
http://www.audiostream.com/content/daniel-j-levitin-your-brain-music
Read Moreای خدا این وصل را هجران مکن سرخوشان عشق را نالان مکن نیست در عالم زهجران تلخ تر هر چه خواهی کن ولیکن آن مکن
بوی باران ، بوی سبزه ، بوی خاک
شاخههای شسته ، باران خورده ، پاک
آسمان آبی و ابر سپید
برگهای سبز بید
عطر نرگس ، رقص باد
نغمهی شوق پرستوهای شاد
خلوت گرم کبوترهای مست
نرم نرمک میرسد اینک بهار
خوش بحال روزگار
خوش بحال چشمهها و دشتها
خوش بحال دانهها و سبزهها
خوش بحال غنچههای نیمهباز
خوش بحال دختر میخک که میخندد به ناز
خوش بحال جام لبریز از شراب
خوش بحال آفتاب
ای دل من گرچه در این روزگار
جامهی رنگین نمیپوشی بکام
بادهی رنگین نمیبینی به جام
نقل وسبزه در میان سفره نیست
جامت از آن می که میباید تهی است؛
ای دریغ از تو اگر چون گل نرقصی با نسیم
ای دریغ از من اگر مستم نسازد آفتاب
ای دریغ از ما اگر کامی نگیریم از بهار
گر نکوبی شیشه غم را به سنگ
هفت رنگش میشود هفتاد رنگ…
فریدون مشیری
Read Moreیک آلبوم الکترونیک از شولز هست به نام Moondawn که پیشنهاد میکنم بشنویدش. اولین آهنگ این آلبوم از دقیقه 10 به بعد چه فضایی داره …
شولز کارهای واگنر رو دوست میداشت.
http://fa.wikipedia.org/wiki/%DA%A9%D9%84%D8%A7%D9%88%D8%B3_%D8%B4%D9%88%D9%84%D8%AA%D8%B2
در سال ۱۹۷۰، کلاوس شولتز که بعنوان نوازنده درامز بهمراه ادگار فروسه*[۳] و کنراد شنیتزلر*[۴] در گروه تنجرین دریم بود، پس از انتشار اولین آلبوم گروه با نام “الکترونیک مدیتیشن”*[۵]، گروه را ترک کرد و بهمراه مانوئل گوتشنیگ *[۶] گروه اش را تمپل را تشکیل داد. اما او پس از انتشار اولین آلبوم، این گروه را نیز ترک کرد تا به صورت انفرادی به آهنگسازی بپردازد.
شولتز اولین آلبوم انفرادی خود را در سال ۱۹۷۲ تحت عنوان “ایرلیشت” *[۷] منتشر کرد. در این آلبوم او از ارگ و صدای ضبط و فیلتر شدهٔ یک ارکستر -به طوری که قابل تشخیص نیست- بهره جست. آلبوم بعدی او “سایبرگ” *[۸] نام داشت که بسیار شبیه اولین آلبوم اوست، ولی اینبار او از سینت سایزر ای ام اس سینتی آ*[۹] نیز استفاده کرد.
آثار او از این مقطع بسیار پیشرو و متعالی شد. از مهمترین آلبومهای او میتوان به “سحرگاه ماه” *[۱۰] در سال ۱۹۷۶ (اولین آلبومی که در آن، شولتز از سینت سایزر موگ مدولار *[۱۱] استفاده کرد)، “سراب”*[۱۲] در سال ۱۹۷۷ و “شن روان” *[۱۳] در سال ۱۹۷۹ (با همکاری آرتور براون *[۱۴] به عنوان خواننده در آهنگ “سایه های جهالت” *[۱۵]) اشاره کرد. او همچنین در سال ۱۹۷۶ به گروه آهنگساز و نوازنده پرکاشن ژاپنی، سومو یاماشتا *[۱۶] پیوست. (در این گروه نوازنده های دیگری نیز از جمله مایکل شرایو*[۱۷]، استیو وین وود *[۱۸] و ال دی مئولا *[۱۹] حضور داشتند.)
در موسیقی شولتز، بیشتر از هر موسیقیدان الکترونیک دیگری در آن عصر، صداهای آلی شنیده میشود، حتی هنگامی که از سازهای غیر الکترونیکی استفاده میکند، مانند گیتار آکوستیک و صدای خواننده مرد در آلبوم “رقص سیاه” *[۲۰] و یا ویولن سل در آلبومهای “شن روان” و “ترنسفر” *[۲۱] در سال ۱۹۸۱. او صدای سینت سایزر مینی موگ *[۲۲] را در آهنگهای خود به گونه ای توسعه داد که به صدای گیتار الکتریک شبیه میشد، که این صدا به صدای تاثیر گذاری در اجراهای زنده و آلبومهای استودیویی او تبدیل شد. در سال ۱۹۷۸ آلبوم “X” را منتشر کرد (نام آلبوم بیانگر دهمین آلبوم او نیز هست)، آلبومی که به اشخاص مهمی ارجاع داده شده است. از جمله: فردریش نیچه، لودویک دوم باواریا و ویلهلم فریدمن باخ. در سال ۱۹۷۹ او نام مستعار ریچارد وانفرید را نیز برای خود برگزید که بیانگر علاقه او به موسیقیدان آلمانی ویلهلم ریچارد واگنر است.
در این دهه او از سازهای آنالوگ دور شد و به ساز های دیجیتال روی آورد و کمتر از دهه قبل به تجربه گرایی پرداخت. گرچه نشانه های این تغییرات در آلبوم “این را حفر کن” *[۲۳] که در سال ۱۹۸۰ منتشر شد به چشم میخورد، اما با انتشار آلبوم “ترنسفر” بود که در آهنگسازی او فراگیر شد. این آلبوم متکی بر تکنیک سیکوانسینگ *[۲۴] بود که نتیجه آن اوج گرفتنهای متناوب و پایان ناپذیر است. این سبک جدید در آلبوم “آودنتیتی” *[۲۵] به شکل متعالی خود شنیده میشود (بخصوص در دو آهنگ اول آلبوم). این روند در سال ۱۹۸۴ با آلبوم “بیم”*[۲۶] که برای موسیقی متن فیلمی به همین نام، به کارگردانی جرالد کارگل *[۲۷] ساخته شد، ادامه یافت. در این آلبوم شولتز از صداهای خشن دوری ورزید و بر پایه سیکونسر *[۲۸]، صداهایی بیشتر شبیه صداهای آلی سالهای اولیه فعالیت خود، تولید کرد.
در دهه ۱۹۹۰ کلاوس شولتز به سمپلینگ *[۲۹] روی آورد و از صداهای از پیش ضبط شده، همچون صدای “زار زدن زنانه” در آلبومهای استودیویی و همچنین اجراهای زنده خود استفاده کرد. در سال ۱۹۹۵ با بهره گیری از این تکنیک و با همکاری مانوئل گوتشینگ به عنوان نوازنده گیتار، آلبوم “در غم” *[۳۰] را منتشر کرد. در این دهه او تعداد زیادی از قطعات منتشر نشده استودیویی و زنده خود را بر روی چند مجموعه سی دی منتشر کرد.
در این دهه شولتز بیشتر به ترکیب عناصر موسیقی جز، کلاسیک، ترنس و تکنو پرداخت. او همچنین به همراه لیزا جرارد به عنوان خواننده، یک آلبوم استودیویی و دو آلبوم اجرای زنده را منتشر کرد.
Read More
فرمت FLAC مخفف Free Lossless Audio Codec همون فرمت Lossless صداست که برای دسترسی به یک آلبوم موسیقی بدون افت کیفیت میشه این فرمت رو از اینترنت دانلود کرد.
برای دانلود آلبوم هایی که بهشون دسترسی نداریم من از تورنت استفاده میکنم. تورنت یک شکل دانلود بصورت اشتراکی بین کاربران هست.
خب اولین قدم اینه که برنامه µTorrent رو روی کامپیوترتون نصب کنید. بعد از نصب این برنامه میتونید به سایت http://kat.ph/ بروید و توی کادر سرچ اسم آلبوم مورد علاقه رو سرچ کنید. اگر خواستید حتما FLAC باشه این عبارت رو قبل از اسم آلبوم تو کادر سرچ بیاورید.
آلبوم که پیدا شد فایل تورنت اون آلبوم رو دانلود کنید و با برنامه µTorrent میتونید فایل رو باز کنید. با باز شدن فایل بطور اتومات دانلود آلبوم شروع میشه.
میدونیم این کار خلاف قوانین کپی رایت هست اما مشکل اینجاست اگر کسی تو ایران بخواد به قوانین کپی رایت احترام بگذاره عملا نمیتونه به آلبوم ها دسترسی داشته باشه.
باعث بسی خوشحالی است که در سال 2012 که همه دنیا به هم وصل شدند ما باید دزدکی آلبوم دانلود کنیم بشنویم .
Read Moreپرواز ابدي آواز خوان گيلكي
موسيقي گيلان از حوالي دهه 30 شمسي، همواره محل فعاليت دو طيف اصلي بود كه دو شيوه متفاوت را براي كار خود برگزيده بودند: گروه اول، موسيقيداناني كه رويكردشان به سمت اصالت و سنتگرايي بود و ميكوشيدند تا آثاري منطبق بر ساختار فولكلور منطقه گيلان ارايه دهند و گروه دوم، موسيقيداناني كه تمايل داشتند با استفاده از پيشينه كهن موسيقايي گيلان، با جريانهاي روز همراه شوند و آثار مدرنتري را توليد كنند. «فريدون پوررضا» بدون شك مهمترين چهره گروه اول طي نيم قرن اخير بود.
فريدون پوررضا خواننده فولكلوريك گيلان در سن 80 سالگي در رشت بدرود حيات گفت.
فريدون پوررضا در سوم مهر 1311 در لشتنشا متولد شد. تحصيلات ابتدايي را در مدرسه ناصر خسرو به پايان رساند و سپس در مغازه پدر به آرايشگري پرداخت. او از استادان آواز يونس دردشتي، سعادتمند قمي و غلامحسين بنان، آواز ايراني را آموخت و در سال 1333 كار تعزيه را به همراه علي بهكيش آغاز كرد.
او در همان سال، نمايشنامهيي براي تئاتر و اجراي آن در سالن سينماي لشتنشا نگاشت.
شش سال بعد در آزمون خوانندگي راديو گيلان رتبه اول را كسب كرد و به طور رسمي به عنوان خواننده شروع به كار كرد. از ارديبهشت 1350 همكاري با تلويزيون را آغاز كرد و در همان سال به عنوان پژوهشگر آواهاي بومي و با همراهي مشاهير فرهنگي و هنري ايران به لندن سفر كرد.
پوررضا در سال 1367 همكارياش را با اداره كل فرهنگ و ارشاد اسلامي گيلان به عنوان كارشناس موسيقي آغاز و در همان سال كنسرتي را در رشت برگزار كرد. از آن تاريخ به بعد، به ترتيب در شيراز، همدان، آلمان، رشت و تهران به اجراي برنامه و كنسرت پرداخت. دو كاست «مي گيلان» و «گيله لو» آثار بعد از انقلاب اوست.
در سال 1379 تيتراژ و متن سريال «پس از باران» را اجرا و يك سال بعد، مقام اول موسيقي در فيلم و سريالهاي كشور را از آن خود كرد.
فريدون پوررضا برداشي متفاوت از موسيقي فولكلور ارائه داده است. او از ملوديهاي ديلمان، گالش و گيلك در اين راه استفاده كرد و با تحقيق در زمينه موسيقي، بسياري از ظرفيتهاي موسيقي گيلان را رشد داد و به گيلان و ايران معرفي كرد. از ديگر فعاليتهاي او ميتوان به چاپ مقالات تحقيقي در فصلنامه «گيلاننامه» و ديگر جرايد، همكاري با جهانگير اشرفي و دكتر علي عبدلي در گردآوري «موسيقي گيلان و مازندران»، و تاليف كتاب ارزشمند «موسيقي فولكلوريك گيلان» اشاره كرد.
Read Moreکیهان کلهر در سال ۱۳۴۲ شمسی در خانوادهای کرمانشاهی و موسیقیدوست در تهران چشم به جهان گشود. کار موسیقی را از پنج سالگی به صورت آزاد شروع کرد. دوازده ساله بود که به صورت حرفهای به موسیقی پرداخت و در سیزده سالگی با ارکستر رادیو تلویزیون کرمانشاه شروع به همکاری کرد.
کلهر مدتی کوتاه با گروه شیدا در مرکز هنری «چاووش» همکار بود. در هفده سالگی مقیم ایتالیا شد و سپس به نیت ادامه تحصیل راهی کانادا شد و در رشته آهنگسازی از دانشگاه کارلتن اتاوا فارغالتحصیل شد.
کیهان کلهر در چند سخنرانی و مصاحبه مجموعه جاده ابریشم انگیزه و الگو خود را در نوازندگی کمانچه زنده یاد استاد علی اصغر بهاری نام بردهاست. برای شناساندن موسیقی ایرانی به غیر ایرانیها تلاش بسیاری کردهاست، همکاری وی با هنرمندان هندی از جمله «شجاعت حسین خان» (غزل) و یا با کوارتت کرونوس (Kronos Quartet) (جاده ابریشم)، یویوما و ارکستر فیلارمونیک نیویورک وی را به هنرمندی جهانی تبدیل کردهاست و شنوندگان زیادی در بین غیرایرانیها دارد. او معتقد است: «موزیسین، موسیقیدان یا موسیقیشناس باید به ریاضیات، تاریخ و ادبیات آشنا باشد.»
اساتیدی از «کیهان کلهر» به عنوان جهانیترین مرد موسیقی ایران یاد کردهاند. وی مدتها عضو گروه دستان بود و در کنسرتهای این گروه به همراه استاد شهرام ناظری به نوازندگی و تنظیم پرداخت. از میان این آثار میتوان به سفر به دیگر سو و دو اثر دیگر که در ایران انتشار نیافتهاند اشاره نمود. پس از جدایی از گروه دستان و آغاز فعالیتهای مستقل با موسیقیدانهای خارجی، با همکاری اساتید گرامی محمد رضا شجریان و حسین علیزاده آثاری شایسته را پدید آورد که شامل شش آلبوم زمستان است، بی تو به سر نمیشود، فریاد، ساز خاموش، شب، سکوت، کویر و سرود مهر میشوند.
وی همراه با نوازندهٔ باقلامای ترکیه، اردال ارزنجان کنسرتهایی را هم در مناطق مختلف جهان در حال اجرا دارد و آلبومی نیز با این نوازنده ترک به نام The Wind در شرکت ECM ارائه کردهاست. کلهر همچنین در ژانویه سال ۲۰۰۸ میلادی کنسرتی را به همراه کوارت زهی بروکلین رایدر در شهر نیویورک به روی صحنه برد که در آن قطعاتی از آلبوم شهر خاموش نواخته شد. کیهان کلهر تنها موسیقدان ایرانی است که ۴ بار نامزد جایزه گرمی امریکا شدهاست. نوای کمانچه کیهان کلهر در موسیقی متن فیلم ” جوانی بدون جوانی ” ساخته فرانسیس فورد کاپولا از جمله آثار بیادماندنی اوست. ‘جوانی بدون جوانی’ که در سال ۲۰۰۷ میلادی ساخته شد، فیلمی کاملا شخصی از فیلمسازی است که در میانسالی قرار داشته و اتفاقا تجربه دلنشینی را هم رقم زدهاست. موسیقی شنیدنی و گوش نواز ‘اسالدو گولیچف’ از نقاط مثبت فیلم است که شنیدن نوای مسحورکننده کمانچه ‘کیهان کلهر’ آن را دو چندان میکند.
منم این آلبوم رو دوست دارم
Read Moreگروه Supertramp رو احتمالا میشناسید، حتما این آلبوم رو بشنوید. مرسی از دوستی که این آلبوم رو اولین بار پیشش شنیدم. دیشب این موسیقی رو جایی شنیدم که خیلی به من انرژی داد ، خیلی زیاد …
واقعا موسیقی یکی از تاثیر گذارترین چیزهایی است که در زندگی من وجود داره.
اینم خاطره شنیدن سوپر ترمپ با سیستم آقای کیهانی :
Read Moreبالاترین سری مارتن سوپرمی با قیمت 135000 دلار آماده فروش هست .
این بلندگو رو آقای مایک Audio Federation گذاشته برای فروش و به من ایمیل زدند که کسی تو ایران اگر خواست میتونه یه این قیمت بفروشه. این بلندگو رو اگر کسی خواست میتونه تو امریکا از مایک بخره.
Read More
آمپلی فایر ها تو بهترین حالت باید رفتاری شبیه به پری آمپ ها داشته باشند چرا که پری آمپ ها در مقیاس سینگال با دامنه کم و امپدانس طبقه بعدی بالا کار میکنند و پاسخ اونها نسبت به آمپلی فایر به ایده ال نزدیک تره.
حالا هر چقدر یک آمپلی فایر Power Amplifier هم وابستگی اش به امپدانس بلندگو کمتر باشه و هم رفتار خطی تری داشته باشه بیشتر measurement اش شبیه به پری رفرنس میشه.
بین پری ها نکته جالب شباهت بسیار زیاد پاسخ ترانزیستوری ها با لامپی هاست اما در آمپ قدرت پاسخ لامپی با ترانزیستوری خیلی فرق میکنه.
تو حالت ایده ال با افزایش توان خروجی اندازه دیستورشن و مهمتر از اون شکل دیستورشن باید ثابت باشه و اگر تغییر داره باید با شیب کاملا ثابت رو به بالا باشه (رو به پایین بودن یعنی فیدبک منفی) و با تغییر فرکانس هم حتما باید دیستورشن هم شکلش ثابت باشه و هم مقدارش.
شکل دیستورشن هم باید تا حد ممکن به هارمونیک های اولیه خلاصه بشه و نه هارمونیک های بالاتر و چیزی که ما تو هیچ میژرمنتی ندیدیم شکل هم دامنه فرکانسی و هم فاز فرکانسی هارمونیک ها هست البته تو بار کامل.
تو پری آمپ های رفرنس دنیا جالبه بدونید کنراد جانسون ، Lamm ، Naim ، EAR ، Hovland ، Ypsilon ، dartzeel ، Ayre پاسخ خوبی دارند. ویتوس و آئودیونت تو استریوفایل نیستند که وضعیتشون رو ببینیم و ASR هم پری نداره.
در مقابل halcro ، Mark Levinson ، MBL ، CLasse ، Musical Fidelity ، Mcintosh ، NAD ، BAT ، Nagra ، YBA ، VAC ، Jadis ، Simaudio ، Boulder ، Viola ، Bryston وضعیت خوبی ندارند.
Krell و Burmester و jeff rowland و خیلی های دیگه هم تعریف چندانی ندارند هرچند وضعیتشون مثل مکینتاش و مارک لوینسون و … بد نیست.
البته هر برندی یک نوسان خوب و بد هم داره و بعضی محصولاتش از یکی دیگه ممکنه بهتر باشه اما برندهایی که عالی هستند همه کامپوننت هاشون عالی هست و برندی که محصول خوب و معمولی و بد رو با هم داره محصول عالی نخواهد داشت.
من شنیدم Dartzeel اومده ایران که برام خبر جالبی بود. حالا عکس هاشو که بگذارم میبینید چقدر Dartzeel پاسخ خوبی تو میکرو داره و چقدر Soulution Audio پاسخ بدی در میکرو و هر دوشونو یک شرکت میاره.
اگر به برندهایی که بعنوان خوب معرفی کردم نگاه کنید میبینید نظرات قبلی ام هم به همین شکل بود مثلا EAR یا Dartzeel یا Howland رو قبلا در موردشون نوشتم.
دیشب تو کجا بودی من خواب تو را دیدم …
Read Moreقبلا این پست ها رو در مورد خطا نوشتم :
https://www.hifi.ir/?p=3011 بخش اول
https://www.hifi.ir/?p=3293 بخش دوم
https://www.hifi.ir/?p=3306 بخش سوم
https://www.hifi.ir/?p=3571 بخش چهارم
بنظر من مشکل اصلی آخرین کامپوننتی هست که خطا ایجاد میکنه و ما توجهی بهش نداریم . این کامپوننت همون آکوستیک ما و مکان بلندگوی ماست. قبل از آکوستیک بیشتر خطا به دیستورشن مربوط میشه تا به فرکانس اما در بخش آکوستیک بیشتر پاسخ فرکانس تغییر میکنه.
این خطا خیلی بزرگ هست و ما همه نظراتمون رو در بیشتر مواقع با وجود این خطای بزرگ میدیم. چون اتاق روی پاسخ فاز و دامنه فرکانسی تاثیر زیادی داره و مثل یک فیلتر خیلی پیچیده فرکانسی عمل میکنه برای همینه که وقتی یک کابل یا پری عوض میشه ممکنه DPOLS جاش فرق کنه (این جمله رو رومی میگه) .
همه ما میدونیم تغییر یک کابل یا پری روی پاسخ فرکانسی تاثیر خیلی زیادی نیست اما چون اتاق یک فیلتر پیچیده هست ممکنه این تغییر اندک رو یه جورایی با بزرگنمایی بیشتری نشون بده و اگر کل سیستم وضوح فرکانسی بالا و دیستورشن کمی داشته باشه باز این تغییر در انتها ملموس تر هست. اگر شما درس فیلتر سنتز پاس کرده باشید میدونید کمی تغییر دامنه فرکانس نزدیک به محدوده رزونانس سیستم چه تغییر بزرگی در دامنه خروجی سیگنال ایجاد میکنه و ما در حوزه فرکانس این وضعیت رو داریم که اگر سیستمی رو در یک فرکانس خاص فقط کمی تحریک کنیم خروجی تغییر خیلی زیادی خواهد داشت.
حرف من اینه با آکوستیک ایده ال و مکان بلندگوی ایده ال نتیجه خروجی صدا حساسیتش به تغییر هر یک هز کامپوننت ها میاد پایین.
بنابراین اگر آمپ عوض کردید صدا خیلی فرق کرد نگید اکبری بیخودی اهمیت آکوستیک رو زیاد کرده و همه تاثیر دارند ، باید بدونید نوع تاثیر آکوستیک متفاوت هست و تا تو یک فضای درست صدا نشنوید نمیتونید به اهمیت آکوستیک پی ببرید.
Read More