موضوع فهم و یادگیری در انسان موضوع خیلی پیچیده ای برای مطالعه هست اما من به اختصار در مورد نگاه خودم مینویسم که شاید کاملا غلط باشه.
بنظر من فهم دقیق یک موضوع یا گزاره یک فرایند هست و نه یک چیز یک دفعه ای که از خوندن یا شنیدن حاصل بشه.
گزاره ها و به بیانی کلی تر زبان نقش زیادی در تسهیل درک و ارتباط داره اما خود درک و فهم یک فرایند ذهنی است که گزاره های بیرون میتونند تریگر باشند برای شکل گیری این تغییر. غیر از این حالت میشه به خاطر سپاری و نه چیزی بیشتر.
به عبارتی قدم اول درک به خاطر سپاری گزاره هست اما قدم های زیادی تا انتها داریم و برای همینه تعداد کسانی که چیزی رو دقیق فهمیدند تعدادشون خیلی کمتر از تعداد کسانی که اون چیز رو به خاطر سپردند هست.
خیلی ها بعنوان استاد دانشگاه نظریه انیشتن رو درس میدند اما واقعا درک کمی از جریان داشتند اما عده معدودی هم هستند که این فاصله به خاطر سپردن رو تا درک کامل طی کردند.
درک مفاهیم صدا هم بدون تجربه ممکن نیست. بدون درک عمیق فقط در سطح میتونیم با هم گفتگو کنیم اما ارتباط عمیق تر با درک عمیق تر شکل میگیره.
تو حوزه صدا ما نیاز به تجربه بیشتر و شرایط بهتر تست برای درک عمیق تر مفاهیم داریم و نه بحث های بی نتیجه سطحی.
فرض کنید یکی بیاد همه چیزها رو در های فای دقیق و درست توضیح بده و فرض هم کنیم همه این توضیحات 100 درصد درست باشه اما بنظر من چیز خیلی زیادی به ما اضافه نمیشه چون درک صدا فرایندی هست که ما باید در خودمون شکل بدیم و با شنیدن و تست و تجربه آگاهی هامون رو گسترش بدیم. اطلاعات درست بیرون فقط کمک میکنه که ما سریعتر این تجربه رو طی کنیم و به مرحله آخر برسیم.
دنیای صدا از نگاه من 90 درصدش تجربه شنیداری در شرایط مناسب هست و 10 درصدش مطالعه نظرات دیگران.
خوب بشنوید صداها رو و به خودتون و تجربه هاتون متکی باشید. بدون پیش قضاوت تجربه کنید و نتیجه رو خودتون بگیرید و نگذارید ایده های دیگران بجای کمک به شما مانعی برای درک درست صدا باشه.
همه چیز به خودتون بر میگرده پس تنها راه حرکت کردن تجربه کردن بیشتر هست.
2 Comments