همین الان چه بارونی میاد ، دوباره عاشق شدم …
چند روزی بود سایت دیده نمیشد و مثل ماه پیش بخاطر بازدید بیشتر و لود شدن عکسهای زیاد قبل از اتمام ماه میلادی پهنای باند تموم شده بود.
این مشکل رو با تغییر و ارتقاء سرور حل کردم تا دیگه از این مشکل ها پیش نیاد فقط اگر کسی ایمیلی برام فرستاد و جوابی دریافت نکرد لازمه دوباره ارسال کنه.
این ارتقاء سرور برام هزینه زیادی داشت و هیچ سود مادی هم از این سایت عایدم نمیشه ، کار ما شده میوه چیدن عمو اکبر.
داستان عمو اکبر و میوه چیدنش اینه که یه آقایی تو شهر ما شهمیرزاد به اسم عمو اکبر یک باغ سیب داشت و موقع جمع آوری محصول اونقدر به فامیل و آشنا میگفت که بیان برای کمک و آخر کار کل پول فروش سیب هاش مساوی میشد با دستمزد اونهمه کارگری که آورده بود .
حالا داستان ما یه چیزی اون ور تر از عمو اکبر شده و همش باید هزینه کنیم اما نه هیچ سود مادی برامون داره و تازه کم هم تا حالا حرف نشنیدیم.
به هر حال میوه چیدن ما تو های فای ادامه داره 😉
2 Comments