تحلیل صدای Quad 2905 با آمپلی فایر Audio Note Ankoru – بخش دوم

تحلیل صدای Quad 2905 با آمپلی فایر Audio Note Ankoru – بخش دوم

یکشنبه ۲۹ اردیبهشت ۱۳۸۷
/ / /
quad-2905.jpg

چون همه تحلیل رو نمیتونم یکجا بنویسم ترجیح دادم به چند بخش تقسیمش کنم و الان بخش دوم رو نوشتم.

بنظر میرسید هم آمپلی فایر لامپی و هم بلندگوی Quad و هم سورس آنالوگ با هم خوب جور شده بودند و ممکنه یکی از دلایل این Matching این بود که هر سه با افزایش فرکانس تغییر مشخصه در صدا نداشتند.
من باورم نمیشد از یک آمپلی فایر لامپی چنین صدایی میشنوم و اگر یادتون باشه من همیشه دید مثبتی به صدای لامپهایی که شنیدم نداشتم و بیشتر از Solidstate ها خوشم می اومد و فکر میکردم شاید Audiophile ها بیشتر دوست دارند یک صدای بدون دینامیک و گوش نواز بشنوند اما Audio Note Ankoru ثابت کرد میتونه در سیستم Match صدایی بده که من رو شیفته خودش کنه.
اگر نمیدونستم چه سیستمی داره صدا پخش میکنه (Blind) نمیتونستم حدس بزنم Power Amplifier دستگاه لامپی هست و نهایتا اگر حدسم لامپ میبود میگفتم یا Pre و یا Source یک طبقه لامپ داره. نزدیکی و Presence صدای Ankoru و اون Human Like Midrange اش با Quad خیلی خوب Match شده بود. واقعا احساس Coloration لامپ در صدا نبود و شاید بهتره بگم اون حس Coloration لامپی که من ازش خوشم نمیاد در صدا نبود.

صدا در ابتدا کمی Dark و Polite بود و حس Dullness در صدا بود اما بعد از گذشت 4 ساعت صدا بازتر شد و وضوح و گرمای طبیعی صدا بیشتر شد. رکورد ها بعد از 4 ساعت بهتر خودشون رو نشون میدادند و سیستم در حالت پایدارتر و گرم صدایی Neutral تر میداد.
Solidstate ها وقتی خیلی خوب طراحی و ساخته میشوند مثل Krell Evolution One & Two و یا Mark Levinson No.32 & No.33 و یا Vitus SM-101 و یا ASR Emitter II صداشون اون گرمای طبیعی صدای یک ساز رو تا حد خوبی حفظ میکنه و بدون از بین بردن اون حس زیبایی که در Micro صدا هست موسیقی رو پخش میکنه هرچند با همه اینها Ankoru بالاتر از بهترین Solidstate ها اون Body و Bloom رو به شنونده میداد. این Bloom یک حس Natural بودن رو با خودش داشت نه یک حس Exaggeration رو و فکر میکنم Ankoru با یک بلندگویی مثل Wilson 8 باز در این شاخص جلوتر هم بیاد و شنونده رو در این شاخص بیشتر مجذوب خودش بکنه. تنها باری که یک آمپلی فایر Solidstate توانسته بود اون Bloom رو در مقایسه با یک لامپ خوب تا حد خوبی به من بده Krell Evolution One & Two بود. با Evo One اونقدر موسیقی خالص پخش میشد که تا حد خیلی خوبی کاری به اون حالت طبیعی صدا نداشت اما تقریبا بیشتر Solidstate های معمولی یا یک گرمای غیر طبیعی رو القا میکنند و یا یک صدای سرد میدهند و در این شاخص از یک لامپ خوب عقب تر می ایستند. بهرحال Ankoru در شاخص هایی جلوتر از بهترین Solidstate ها بود و در شاخص هایی هم عقب تر ولی من با همه علاقه ای که به Solidstate ها دارم خیلی تحت تاثیر صدای Ankoru قرار گرفتم. دو تکنولوژی لامپ و ترانزیستور در کلاس های بالا محدودیت هاشون خیلی کمتر میشه اما بهر حال گوش من و شما خیلی راحت تفاوت هاشون رو درک میکنه.

واقعا وقتی میبینم هر تکنولوژی در کلاس های بالا محدودیت هاش کم میشه لذت میبرم هرچند همیشه تفاوت صدا ها اونقدر زیاد هست که هر کدوم ما انتخاب هامون متفاوت بشه.

Ankoru در Micro حرفهای زیادی برای گفتن داشت و بافت صدای Ankoru با Sharpness صدای Quad مجموعه خوبی رو به شنونده میداد و من چقدر دلم میخواست جای اون سورس دیجیتال و کابلها چیزهای دیگه ای باشه.
چقدر خوب میشد اگر میشد در ایران این سیستمها رو در کنار هم میشنیدم و مقایسه بهتری میداشتم.
صدای سیستم در Macro توانایی های یک Solidstate خوب با بلندگوهای درایوری رو نداشت اما این محدودیت زمان شنیدن جلب توجه نمیکرد و شنونده رو متوجه نمیکرد.
کلا الکترواستاتیک ها اون Effortless Macro Dynamic رو خصوصا در فرکانسهای پایینتر ندارند و یک کم در صدا حس گرفتگی وجود داره. منظورم از گرفتگی حالت Dullness نیست بلکه این حالت وقتی مشخص میشه که شما یک موسیقی خیلی Dynamic بگذارید. احساس میکنید صدا جریان Fluency و راحتی رو در ضربات و Attack ها خصوصا در نواحی پایین تر نداره و کمی محدودیت دینامیکی در صدا حس میشه و برای همین هست که الکترواستاتیک خیلی تو بازار مورد توجه کاربران عادی نیست. کاربران عادی بیشتر دوست دارند موسیقی های پرسروصدا و Rock گوش کنند و کلا Audiophile های حرفه ای بیشتر به صدای Quad علاقه مندند. البته این محدودیت واقعا اونقدر نیست که فکر کنید یک ضعف محسوب میشه و واقعیت اینه من وقتی به صدا گوش میدادم این حس محدودیت رو خیلی لمس نمیکردم و Quad خیلی خوب موسیقی های Dynamic رو رندر میکرد اما در مقایسه با بلندگوهای درایوری طبیعتا عقب تر می ایسته هر چند این شاخص برای من خیلی مهم نبود چون بیشتر موسیقی آروم گوش میدم تا پر سروصدا.
ناحیه پایین خیلی هم Limit نبود و برخلاف چیزهایی که قبلا در مورد الکترواستاتیک ها شنیدم صدای ناحیه پایین خیلی خوب بود و حداقل برای فضاهای ما کاملا جواب میداد و مهمتر اینکه برخلاف بلندگوهای درایوری با ساخت معمولی و پایین صدا در ناحیه پایین حالت انرژی نداشت و خود صدای ساز شنیده میشد و بنظرم خیلی پاسخ ناحیه پایین عالی بود و مهمتر اینکه اون احساس جدا بودن در فرکانسهای پایین ار ناحیه وسط نبود و صدا یکپارچه و خوب رندر میشد. چه عمقی داشت تصویر و در یک آهنگ احساس کردم صدای سازی از میکروفن چند متری فاصله گرفته و خیلی این حالت راحت درک میشد.
بهرحال هر تکنولوژی با گذشت زمان محدودیت هاش رو کمتر میکنه و به ایده ال نزدیک میشه و Quad 2905 هم واقعا محدودیت هاش به چشم نمی اومد و شنونده رو راضی نگه میداشت.
همونجور که Wilson 8 در شاخص هایی مانند Coherence جلب توجه نمیکرد Quad هم در شاخص هایی مانند Macro Dynamic جلب توجه نمیکرد.
Quad بهتر از بلندگوهای درایوری اون حالت Realness رو تداعی میکرد و نزدیکی ما به صدا و اون حالت Lightness در صدا باعث میشد شنونده احساس کنه صدا همین جا و زنده در اتاق حضور داره (حس Disappear شدن هم خیلی بالا بود) اما Quad در مقایسه با بلندگوی ویلسون 8 اون Load خوشایند و راحت رو کمتر داشت و صداش اون Full-Bodeid رو به شنونده منتقل نمیکرد. ویلسون کمی Lightness صداش کمتر بود و اون حس نزدیکی رو نداشت اما بافت و Load صداش راحت تر و یک حس Lushness رو به شنونده میداد که فکر میکنم هر طراحی در بخشی از قسمت پردازش صدا در مغز بهتر عمل میکنه. Quad اون حس زنده بودن رو به شنونده میده و ویلسون اون Harmonic Richness رو تداعی میکنه. خلاصه تصمیم دارم یک Wilson 8 بخرم و یک Quad 2905 و هردو رو با هم داشته باشم هرچند فعلا نمیدونم کدوم رو بیشتر میشنوم اما حدسم میگه ویلسون رو بیشتر میشنوم.

از نظر من صدای Quad اگر موسیقی خیلی دینامیک نباشه از بلندگوهای درایوری به واقعیت نزدیکتره اما یک درایوری خوب Harmonic Richness و Lushness بیشتری داره و گوش من با این دومی راحت تر هست.

Ankoru با Quad خطای ریتم نداشت و صدا Relax بود و اصلا حالت نرمی زیاد یا کش اومدن در صدا نبود و نویز زمینه این آمپلی فایر کم بود. هرچند این نویز پایه از Solidstate های خوب بیشتر است اما بقول HP (تحلیل گر مجله TAS) این نویز بشکل بخشی از موسیقی نیست تا شنونده رو اذیت کنه و این لول بالاتر نویز کاری به لذت شنیداری نداشت.
آقای آرتور سالواتوره مفهومی بنام Sound Floor داره که فکر میکنم خیلی خوب این مفهوم رو تعریف کرده و بجای اینکه یک تحلیل گر از چندین عبارت برای توضیح این مفهوم استفاده کنه الان میتونه این عبارت رو بکار ببره. واقعا Sound Floor یک آمپلی فایر لامپی خوب مثل Ankoru بهتر از یک آمپلی فایر Solidstate هست و صدای Ankoru اگر نویز زمینه بیشتری داشت اما Sound Floor بهتری در مقایسه با Solidstate های خوب داشت.
صدا حالت Force نداشت و جزو معدود صداهایی بود که انرژی گنگ و مبهم ای که شنونده رو در درازمدت خسته کنه نداشت.

بقیه رو چند روز بعد مینویسم.

4 Comments