لحظه به لحظه با Krell Evo CAST و Wilson Watt/Puppy 8 – بخش هشتم

لحظه به لحظه با Krell Evo CAST و Wilson Watt/Puppy 8 – بخش هشتم

سه شنبه ۳ اردیبهشت ۱۳۸۷
/ / /
wilson-wp8.jpg

دیروز پیش آقای رحمانی بودم و با کمی تغییرات صدای سیستم دوباره شنیده شد. فکر میکنم گوشم کاملا به این صدا آشنا شده و میتونم بدون در نظر گرفتن احساسم نسبت به بلندگوی 8 در مورد محدودیت های این سیستم بنویسم. همیشه از دو سمت میشه نگاه کرد یکی تنها از سمت توانایی های یک کامپوننت و دیگری از سمت محدودیت ها و من فکر میکنم ویلسون توانایی های خیلی بالایی داره هرچند این مساله طبیعی است که محدودیت هایی هم داشته باشه. من در این پست به محدودیت هاش میپردازم هرچند معتقدم این محدودیت ها هنگام شنیدن صدا جلب توجه نمیکنند و مقیاس اونها کوچک هست.

صدای Wilson WP 8 با Krell CAST همچنان تحت تاثیر مشکل کابل CAST هست. کمی دو تا کانال نا همگون و کمی هم صدا مات هست. البته کابل CAST جدید بزودی خواهد رسید و مشکل حل خواهد شد. آقای رحمانی بلندگو ها رو عقب تر بردند و دوروبر بلندگو رو خلوت کردند که در این حالت Bass خیلی از اون حالت Over Power و سنگین و فوروارد خارج شد و خیلی انرژی ناحیه پایین کمتر و کنترل شده تر پخش میشد. من حدس زدم امپدانس پشت بلندگو تغییر کرده اما آقای رحمانی گفتند فقط با همین جابجایی صدا اینقدر فرق کرد. البته خلوت شدن اطراف بلندگو به گوشم کمی صدا رو بخاطر انرژی بیشتر بازگشت ها خرابتر کرد و شنونده رو اذیت میکرد اما در مجموع وضعیت قابل قبول بود. به گفته آقای رحمانی آکوستیک یارامانا در آینده نزدیک درست خواهد شد و من ویلسون 8 رو در یک محیط مناسب خواهم شنید. حدس میزنم وجود بلندگوها در کنار هم Bass رو خراب میکنه و ممکنه صدای بلندگویی که در حال پخش صدا هست تحت تاثیر دیگر بلندگوهای خاموش در اتاق قرار بگیره.

آکوستیک بد موسیقی رو به هم میریزه و شما بجای موسیقی صدا میشنوید و زود خسته میشوید. محال هست بدون فضای خوب از صدا لذت ببرید من پیبشنهادمیکنم یه فکری به حال فضای شنیداری بکنید چون من در ایران فضای ایده ال ندیدم.

ببینید هر بلندگویی محدودیت هایی دارد و در شاخص هایی در مقایسه با دیگر بلندگوها عقب تر و در شاخص هایی جلوتر هست. بقول آرتور سالواتوره محال هست یک طراحی و یا یک تکنولوژی در همه شاخص ها همه طراحی ها و تکنولوژی های دیگر رو Outclass کنه. یعنی هیچوقت بهترین آمپلی فایرهای لامپی نمیتوانند در شاخص هایی مانند Low Noise بودن به بهترین آمپلی فایرهای ترانزیستوری برسند همونطور که بهترین آمپلی فایرهای ترانزیستوری نمیتوانند در شاخص هایی مانند Immediately به پای یک Single Ended Triode برسند. این یک واقعیت هست و اگر از فروشنده ای شنیدید این کامپوننت ای که من دارم از بقیه کامپوننتهایی که دیگران دارند بهتر هست بدانید این حرف تنها یک حرف تبلیغاتی است و فروشنده فقط دوست داره جنسش فروش بره. حقیقت اینه که هر کامپوننتی محدودیت ها و تواناییهای خاص خودش رو داره و این ما هستیم که بر اساس بودجه ، سلیقه شنیداری ، شرایط محیطی ، نوع موسیقی هایی که میشنویم و … انتخاب میکنیم. اینم جمله ای که آرتور گفته :

Finally- The first, unavoidable and ultimate rule in high-end audio is:
You can NEVER have it all, so everyone must eventually make choices, and that means choosing priorities.
Anyone who says otherwise is either very ignorant or lying.

من صدای ویلسون رو دوست دارم و باور دارم این بلندگو وضوح ، جداسازی و Sharpness مثلا Kharma رو و یا Speed یک الکترواستاتیک مثل Quad رو نداره و یا مثل B&W Prestige آقای خرمی اون Cleanness و احساس Neutrality و جداسازی رو به شنونده نمیده. ویلسون گسترش فرکانسی یک بلندگوی 4way رو نداره و شفافیت و نزدیکی صداش مثل یک الکترواستاتیک عالی نیست. البته در همه این شاخص هایی که گفتم ویلسون عقب تر می ایسته باید اعتراف کنم “فقط کمی عقب تر” عبارت مناسب تری هست. اما این مساله از نگاه من کاملا پذیرفته شده هست چون هر طراحی به هر حال یک Compromise هست. در مقابل ویلسون نقاط قوت زیادی هم داره و در شاخص های مهمی جلوتر از Quad و B&W Prestige می ایسته. مهمترین اونها از نظر من بافت صداست و اون Load خوشایند که باعث میشه ساعت ها از موسیقی لذت ببریم. ویلسون Body و یک حس Fullness داره که بقیه ندارند و لذت شنیدن صداش بیشتر از بقیه هست. تصویری یکپارچه و خوب با Smoothness خوب و جزئیات کافی . قبلا یک تحلیل مفصل از صدای ویلسون  نوشتم میتوانید آنرا بخوانید.

اما مساله مهم اینه که وقتی من به ویلسون گوش میکنم چیزی جلب توجه نمیکنه یعنی احساس ضعف در شاخصی نیست که توجه شنونده رو جلب کنه. شاید همون لحظه اگر صدا رو به یک بلندگوی دیگه مثل Kharma سوئیچ کنیم در شاخص هایی احساس بهتر بودن داشته باشیم اما در لحظه ای که به سیستم 8 گوش میکنید چیزی نیست که جلب توجه کنه و یا ذهن رو خسته کنه و یا آدم دلش بخواد یه چیزی در صدا بهتر بشه. من قبلا هم گفتم مهمترین مشخصه صدای ویلسون بالانس بودن اون به گوش من و سلیقه من هست.

صدای ویلسون آرامش و راحتی خاصی داره و کاملا کنترل شده هست. صدا پراکندگی و بیرون زدگی نداره و البته کاملا تداعی کننده یک صدای خاص هست به این معنی که وقتی با چشمان بسته ویلسون بشنوید میتونید حدس بزنید این صدا صدای ویلسون هست. ویلسون Neutrality و اون حالت Hyper detail و Sharpness رو نداره و اگر خیلی به خود صدا نزدیکتون نمیکنه اما آرامش موسیقی رو با خودش داره و شنونده رو بجای آزار دادن نوازش میکنه. اگر خیلی مثل Quad حالت Light و سریع نداره اما در مقابل یک Load خوشایند بر گوش داره با Liquidity بالا که اجازه میده از صدا لذت ببرید.

صدا با Krell دینامیک و ریتم خیلی خوبی داره و در ولوم های بالاتر هم صدا خیلی راحت پخش میشه. صدا مرده نیست و زنده هست هرچند این زنده بودن کمی با خودش احساس Softness و Round بودن رو داره و در مقایسه خیلی Vibrancy یک بلندگوی الکترواستاتیک رو نداره.

صدای ویلسون به گوش خیلی مخملی و نرم میاد اما با دینامیک خوب و شنیدن صداش اون حس موسیقی رو خوب منتقل میکنه. اون حس آرامش و لذت در صداش هست و خستگی کار روزانه رو از شما دور میکنه. صدای ناحیه وسط یک حالت Full داره ( Full Bodied) و واقعا شنیدن صدای خواننده ای که دوست دارم لذتبخش هست. صدا حالت Mechanical و اعصاب خورد کن حتی در مقیاس کم در دراز مدت نداره و یک ملاحت خاصی داره. Very Human Like

صدای 8 به اندازه Kharma حالت Real رو تداعی نمیکنه و به اندازه الکترواستاتیک ها نزدیک به سورس صدا نیست اما صدا Fluid ، Plush و راحت هست مثل کابل The Third . آیا من چیز بیشتری از صدا میخواهم ؟ نه

شنیدن صدای ویلسون 8 بعد از ساعتها بی شباهت به این نیست که از یک خواب خوب آدم بیدار میشه. یک حس خوبی صداش داره و همه این حرفهایی که من در مورد 8 زدم تنها بخاطر این بود که در این دنیای نامهربان ساعتی در کنار ویلسون خستگی کار رو و مسائل رو فراموش کردم. صدای Krell میتونه نزدیکی و گرمای طبیعی بیشتری داشته باشه. منظورم از گرما اون چیزی نیست که تو ذهن شماست و یک نوع احساس نزدیک بودن به سورس صداست. یعنی Presence صدای Krell میتونه بهتر باشه و من فکر میکنم دلیلش به Complex بودنش برمیگرده. صدای Krell میتونه شفاف تر باشه و Direct تر البته با Bloom ببشتر اما همین قدر هم برای من کافی است. در مجموع کمی Micro صدا تحت تاثیر محدودیت های Krell و کابل CAST بود.

هر موسیقی که من میشنیدم حس اش رو خیلی خوب به من منتقل میکرد، حس شادی یا اندوه. فرکانسهای بالا خیلی راحت و طبیعی صدا میداد حتی در ولوم های بالا و کاملا به Mid چسبیده بود.

– نداشتن خطای ریتم در صدای Krell یعنی آرامش و خسته نشدن ذهن

– صدای مخملی و راحت ویلسون یعنی در موسیقی فرو رفتن

– Openness و Flat بودن پاسخ دامنه و یکشکل بودن Timbre صدا در نواحی مختلف فرکانسی بلندگو یعنی جلب توجه نکردن سیستم

نی محمد موسوی رو گذاشتم با اینکه آقای رحمانی موسیقی سنتی گوش نمیده اما تحت تاثیر قرار گرفت ، چه صدایی میداد نی محمد موسوی.

خلاصه از نظر من Wilson 8 یک بلندگوی OK هست که من دوستش دارم اما چون قیمتش بالاست توان خریدش رو ندارم و انتقاد من به این جور کامپوننتها به قیمتهاشون برمیگرده. به هر حال کمپانی ها دوست دارند پول بیشتری از کاربران بگیرند و برای درآمدهای ما در ایران خرید این جور سیستمها کار آسانی نیست. در مورد قیمت ها بعدا بیشتر مینویسم.

11 Comments