تئوری خطا بخش پنجم

تئوری خطا بخش پنجم

شنبه ۳ تیر ۱۳۹۱
/ / /
Comments Closed

قبلا این پست ها رو در مورد خطا نوشتم :

https://www.hifi.ir/?p=3011  بخش اول

https://www.hifi.ir/?p=3293  بخش دوم

https://www.hifi.ir/?p=3306  بخش سوم

https://www.hifi.ir/?p=3571  بخش چهارم

بنظر من مشکل اصلی آخرین کامپوننتی هست که خطا ایجاد میکنه و ما توجهی بهش نداریم . این کامپوننت همون آکوستیک ما و مکان بلندگوی ماست. قبل از آکوستیک بیشتر خطا به دیستورشن مربوط میشه تا به فرکانس اما در بخش آکوستیک بیشتر پاسخ فرکانس تغییر میکنه.

این خطا خیلی بزرگ هست و ما همه نظراتمون رو در بیشتر مواقع با وجود این خطای بزرگ میدیم. چون اتاق روی پاسخ فاز و دامنه فرکانسی تاثیر زیادی داره و مثل یک فیلتر خیلی پیچیده فرکانسی عمل میکنه برای همینه که وقتی یک کابل یا پری عوض میشه ممکنه DPOLS جاش فرق کنه (این جمله رو رومی میگه) .

همه ما میدونیم تغییر یک کابل یا پری روی پاسخ فرکانسی تاثیر خیلی زیادی نیست اما چون اتاق یک فیلتر پیچیده هست ممکنه این تغییر اندک رو یه جورایی با بزرگنمایی بیشتری نشون بده و اگر کل سیستم وضوح فرکانسی بالا و دیستورشن کمی داشته باشه باز این تغییر در انتها ملموس تر هست. اگر شما درس فیلتر سنتز پاس کرده باشید میدونید کمی تغییر دامنه فرکانس نزدیک به محدوده رزونانس سیستم چه تغییر بزرگی در دامنه خروجی سیگنال ایجاد میکنه و ما در حوزه فرکانس این وضعیت رو داریم که اگر سیستمی رو در یک فرکانس خاص فقط کمی تحریک کنیم خروجی تغییر خیلی زیادی خواهد داشت.

حرف من اینه با آکوستیک ایده ال و مکان بلندگوی ایده ال نتیجه خروجی صدا حساسیتش به تغییر هر یک هز کامپوننت ها میاد پایین.

بنابراین اگر آمپ عوض کردید صدا خیلی فرق کرد نگید اکبری بیخودی اهمیت آکوستیک رو زیاد کرده و همه تاثیر دارند ، باید بدونید نوع تاثیر آکوستیک متفاوت هست و تا تو یک فضای درست صدا نشنوید نمیتونید به اهمیت آکوستیک پی ببرید.

Comments are closed.