در مورد صدا دقیقا میشه فهمید طرف تو چه Level شنیداری قرار داره و برای همینه رومی میتونه از روی تحلیل یک تحلیل گر به شما بگه اون تحلیل گر تو چه موقعیتی قرار گرفته.

این بحث ها قبلا هم انجام شده و نیازی به تکرار اونها نیست و فقط باید بگم هر شنونده ای به یک شکل خاص به صدایی که میشنوه واکنش نشون میده، این واکنش دقیقا رابطه مستقیمی داره با درک شنیداری شنونده از صدا ، یکی وقتی صدایی میشنوه ایده ای نداره و فقط بین بهتر شدن یا بدتر شدن صدا نظری میده، یکی دیگه وقتی صدایی میشنوه درک عمیق تری از اتفاقی که داره میفته داره و خیلی واکنشش با اولی فرق میکنه.

منظور من از درک عمیق صدا به دو مساله برمیگرده یکی اینکه هر نوع ایده ای در ذهن شنونده فقط و فقط برخاسته از یک تجربه شنیداری باشه و نه اطلاعات و داده های بیرونی (اون اطلاعات بیرونی مثل سایت رومی میتونه کمک کننده باشه اما نقش اصلی رو باید تجربه شنیداری شنونده ایفاء کنه) و دوم اینکه تجربیات شنیداری شنونده بالاتر از یک حد مشخص باشه که تونسته باشه به یک درک بالا از صدا برسه.

نکته کلیدی اینه که بیشتر ماها بخش زیادی از نگرش مون رو تجربه شنیدن تشکیل نمیده و مغز ما داده هایی رو از جاهای دیگه میگیره (مثل مجلات، سایت ها، فروشندگان، Specificationها ، سایت رومی ، سایت مایک و …) که جدا از درست و اشتباه بودن اونها ما هیچ درک تجربی و عینی از اون موضوع نداریم و تا زمانی که ما نتونیم از روی تجربه شنیدن صدا درک خودمون رو بالا ببریم از نگاه رومی در اون دسته هایی که گفته قرار میگیریم. Moron از نگاه رومی یعنی کسی که آنچه یادگرفته مبنایی درست نداشته و اون اطلاعات از روی تجربه شنیداریش نبوده و خودش هم نمیدونه که این وضعیتش باید اصلاح بشه.

وقتی رومی میگه اکثر تحلیل گران، بیشتر طراحان سیستم صوتی و 95% علاقه مندان به DIY نمیدونند دقیقا دارند چکار میکنند منظورش اینه خیلی کم هستند کسانی که درک درست و عمیقی از مقوله صدا پیدا کردند، یعنی بیشترشون از راه درستش وارد نشدند.

علت اظهار نظر رومی اینه که هر طراح و یا یک علاقه مند بهDIY قبل از اینکه بخواد کاری رو انجام بده باید اول از همه بدونه چه صدایی رو باید از اون کامپوننت بشنوه (یا بهتره بگم چه صدایی نباید از اون کامپوننت شنیده بشه) چون اگر اینطور نباشه طبیعتا نتیجه کار یک طراح و یا یک علاقه مند به DIY چیزی که باید از آب درنمیاد. خیلی از طراحان مثل طراح Audio Research نتیجه کارشون اون چیزی نیست که باید باشه (شاید خودشون هم میدونند اما برای مارکت کامپوننت میسازند!!) و همه ماجرا همینه که نتیجه اصلی کار یک طراح و یا یک علاقه مند به DIY وابسته هست به درک اون شخص از صدا.

یکی از طراحان سیستم صوتی که آمپلی فایر لامپی میسازه تو انجمنی گفته بود چند تا علاقه مند به DIY رو میشناسه که با کمک نقشه رومی و ایده های رومی تونستند نتیجه خیلی خوبی بگیرند و این نشون میده نتیجه گرفتن حالتی اتفاقی نداره بقول خارجی ها Quality is not accident .و ما یا باید خودمون دقیقا بفهمیم به چه سمتی باید حرکت کنیم و یا باید دنباله رو کس دیگری باشیم که در حالت دوم تو بهترین حالتش ما یک نتیجه رو از ایده دیگری گرفتیم و نمیتونیم این نتیجه رو خودمون ارتقاء بدیم و باید دنباله رو همون آدم باشیم.

من معتقدم درک و دریافت بیشتر Audiophile ها و تحلیل گران و طراحان و علاقه مندان به DIY از صدا وابسته به تجربه هاشون نیست و اگر هم هست این تجربیات به اندازه کافی نیست (فراموش نکنید تجربه صدای یک کامپوننت شرایط مناسبی رو هم میطلبه). همین دو نکته دلیل خیلی از اظهار نظرات متناقض در فضای Audio هست که بیشتر مواقع به تنش کشیده میشه.

اگر من با موضوع لامپ به این شکلی که مطرح شده مخالفت میکنم بخاطر این نیست که من مخالف لامپ یا موافق ترانزیستور هستم (من بارها نوشتم Audio Note لامپی از بهترین Solidstate ای که میشناسم صدای بهتری داره اگر بلندگویی که انتخاب میکنید درست انتخاب شده باشه) بلکه نوع مطرح شدن موضوع و بحث در مورد یک مقوله اگر بر مبنای همون تجربه شنیداری نباشه میشه وضعیتی که میبینیم و من میدونم چنین حرکتی نتیجه ای مطلوب نخواهد داد مگر اینکه بفهمیم لامپ چه پتانسیل هایی داره و چگونه باید از این پتانسیل ها استفاده کرد، وقتی تو ایران یکی میاد میگه “باید تکلیف رو مشخص کنیم و همه به سمت لامپ حرکت کنیم” من با حرکت به سمت لامپ مخالفتی ندارم و اگر ابتدا دنبال بلندگوی مناسب برای اون باشیم این حرکت خیلی حرکت جالب و درستی هم میشه (خصوصا تو قیمت های معقول و منطقی میتونه پاسخ خیلی خوبی رو به ما بده) اما با این مخالفم که ما حرفی رو بر مبنای تجربه شنیداری نزنیم و طبیعتا رومی خیلی خوب این دسته ها رو طبقه بندی کرده و نشون داده که این نوع اظهار نظرات مال طبقه ای است که بقول خودش Moron نامیده میشه. وقتی ما نفهمیم خیلی از آمپلی فایرهای لامپی میتونند صدای بدی بدهند و نفهمیم لامپ با توان کم نیاز به بلندگوی مناسب داره حتی یک حرکت مثبت رو بشکلی اشتباه به جلو میبریم که نتیجه نهایی اون جالب نخواهد بود.

من فکر میکنم هر شنونده ای تا زمانی که ایده ای از صدا نداره بهتره همینجوری اظهار نظر نکنه و اگر خواستیم یاد بگیریم تنها راهش شنیدن و درک صداست و نه مجله خوندن و یا به سایت رومی سرزدن. تنها راه حرکت رو به جلو شنیدن و تجربه هست ، اگر کسی بدون تجربه کردن عینی ایده هایی که در موردش مطالعه کرده (مانند خوندن سایت رومی و یا کل مطالب بارارزشی که تو اینترنت در مورد های فای نوشته شده) شروع به افزایش اطلاعاتش بکنه اون شخص مبنای درستی رو برای یادگیری انتخاب نکرده و فقط یک سری اطلاعات به ذهنش اضافه شده، صدا مقوله ای Subjective هست که همه نوشته های دیگران فقط میتونه کمک کنه که ما بهتر حرکت کنیم و این حرکت نه وابسته به اون ایده ها بلکه وابسته به خود ماست که بتونیم از ایده های دیگران کمک بگیریم برای درک خودمون از صدا نه اینکه ایده های دیگران رو حفظ کنیم و برای دیگران تعریف کنیم.

من فکر میکنم میشه دلیل خیلی از اختلافات رو تو همین دو نکته دید، یکی اینکه ما بیشتر اوقات بر مبنای تجاربمون با هم گفتگو نمیکنیم و ایده های ما رو تجربه هامون (تو شرایط درست) تشکیل نداده بلکه داده هایی تشکیل داده که از بیرون وام گرفتیم بدون اینکه درست اونها رو فهمیده باشیم و دوم اینکه این تجربه هایی که داریم هم در شرایط مناسبی نبوده و هم این تجربیات محدود و کم بوده.

اگر هر کسی میفهمید که برای درک درست یک موضوع اول باید متد یادگیری اش رو درست انتخاب کنه و میفهمید که باید تنها به اندازه آنچه درک کرده سخن بگوید آنهم با انتخاب زبان مناسب اش الان حجم اظهارنظرات و نوشته هایی که تو دنیا بود خیلی کمتر از این بود.

اگر ما از راه درست مقوله صدا وارد بشیم دیگه اظهار نظرات پوپولیستی هیچ رسانه ای نمیتونه مارو وارد مسیر اشتباه کنه و یا ذهن مارو مشغول بحث های اشتباه X بهتر از Y هست بکنه. کسی که مسیر رو اشتباه بره همیشه وارد بحث هایی با دیگران میشه که هم خودش رو خسته میکنه و هم دیگران رو (این موضوع تو بحث های فلسفی هم هست).

هر چقدر ما تلاش بیشتری تو مسیردرست درک Audio بکنیم میبینیم به فضایی میرسیم که کم کم همگرایی نظرات بیشتر میشه و اون جمعی که مثل ما این مسیر رو طی کرده همشون توافق نظرات خیلی بیشتری دارند و کم کم احساس میکنه واقعا دنیای صدا نسبی و سلیقه ای نیست بلکه چهارچوب و ساختار مشخص ای داره.

ریشه بسیاری از این اختلافات و بحث های سطح پایین در Audio ریشه در عدم درک شنونده از انتخاب درست مسیر درک صدا داره.

من معتقدم تلاش هر Audiophile و یا هر طراحی جای خودش ارزش داره و من دلم نمیخواد ارزش هیچ تلاش و زحمتی رو پایین بیارم اما فکر میکنم اینجور نقد ها میتونه کمک کنه ما فضای روشن تری داشته باشیم و به نتایج بهتری برسیم. میدونم ممکنه این نقد من در فضای های فای ایران دوباره یک نوع تخریب تلقی بشه اما من اینطور فکر نمیکنم و این جور بحث ها رو مفید میدونم. اگر ما علاقه مند به پیشرفت هستیم طبیعتا باید از نقد دیگران استقبال کنیم.

خوش باشید

Read More

Vitus Audio 2010 New Products

چهارشنبه ۱۹ خرداد ۱۳۸۹
/ / /
Comments Closed

من بروشور جدید ویتوس رو از خود ویتوس گرفتم و گذاشتم تو آدرس زیر که اگر خواستید دانلودش کنید:

http://rapidshare.com/files/397114941/VA_Brochure_2010.pdf.html

لیست قیمت ها رو ببینید :

دو سری دیگه بالاتر از سری ای که تو ایران اومده داره اضافه میشه، البته بالاترین سری یعنی Design Studio فقط به سفارش ساخته میشه.

THE BEST RELATIONSHIPS IN THE WORLD WORK IN TRUE HARMONY, TRUE BALANCE AND OF COURSE – TRUE LOVE.

These relationships apply to all aspects of our daily lives and help us to be the very best that we can be – in all that we do.

The stronger the relationship, the more exceptional and rewarding the results. Without a doubt I am very proud to say that Vitus  Audio is a fine example of this philosophy.

In essence, at Vitus Audio we are a family of incredibly talented individuals and passionate music lovers, who share the same common goal – to bring you closer to your music. In order to do this we look at the relationships between everything we do. How will one selected part work with another, what happens if we add more than one, how does the chassis effect the delicate signal, what happens if we twist a cable and so on.

After a long exhaustive, but interesting process, we create something that is far greater than the sum of its parts. Each part on it’s own is the best of its type, but bring them together and you have at the very heart of each Vitus product, a finely tuned ‘emotion engine’.

Our products form a tightly knit collection of specialist Hi-Fi components designed for your living space, which include: Integrated Amplifiers, Linestages, Phonostages,

Power Amplifiers, CD Players and Cables. Each will bring you closer to your music and give you a lifetime of listening pleasure.

Every Vitus Audio piece is designed and handmade in Denmark by craftsmen who don’t compromise because…

we believe that when it comes to listening to music, you should not compromise either.

The proof of course is always in the listening, so we suggest that you contact your nearest Distributor to arrange a demonstration at your local specialist Hi-Fi Dealer. Full Distributor/Dealer details can be found at: www.vitusaudio.com.

Don’t forget to take along not just a selection of your favourite CD’s/Vinyl, but also some you haven’t listened to recently. Why? Let’s just say you’ll understand the moment you start listening with a Vitus product or system.

Welcome to our family.

Hans-Ole Vitus, founder and President.

UI-CORE TRANSFORMER

Most manufacturers continue to use the popular toroidal transformer as they are relatively cheap and compact in size. After extensively testing many types of transformer technologies ourselves including toroidal, it was obvious that we needed

to go in a different direction. The only solution for us was to design our own UI-core transformer and after four years of development, we have done just that. Remember that a transformer is a key component and the UI-core transformer in our products is exceptional! While incredibly expensive, large and very heavy, our UI-core transformer brings increased stability to the

soundstage, stronger, deeper dynamics and firmer control of demanding loudspeakers. We prove that power output tells only half the story…

think quality and not quantity!

TOPOLOGY

For the small signal stages we use ultra linear, low noise bipolar transistors paired with high precision resistors. For large signal stages we use the best possible linear transistors. We use absolutely no global feedback and have spent many hours optimising PCB layout ensuring tracks are routed in the best possible way for exceptional speed and bandwidth.

MEASURE

Sophisticated measuring equipment is used throughout the whole design process, which helps us reach a certain point. However

to complete the journey, we use the best measurement tool known to man – human ears! Field tests have a huge impact on the final results.

However instead of inviting the test panel to our demo room for a short period of time, we demo our products in their rooms, on their equipment –leaving the products for a longer period of time.

This ensures real value in the feedback we get on our products performance.

EMOTION ENGINE

Vitus Audio products are created for the music and not for a price point. Many of the components used in our products are custom

designed and made exclusively for Vitus Audio.

Why?

The answer is a simple one… because most of today’s components do not meet the strict engineering tolerances that we demand inorder to deliver the highest standards of music performance.

We don’t compromise and we do not believe that music lovers should either…

FIT

As with the electronics, our mechanical design leaves nothing to chance as we use no magnetic material for our chassis and

only pure aluminium/stainless steel. We also choose our partners very carefully, seeking only specialists in their respected fields. Every single part goes through a rigorous quality control process after each stage in production. We even hand carry all parts between the different manufactures to avoid any form of damage during transportation. With our final rigorous quality control process, only the parts that actually make it through this extreme process are assembled (all in-house) to create a product

that will stand the test of time.

QUALITY

Before any product leaves our factory, it undergoes a thorough testing period of approximately one week. During this period we

take all the circuitry to its absolute limits, in both temperature, signal conditioning and supply rails.

When this full week of stressing the electronics is completed – we leave the product operating for another week – securing optimal performance in sound – and functionality of the test circuitry.

CARE

Every Vitus Audio piece is carefully packed in protective foam, which is then housed in substantial packaging suitable for transport. Our larger/heavier products even have a dedicated wooden crate, which has been built specially for that product.

No matter where in the world you are, you can be sure that your Vitus Audio product will arrive to you safely.

FINISH

Vitus Audio products are as visually beautiful as the music they make. A contemporary design that will complement any room perfectly.

Simple, clean lines create a timeless piece of craftsmanship. The understated elegance of every Vitus piece draws the listener even deeper into their music and pride of ownership comes as standard.

Standard colours are Black, Grey and Bright, while other colours are available at additional cost.

COLOUR OPTIONS

Bright, Grey, Black

Bronze, Bespoke

Read More

ادامه عکس های ویتوس از نمایشگاه مونیخ

سه شنبه ۱۸ خرداد ۱۳۸۹
/ / /
Comments Closed

من خود ویتوس رو دوست دارم، آدم راحتی هست، الان عکس هارو برام فرستاد. اونجا آقای رحمانی ایشون رو دیدند و نظر آقای رحمانی هم خیلی در مورد شخصیت ایشون مثبت هست.

به گفته آقای رحمانی ویتوس بزرگترین اتاق رو برای دمو محصولاتش تو نمایشگاه انتخاب کرده بود و یک اجرای زنده هم بود که شنونده ها میتونستند صدای ویتوس رو با اجرای زنده مقایسه کنند.

عکس بالا، آقای رحمانی در کنار آقای ویتوس

Read More

نمایندگی هدفون Sennheiser در ایران

سه شنبه ۱۸ خرداد ۱۳۸۹
/ / /

با پیگیری یکی از دوستان مناسب دیدم این پست رو اینجا بگذارم، شرکت آلمانی سازنده هدفون های Sennheiser در Iran نمایندگی داره که دفتر نمایندگیش تو سرهنگ سخایی هست و یک فروشگاه هم داره که تو جمهوری هست.

اینم پاسخ ایمیل نمایندگی سنهایزر در ایران :

Dear Mr. Amir

Thank you for your enquiry below.

For price information, please contact our Sennheiser shop in Tehran at the following number:

Tel: +98 21 66950405-8

Please ask to talk to Mr. Seyed Ali Razavi who is slaes manager for Sennheiser products.

Best regards,

S. S. Razavi

President

Besat Broadcasting Systems Co.

قیمت هایی که به من اعلام شد خوب بود مثلا مدل 800 رو که نزدیک به 1400 دلار هست یک میلیون و صد هزار تومن اعلام کردند. من ست زیر رو در قیمت های پایین پیشنهاد میکنم و ممکنه خودم هم یک وقت این ست رو تهیه کنم:

Linn LP12 (1200$) for Analog

PC Sound Card output or Transport form TEAC for Digital

47 Labs DAC (1250$)

Decware The Zen Triode Stereo Pre-amplifier MODEL CSP2 with OTL Headphone amplifier (799$)

Sennheiser HD800 (1400$)

البته من هدفون های سنهایزر 800 رو نشنیدم و ممکنه بشه هدفون بهتری رو تو همین رنج قیمتی پیدا کرد و فکر میکنم بد نباشه کمی هم برای پیدا کردن یک هدفون خوب وقت بگذارم، به  هر حال ست بالا بنظرم میتونه به قیمتش جالب باشه.

یک مساله میمونه اونم اینکه ما رکورد Binaural_recording مخصوص هدفون کم داریم و بیشتر رکورد ها برای همین استریو خانگی است اما تو همین این حالت هم بنظر من ما پاسخ بهتری میتونیم بگیریم در مقایسه با وضعیت آکوستیکی که داریم.

تکرار میکنم قرار نیست با هدفون  ما به همه ایده ال هامون برسیم چون هدفون محدودیت های خودش رو داره (خصوصا با یک موسیقی کلاسیک که هم رنج دینامیک بالایی داره و هم رنج فرکانسی عریضی محدودیت هاش بیشتر مشخص تر میشه)  و من فقط بعنوان یک پیشنهاد برای قیمت های پایین و یک صدای منطقی در مقابل پول و وقت ای که هزینه میکنید مطرحش میکنم.

نگاه کنید ببینید حتی حداقل ها رو هم که انتخاب میکنیم قیمت میره بالای 5000 دلار

شرکت بعثت نمایندگی های زیر رو هم داره :

JVC Professional Products, UK
Broadcast digital cameras, monitors, CCTV cameras

Fujinon, Japan
Broadcast Lenses

Cartoni, Italy
Studio Tripods, heads, and pedestals

Otari, Japan
Broadcast audio recorders, players, duplicators

Solid State Logic, UK
Broadcast digital and analogue audio mixing consoles

Soundcraft, UK
Broadcast consoles

Barconet, Belgium
Broadcast monitors, Satelite digital receiver,
decoders, encoders

Rion

Hypertac, France
Connectors

Sennheiser Electronic KG
Headphones, Headsets, Microphones

Nagra Kudelski SA
Digital/Analogue audio recorders

Leitch, Canada
Digital/Analogue broadcast interface systems

Quantel Ltd., UK
Broadcast video editors

TC Electronics, Denmark

Continental Microwave Ltd.
Satelite News Gathering Systems, Antennas

Genelec Oy, Finland
Active speaker monitors

Gotham Audio Cable Trading Ltd.,
Switzerland
Cables

Marantz Professional, Holland
Audio products

Neutrik, Liechtenstien
Connectors

Percon, Spain
Cabling Systems

RDS Corp.

Ambient Recording, Germany
Audio booms

Read More

پاسخ مخاطب – بخش اول

یکشنبه ۱۶ خرداد ۱۳۸۹
/ / /
Comments Closed

همه ما آدمها با آنچه در عالم بیرون هست به شکلی ارتباط برقرار میکنیم. این ارتباط یک بعد و یک شکل نداره، میتونه حسی باشه ، میتونه عقلی و منطقی باشه و … قبلا ساختار رو تعریف کردم و مساله تاثیر ساختارها رو بر ذهن آدمی.

تو کتاب حقیقت و زیبایی بابک احمدی بحثی در مورد دیدگاه برخی از فلاسفه در مورد برداشت مخاطب از اثر وجود داره که پیشنهاد میکنم بخونیدش . ذهن انسان نه تنها با هنر بلکه همیشه با خیلی از واقعیت های دیگری که در بیرون وجود داره در ارتباط هست.

نوع واکنش ما به پدیده ها بنظر من خیلی خیلی وابسته با ساختار خود ماست و البته هم ساختار پیام و هم ساختار ارتباط هر کدوم در جای خودش قابل تامل هست اما چیزی که من دوست دارم در موردش بنویسم نتیجه تاثیر یک اثر بر مبنای ساختار گیرنده پیام یعنی مخاطب هست.

من مدتی به این فکر میکردم که میشه خیلی از مسائل گنگ رو با این دید بررسی کرد و بجای اینکه ما فقط به خود پیام و یا فرستنده پیام فکر کنیم با درک ساختار مخاطب بدنبال پیدا کردن پاسخ بگردیم.

یکی از مطالبی که قبلا مرتبط با این موضوع نوشتم مساله Level های شنیداری بود و اونجا اومدم شنونده ها رو طبقه بندی کردم و بعد شروع به نقد موضوع کردم و همون طبقه بندی بعد ها هم به کمکم اومد تا بتونم با نقد وضعیت مخاطب  پاسخ برخی ابهامات رو پیدا کنم.

موضوع دریافت مخاطب رو میشه از ابعاد زیادی دید، مثلا میشه تو بخش هنر موسیقی به بررسی مخاطب موسیقی بپردازیم، طبیعتا میپذیریم درک و دریافت یک شنونده که خودش درک بالایی از موسیقی داره با یکی مثل من خیلی فرق داره. وقتی شما یک اثر با ارزش هنری رو برای یک شنونده معمولی میگذارید طبیعتا نباید منتظر باشید از شنیدن اون همون واکنشی رو نشون بده که یک موسیقی دان حرفه ای.

اصلا قصد ندارم وارد ارزش گذاری بشم و فقط الان میخوام بگم نوع تاثیر یک اثر بر مخاطبان متفاوت کاملا وابسته به ساختار گیرنده پیام هست.

یادمه یکی از چیزهایی که همیشه من تو ذهنم بهش انتقاد میکردم این بود که چه دبیرستانی ها و چه دانشگاهی هایی که دیدم  کمتر کسی وقتی با یک موضوع علمی روبرو میشد درست بهش واکنش نشون میداد. منظورم اینه تقریبا 99 درصد کسانی که میشناختم وقتی فیزیک 2 پاس میکردند بدون اینکه دقیقا بفهمند موضوع چی بود میرفتند به دوره بعدی و البته ممکن بود نمره خیلی خوبی هم بگیرند.

کاری به سیستم آموزشی ایران ندارم چون خودش جای بحث زیادی داره اما میخوام بگم کمتر کسی رو دیدم که وقتی با یک موضوع علمی روبرو میشد سعی میکرد دقیقا بفهمه چگونه باید با اون موضوع برخورد کنه. باور کنید خیلی ها تو دانشگاه ما حتی دکترای مهندسی برق میگرفتند اما ذهن اونها فقط یک انبار اطلاعات بود که تو یک فیلد محدود پردازش ای روی اون اطلاعات انجام میداد. خیلی از استادانی که تو دانشگاه الکترومغناطیس چنگ رو درس میدن خودشون دقیقا نمیفهمن چی رو دارند به دیگران یاد میدهند.

البته میفهمم نمیشه انتظار داشت یک دانشجو خیلی پایه ای و اساسی بخواد وارد آنالیز مسائل بشه اما حداقل چیزی که میشه گفت اینه که خیلی ها ممکنه موضوعی رو در ظاهر یاد بگیرند و با نمره خوبی هم اون درس رو پاس کنند اما هیچ درک ای از اون موضوع پیدا نکنند.

اما عده ای هم میتونند درست انالیز کنند و دقیقا همین افراد هستند که فکرشون چیزی رو به علم اضافه میکنه، اگر یک ریاضی دان مساله ای رو حل میکنه که قبلا حل نشده بود و یا یک فیزیک دان یک تئوری رو جایگزین تئوری قبلی میکنه مطمئنا این حرکت رو به جلو نتیجه درک درست و دقیق موضوع بوده و برای همینه از هزاران هزار فارغ التحصیل رشته ریاضی تعداد انگشت شماری هستند که میتونند کاری بکنند که قبلا انجام نشده.

در مورد مسائل ساده زندگی هم همینطوره، خیلی از موضوعات رو خود من خیلی سطحی و احمقانه (بیشتر اوقات احساساتی) میفهمم و اصلا توجه نمیکنم این نوع واکنش به یک پدیده خارجی میتونه باعث بشه من تصمیمات اشتباهی رو بگیرم و خیلی از ما آدم ها آنالیز نشده با موضوعات برخورد میکنیم.

شاید وقت و حوصله انسان امروز با هجوم این همه اطلاعات و داشتن مشغله های زیاد اجازه درست واکنش نشون دادن رو نده و ما ادعا کنیم باید مثلا برای درک موضوعی بجای اینکه ما فکرمون رو بکار بندازیم یک طبقه روشنفکر تعریف کنیم که اونها بجای ما فکر کنند و نتیجه تفکراتشون رو در اختیار ما بگذارند.

من نمیخوام در مورد این جور چیزها بحث کنم و فقط میخوام اشاره کنم به اینکه خیلی از آدمها موضوعات رو دقیق نمیبینند و واکنش هر کسی بر مبنای ساختاری که داره با دیگری فرق میکنه.

میشه دلیل خیلی از پرسش ها رو ما از بررسی همین موضوع بدست بیاریم، مثلا نوشته های سایت من تاثیرش روی هر مخاطبی به یک شکل خاص هست و ممکنه این تاثیر مطلوب و مثبت و یا کاملا منفی باشه.

من فکر میکنم نمیشه به دیدگاه مخاطبان و واکنش اونها توجه کرد بدون اینکه من ساختار دریافت رو بشناسم، اگر من همه مخاطبان رو مثل خودم فرض کنم طبیعتا نمیتونم دلیل خیلی از واکنش ها رو بفهمم و باید برای فهمیدن تاثیر سایت ام بفهمم مخاطبم با چه ساختاری با این نوشته ها ارتباط برقرار کرده.

در مورد همه پدیده های دیگه هم همینطوره، مثلا خیلی از اشعار فارسی برای هر کسی به شکلی تعبیر میشه، یکی حافظ رو اهل حال میدونه ، یکی برعکس نگرشی عرفانی بهش داره.

میشه از روی تعبیر هر کس نشانه ای از نوع ساختار گیرنده پیام دریافت کرد و ره یافتی داشت به شناخت گیرنده پیام.

تو بحث انالیز سیستم های خطی میگفتند یک سیگنال پله به یک سیستم بده ببین پاسخ خروجی اش چیه و بعد میتونی بفهمی اون سیستم چه پاسخی داره به هر نوع ورودی دیگه.

چیزی که جالبه اینه که دنیا یک شکل داره اما عده ای کاملا بهش منفی نگاه میکنند و عده ای بهش مثبت، عده ای به پوچی میرسن و عده ای مثل مولانا روی زمین بند نمیشن و وقتی مذهبی در زمان خودش ظهور میکنه خیلی ها انکارش میکنند و عده ای هم باور.

نمیشه فقط چسبید به اینکه خود مذهب چه جور چیزی هست و یا اینکه اون مذهب چه جوری داره ارتباط برقرار میکنه بلکه باید برای درک تاثیر پدیده ای مثل مذهب ببینیم دریافت کنند این پیام چه نوع ساختاری داره.

چیزی که به بحث ما در های فای مربوط میشه اختلاف دیدگاه هاست، من فکر میکنم ما میتونیم دلیل خیلی از اختلافات رو نه در خود اثر بلکه در شناخت گیرنده گان پیام جستجو کنیم که از نظرات اونها آگاهیم.

بقول رومی که میگفت من از روی اثر میفهمم آهنگساز چه چیزی در ذهن داشته وآیا حرفی برای گفتن داره یا نه منم فکر میکنم میشه از روی اظهار نظر کسی در مورد پدیده ای تا حدی فهمید خود نظر دهنده چه نوع ساختاری داره و شناخت اون ساختار میتونه کمک کنه تا فضای روشن تری رو برای نقد بوجود بیاریم.

اما بریم سر اصل موضوع:

من از این بحث میخوام نتیجه هایی رو در مورد دیدگاه ها و تعبیرات علاقه مندان به های فای بگیرم.

من فکر میکنم باید به های فای از دید Subjective نگاه کرد چون صدای خوب بیشتر مثل هنر و مذهب میمونه تا یه چیزی مثل فیزیک و شیمی. دلیل این موضوع واضحه شما با ریاضیات و فیزیک قراره موشکی بسازید که اون ور دنیا با تقریب 5 متر به هدف بخوره یعنی نتیجه کار یک چیز مشخص هست و با اطلاعاتی که از فیزیک دارید چنین موشکی رو طراحی میکنید. اما هنر چی؟ آیا هنر قراره یک شاخص Objective رو تغییر بده؟ مطمئنا نه و هنر روی سخنش با انسان هست همونجوری که موسیقی هم قراره با انسان ارتباط برقرار کنه و صدای خوب هم قراره به گوش شنونده برسه نه اینکه زیر اسیلوسکوپ رصد بشه.

بنابراین منطقی است در قدم اول بفهمیم با یک پدیده مثل Audio باید چگونه برخورد کنیم، های فای رو باید Subjective دید و برای درک مسائل های فای اولین قدم درک همین نکته هست.

اگر کسی مثل Goldmund بگه ما همه چیز رو Objective میبینیم و صدای خوب یعنی دیستورشن کمتر مطمئنا از پایه به راهی رفته که کاملا اشتباه هست. شنونده ای که مسائل رو از روی Specification میبینه هم به همون راهی میره که Goldmund رفته و کسی که در مورد های فای حرف میزنه باید اول از همه بدونه  Audio یک چیز Objective مثل فیزیک و شیمی نیست بلکه یک چیز Subjective هست.

اما دید Subjective یکی از جالب ترین و گاهی هم اعصاب خورد کن ترین فضا ها رو میسازه که همگرایی رو خیلی مشکل میکنه. تو مسائل Objective یکی مثل انیشتین نظریه ای رو میده و اون نظریه رو یه جورایی آزمایش میکنند تا همه ببینند و خیال همه راحت میشه انیشتین درست گفته اما تو حوزه Subjective وضعیت خیلی مشکل تر میشه و درک خیلی از مسائل در این فضا براحتی فضای Objective نیست.

اما آیا میشه دلیل خیلی از مسائل رو در های فای با شناخت کسی که اظهار نظری میکنه پیدا کرد؟

بنظر من آره و رومی هم تو بخشی از مطالبش سعی کرده تا حدی این کار رو بکنه.

من الان باید برم خونه و خسته ام، فردا این بحث رو ادامه میدم.

Read More

عشق داند

یکشنبه ۱۶ خرداد ۱۳۸۹
/ / /
Comments Closed

محمد رضا لطفی نوازنده چیره دست تار یکی از نوازندگانی است که من واقعا صدای سازش رو دوست دارم، چیزی که جالبه اینه که اگر صدای تاری رو بشنوم به احتمال خیلی زیاد میتونم بهتون بگم این صدا صدای ساز آقای لطفی هست یا نه.

واقعا حق هنر رو کمتر هنرمندی میتونه مثل محمد موسوی، پرویز مشکاتیان و محمد رضا لطفی ادا کنه، لطفی در ابتدای آلبوم عشق داند (تکنوازی ابوعطا) شنونده رو با خودش غرق یه عالم دیگه میکنه، نمیدونم چطور میشه به جایی رسید که هنر پلی بشه برای رهایی، مطمئنا هر هنرمندی به اونجا ها نخواهد رسید.

قبلا هم گفتم اگر ممکنه کتاب “حقیقت و زیبایی” بابک احمدی رو بخونید خیلی جالبه، اگر وقت بشه نوشته هایی از اون کتاب رو اینجا نقل خواهم کرد، عده ای معتقدند هنرمند در خلق اثرش کنترل کامل نداره و درک دقیق سرچشمه خلق اثر هنری از ناشناخته های عقل بشر هست.

چه میشه در مورد موسیقی گفت وقتی خود زبان خویش است…

در نظربازی ما بی‌خبران حیرانند              من چنینم که نمودم دگر ایشان دانند

عاقلان نقطه پَرگار وجودند ولی             عشق داند که در این دایره سرگردانند

جلوه‌گاه رخ او دیدهٔ من تنها نیست          ماه و خورشید همین آینه می‌گردانند

عهد ما با لب شیرین‌دهنان بست خدا          ما همه بنده و این قوم خداوندانند

مفلسانیم و هوای مِی و مطرب داریم        آه اگر خرقهٔ پشمین به گرو نستانند

لاف عشق و گِله از یار زهی لاف دروغ       عشق‌بازان چنین مستحق هجرانند

مگرم چشم سیاه تو بیاموزد کار       وَر نه مستوری و مستی همه کس نتوانند

گر شوند آگه از اندیشهٔ ما مُغبچگان       بعد از این خرقهٔ صوفی به گرو نستانند

Read More

متاسفم

شنبه ۱۵ خرداد ۱۳۸۹
/ / /

من دو سه روزی نبودم اما قبل از سفرم مطلبی رو از رومی نوشتم.

متاسف میشم که کسی از نوشته من دلخور بشه، من فقط نظر رومی رو نوشتم و قصدم هدف قرار دادن کسی نبود، قبلش هم نوشتم کس خاصی مورد نظر من نیست اما مثل اینکه اینطور تعبیر نشد. 🙁

به هر حال من متاسفم اگر کسی از این نوشته رومی ناراحت شد و امیدوارم حساسیت های این فضا اونقدر کم بشه که من خیالم راحت باشه تا کسی از اینگونه نوشته ها رنجیده خاطر نمیشه.

من از همه مخاطبان ای (چه دوستان و چه کسانی که ندیدمشون) که تو این سه سال از نوشته هام و یا از حرفهام دلخور شدند میخوام منو ببخشند چون واقعا من هیچ وقت قصد ناراحت کردن کسی رو نداشتم.

من که بیخیال های فای شدم اما امیدوارم همه علاقه مندان به های فای موفق و شاد و پیروز باشند و فضای گفتگو شاد و پرانرژی باشه و این عذرخواهی شروعی باشه برای رفع همه دلخوری ها، بقول آقای میرزایی های فای بهانه ای است برای این دوستی ها 😀

من هنوزم بدون فیدبک مینویسم اما تمام سعی ام رو میکنم کسی از دستم ناراحت نشه و امیدوارم کسی نوشته ها رو به خودش ربط نده چون من قصدم هدف قرار دادن کسی نیست.

راستی سفر هم خوش گذشت و شنیدن یک آهنگ باحال از عباس قادری عزیز رو به دوستان پیشنهاد میکنم :

پارسال با هم دسته جمعی رفته بودیم زیارت …

Read More

پهنای باند سایت

یکشنبه ۹ خرداد ۱۳۸۹
/ / /
Comments Closed

سایت ام تو ماه گذشته کمی بیننده هاش رفت بالا و این دو سه روز پهنای باندش تموم شد. از ادمین خواستم این چند روز رو همراهی کنه تا برسیم به اول ماه بعد.

البته اگر اینجوری ادامه پیدا کنه ممکنه پلن رو ارتقاء بدم.

یک مطلب هم از رومی بخونید که جالبه، البته امیدوارم نوشته های زیر به کسی برنخوره، من چون مطلب جالب بود اینجا آوردمش و فکر میکنم نوشته های رومی میتونه کمک کنه دید بهتری به موضوعات داشته باشیم :

http://www.goodsoundclub.com/Forums/ShowPost.aspx?PostID=4611

The most appalling audio types :

The Shepherded:
The Shepherded audio person usually has reasonably well paid job and from reasonably to highly educated. He has some extra money and extra time to spend in his life, so instead of sniffing cocaine, polishing his Harley or painting his boat the Shepherded chose to “do audio”. The audio interests of the Shepherded are very restricted and usually drift atop of the audiophile’s foamy waves. The main objective of the Shepherded’s “hobby” is to harvest the industry marketing accomplishments and to implement them in own listening room. Any more or less evolved objectives of music reproduction are mostly alien forms for a Shepherded audio type. If some kind of sounds are played with the Shepherded playback then juts it is juts in order to confirm that the Shepherded playback assembly is still working and comply with the “embraced definition of success”
For him Sound in his rooms is purely a unsystematic outcome of equipment he has managed to collect

Audio Groupies :
The Audio Groupies are the people who made own awareness subordinated to some kind of audio initiative, concept, brand, company, product, group pf interest or most frequently a marketing slogan (or something that will call “X-Subject” in this post).
The biggest problem with the Audio Groupies is that they do not understand that any success of any audio “X-Subjects” belong of END USER but not belong an industry solution providers. Any technology or notion in the hands of barbarian produce barbarian results and in contrary: in order to get a higher level of results any “X-Subject” should be properly employed by end users and the results should be properly understood by user’s own capacity. The Audio Groupies are not creative, are not inclined to originality, not inventive or have power to create. They rather are individuals bound in servitude, subordinance and following.

Audio DIYers:
To make the long story very short: a progress in audio could be determined ONLY by deepening of musical evolvement of the individual who does Audio. Audio DIY movement (as a structured generality) and the 95% of DIY individuals have no distinct interest in musical advancement. DIY audio is VERY simple and everything that you do “works”. How to assess the worth of that “working”? Here is where “something else” should come to the picture and unfortunately most of the DIY people do not have that “something else”…
There is a difference between building Sound and building a DAC, building a speaker or building a listening room. DIYers do not look at Sound as a Tool for something else but rather they look at sound as an Article of Trade, sort of a variable that might be played with in order to justify their audio self-amusement. There is nothing wrong with DIY audio as hobby. There is nothing right with Sound in the rooms of the DIY people who understand audio just as hobby….

Vintage Sufferers:
The people who suffer from the vintagtism in audio are special breed of Audio Morons™. Those people discovered a single focus of interests in some kind of vintage item and this focus became a point an unconditional dedication and fanatical devotion. What is remarkable that most of the Vintage Sufferers very fast switch their attention from the alleged sonic benefit of a given vintage solution (actual or imaginary) to the superficial worshiping of the solution’s status

the Friendship Bound:
Sure, everyone would have own recipe how to deal with it.  My personal view is a complete disassociation of friendship from my audio interests. I do not pressure audio for entertainment of others and I do not use audio for development of my social circle (as many other do). In fact I found the social circles in audio are incredible boring and much more inferior then other “circles of interests”. So, the friendship-based audio I found always tedious, contra-productive and always severally underperforming. I might go on and on about the reasons why friendship-based audio is unfertile but would it be necessary? The important point is that audio people snowed under the slavery of friendship are hardly individuals who have own sight but rather Zombies with algorithmable pattern of reactions. They are very frequently are combined with all above-mention audio types…

friends to be:
This is another type of appalling idiots that I can’t stand. Thos people run across audio enthusiasts in desperate but violent desire to develop a friendship. Not even a friendship but some kind of surrogate of familiarity that based upon absolutely contrived and falsely fabricated rational.

personally over-vested:
I think I need to isolate this type into own group. This is own special bread of idiots, presented explicitly within internet whose trepidation about own brand of cable elevators make them to get any comments about anything that reminds a cable elevator as personal insult of own mother. Any, not even critical but even less then admireative comments about anything abstract would  make the idiots to behave as you call his children ugly and you face a barrage of senseless accusations.
Anyhow, I hate those sons of the bitches and probably from now and own I need instead of trying to educate idiots about audio I need to explain them that their children shall be ugly if their fathers behave like this.  What the difference – the result will be the same anyhow….

Read More

دیدگاه ها

شنبه ۸ خرداد ۱۳۸۹
/ / /
Comments Closed

یکی از چیزهایی که من ازش غافل بودم این بود که های فای برای من ممکنه همون معنی ای رو نده که برای دیگران میده، در نظر نگرفتن نگاه دیگران میتونه کمی ما رو از درک چگونگی برخورد دیگران با این مقوله دور کنه.

مثلا ممکنه کسی دلش بخواد از این هابی فقط لذت ببره و اصلا خیلی براش مقصد (صدای خوب) مهم نباشه و تنها به همون مسیر توجه کنه، این لذت میتونه استریو فایل خوندن و بر مبنای پیشنهاد این مجله برند جدیدی مثل Halcro خریدن باشه، میتونه بازی با انواع مختلف آمپلی فایرها و بلندگوها باشه، میتونه به فروشنده ها سر زدن و گپی با اونها زدن باشه، میتونه تیون و tweak باشه ، میتونه با دوستان های فای گپ زدن باشه ، میتونه سر زدن به سایتها باشه ، میتونه کمی هم به آکوستیک توجه کردن باشه و …

همه این چیزهایی که نوشتم رو من نقد نمیکنم چون نمیشه گفت تفریح های فای چیز بدی هست یا چیز خوبی هست. زمانی موضوع نقد یک مساله پیش کشیده میشه که ما هر چیزی رو نسبت به برداری بسنجیم، مثلا اگر بردار حرکت ما فقط صدای خوب باشه من فکر میکنم استریو فایل خوندن و سیستم ارتقاء دادن بر مبنای پیشنهاد این مجله کاملا میتونه ما رو وارد مسیر اشتباهی بکنه اما اگر بردار فقط صدای بهتر نیست و ما دوست داریم با کامپوننت ها بازی کنیم و لذت ببریم این بازی بالاخره میتونه شکلی داشته باشه و من هیچ نظری راجع بهش ندارم اما خودم رو وارد بازی های فای نمیکنم چون فکر میکنم میتونم وقت ام رو بجای گفتگو با دیگران جای بهتری صرف کنم و یا پول ام رو میتونم صرف بازی های دیگه ای بکنم که هم برام جذاب تره و هم لذت بیشتری رو بهم میده .

اگر من تابحال زدم تو سر استریوفایل و یا چیزهای دیگری رو بردم زیر سوال بخاطر این بود که من بردار رو صدای بهتر تعریف کردم وگرنه اگر قراره ما فقط از این تفریح لذت ببریم دیگه فرقی نمیکنه Soulution بخریم و یا Vitus . وقتی فقط موضوع، بازی های فای هست دیگه فرقی نمیکنه سورس آنالوگ باشه یا دیجیتال و یا آمپلی فایرمون Air Tight باشه و یا Audio Note . خیلی از این فروشندگان دوست داشتند چنین سایتی وجود نداشت و هر کسی مشغول کار خودش میشد چون میدونند خیلی از این مشتریان فقط دوست دارند یه چیزی بخرند و نوشته های اکبری کمی وضعیت رو ناخوشایند میکنه.

به هر حال من این سایت رو برای این شروع نکردم که بشه فقط جایی برای سرزدن کسانی که از این بازی لذت میبرند چون اگر اینطور بود من هیچوقت نوشته هایی رو برای زیر سوال بردن چیزی نمینوشتم (خصوصا با این ادبیات نسبتا تند) و سعی میکردم همه از خوندن مطالب راضی و شاد باشند، مثلا هم مینوشتم Soulution خیلی خوبه که وارد کننده اش  و مشتریانش حال کنند، هم مینوشتم Vitus خوبه و هم مینوشتم NAD خیلی عالیه، هم مینوشتم استریو فایل چقدر باحاله و کلا بر مبنای یک ساختار ارزش گذاری پیش نمیرفتم که برای خودم دردسر درست کنم. این دردسر ها فقط برگشت فیدبک از کسانی نیست که منافعی تواین کار دارند بلکه کلا فضای های فای طوری هست که کسانی که نظراتشون مخالف این سایت هست هم واکنش هایی نشون میدن و خیلی وضعیت راحت و نقد پذیری وجود نداره.

البته من خودم رو از دیگران جدا نمیکنم و اخیرا به دوستی میگفتم همه ماها از جمله خود من روی نظراتمون تعصباتی داریم، حالا یکی بیشتر و یکی کمتر و برای همینه نقد نوشتن با صراحت (اونم با این ادبیات) چیز کم دردسری تو فضای های فای ایران نیست.

امیدوارم بقول آقای راد کمی توان تحمل نظرات دیگران در ما بیشتر بشه و فضای بهتری داشته باشیم ، اینو اول به خودم میگم. من فکر میکنم کمی حساسیت ها ، دلخوری ها و عصبانیت ها تو این فضا بالاتر از حد منطقی هست و ما یا باید حساسیت هامون رو کاهش بدیم و بیشتر تحمل نظر مخالف رو داشته باشیم و یا باید همگی نظراتمون رو پنهان کنیم و بچسبیم به تعارف و عدم صراحت. حالت دوم محافظه کارانه تر هست اما هیچ نقد و گفتگویی رو دربر نداره اما حالت اول میتونه بنظر من سازنده تر باشه. البته فراموش نکنیم من اظهار نظر و گفتگو رو موقعی مثبت میبینم که نظر دهنده سه شرط ای که گفتم رو رعایت کنه.

بنظر من استریو فایل هم فهمیده اکثر مخاطبان از همین بازی لذت میبرند و برای همینه که سیاستی رو در پیش گرفته که هم برای مخاطبان جذاب باشه و هم گردشی برای صنعت صدا ایجاد کنه (همه راضی باشند) اما یکی مثل رومی مسیرش دقیقا نقد مسائل بر مبنای یک هدف مشخص هست و نه های فای بازی و شما میبینید تعداد مخاطبان استریوفایل خیلی خیلی بیشتر از سایت رومی هست.

هر کسی مسیری داره بنابراین یکی میشه مخاطب رومی و یکی میشه مخاطب استریو فایل و هیچ ایرادی هم وجود نداره چون هر کسی دنبال چیزی که دوست داره هست.

به تازگی رومی این مطلب رو تو انجمنش نوشته که هرچند به بحث ما مرتبط نیست اما جالبه:

http://www.goodsoundclub.com/Forums/ShowPost.aspx?postID=13640#13640

There is no need to say anything if there is nothing to say.
Talking with a different audio people and familiarizing myself with what they do I have been observing a well-recognized pattern. The majority of audio people of course are the wasted hostages of adulthood boredom. Still there is a very small layer of audio enthusiasts, probably no more than 0.5%, who are trying to pursuit a sensible reasoning of own audio actions. Those people operate by speakers, amplifiers, cable and the 99.5% of the rest audio Morons think that they are their “audio colleges”, however in really it is very far from truth. Thos people arrange own “authored” playbacks, the playbacks that have expression of own personally and the playbacks that address and express own sonic objectives. This is very far from just building high-fidelity that mostly misunderstood in audio anyhow. This notion of the audio personalization became somehow “popular” recently, primary by the efforts of the sites like mine. Also, the industry whorish shepherds in their desire to develop new and new sale techniques read the sites like mine and try to wax similar poetry promoting the new crap that they were given to sale. Anyhow, let leave the gaining popularity of that “alternative sale” alone – it really does not matter to me how “the whores sale crap to the Morons” –  the phrase that might be the industry slogan. Let to look at that 0.5% of audio folks who do try making sensible efforts in sound reproduction.
For instance, we have a person who setup a playback that reflects his or her very specific sonic objectives and very specific points of expressionism. What does it mean? Does it mean the person’s playback is able to handle higher forms of musicality? Not necessary. If playback is a reflection of intention and objectives then the main question is: how noble and how refined those intentions are. This is dangers territory where people prefer do not go but I do, in facts I feel very comfortable in this territory. I insist that a great proportion of audio enthusiast (still among those 0.5%, the rest are just an irrelevant waste) failed with this playbacks at the level of uninvolved, banal and under developed objectives.   Did you see those young pianists that superbly render notes but their sound never become meaningful music? In their case the low expressivity of this musical phraseology is a direct reflection of their insufficient personal development. They are too “small” to play some music; they can handle the time-amplitude evidence of sound but they are no able to feel sound with subconscious subliminal sensations. There is nothing wrong with it. Those musicians might be wonderful people but they are limited in greatness of musical expressivity.
There is an absolutely the same situation in audio among those 0.5%. The people might have well-formed sonic objective, and they might have skills and means to renders those objective into audio solution but the very question would be – how elevated those sonic objective are? Unfortunately many, very many audio people (against the best part of them, the 0.5%) have sonic ideas very primitive. The primitivism of their audio sinking is very well might be recognize from what people say and in most cases it is not necessary to hear this playback. You would never believe how frequently I make an assumption how a person’ playback might sound by not looking at the person equipment but by listening/reading what a person intend to say. You would be shocked how accurate my predictions are. Particularly if to know the specific gear involved that it is possible to make very-very accurate assumption.
The point of this that we do not escape from ourselves – we are what we are and our actions in audio are juts reflections of it. If you look at an exposition of a painter or read a novel then we can make a very accurate estimate what was in a head of the artist. With playbacks the situation is absolutely identical. There is no need to write a book if there is nothing to say. There is no need compose a symphony if you have nothing express. There is no need to paint, dance, sing, engineer or to do anything creatively if behind you creativity there is no underlying realization of reason, purpose or expressively of you own thought or feeling. There is no needs to build a playback of you have nothing to express by the sound of this playback, at least if you have nothing to say to yourself…
Rgs, Romy the Cat

Read More

Professor Dr. Fritz Sennheiser dies

جمعه ۷ خرداد ۱۳۸۹
/ / /

پرفسور Fritz Sennheiser در سن 98 سالگی درگذشت.

ایشون پایه گذار کمپانی آلمانی Sennheiser electronic GmbH & Co. KG بودند که هدفونهاشون خیلی معروف هست. این کمپانی رو سال 1945 تاسیس کردند و تو زمینه تولید هدفون و میکروفن فعالیت داشتند.

من خودم از هدفون خوشم میاد خصوصا اگر با یک آمپ مینیمال لامپی با مدل زیر صدا رو بشنوم :

Decware The Zen Triode Stereo Pre-amplifier MODEL CSP2 (Single Ended Triode Class A1 OTL with a tube rectified high current power supply)

با یک DAC ساده 47 Labs (زیر 1500 دلار) دیگه خیلی میشه مینی مال، هم مشکل درایو بلندگو نداریم، هم مشکل Crosstalk استریو رو نداریم، هم مجبور نیستیم دنبال DPOLS بگردیم، هم ترانس خروجی نداریم، هم کل مدار بسیار بسیار ساده و مینی مال هست و هم بقیه کسانی که تو خونه هستند مجبور نیستند صدایی رو بشنوند که ما دوست داریم بشنویم.

هدفون خوب میتونه یک امتیاز بزرگ باشه هرچند بنظر من فقط با هدفون شنیدن کمی در دراز مدت برای گوش من خسته کننده هست اما 100 درصد پیشنهاد میکنم چنین چیزی رو تهیه کنید چون کل هزینه آمپ CSP2 و بهترین نوع هدفون Sennheiser HD800 زیر 2 میلیون درمیاد اما صداش واقعا در مقیاس قیمتش خیلی عالیه.

راستی کارداس هم یک مصاحبه ای با Positive Feedback داشته که جالبه بخونید.

هدفون برای شنیدن درازمدت خوب نیست حداقل من نمیتونم بیشتر از یکساعت بهش گوش بدم.

Read More