جمعه پانزدهم دی ماه 1385 میهمان جناب آقای همایون خرمی بودیم در Showroom ایشان در سعادت آباد. آقای خرمی مدیر khalij hifi بوده و یکی از فعالترین شرکتها در ارائه محصولات های-فای میباشد. قبلا با آقای خرمی تماس تلفنی داشتم و فرصتی پیش نیامده بود تا از نزدیک با ایشان صحبت کنم. طی تماسی با Khalij در مورد کابل با آقای خرمی صحبت کردم و ایشان در مورد برند جدید کارداس Cardas Audio به من اطلاعاتی دادند. خیلی برام جالب بود چون قبلا هم بدنبال کابل بلندگوی Cardas بودم اما آن زمان در ایران نمایندگی نداشت. آقای خرمی که متوجه علاقه زیاد من به های-فای شدند از من دعوت کردند تا ایشان را در Showroom ببینم. از ایشان پرسیدم سیستم دمو چیست و ایشان توضیحاتی دادند. راستش خیلی جا خوردم ، سری رفرنس Accuphase و سری B&W Prestige Nautilus (همان بلندگوی حلزونی شکل) . سیستمی بالای 200 هزار دلار. باید بگویم کمی هیجان زده شدم چرا که باید صدایی را میشنیدم که هر کامپوننت ان بالای 10 میلیون قیمت داشت. البته قبلا در Showroom آقای رحمانی سیستم گران زیاد شنیده بودم اما نه به این قیمت. دو تا Accuphase A60 Power و دو تا A50 در کنار Pre 2800 ، کراس آور Accuphase DF-35 و سورس 100/101 از آکوفیض. بدون معطلی به دوست و همراه قدیمی hifi خودم لاکی زنگ زدم تا جمعه قرار بگذارم. با همه علاقه ای که به شنیدن صدا داشتم نگران Setup سیستم بودم چرا که بقول لاکی صدا گرفتن حتی در این کلاس قیمتی هم کار ساده و راحتی نیست. Mix & Matching و بهینه سازی در هر کلاس قیمتی مهم هست و صدای خوب بدون ملاحظات زیاد بدست نمی آید. خوشبختانه این نگرانی بی مورد بود و آقای خرمی صدای خوبی برای ما گرفتند. فکر میکردم در برخورد اول آقای خرمی میبایست خیلی جدی و کلاسیک رفتار کنند اما ایشان به گرمی از ما پذیرایی کردند و برخورد ایشان بسیار دوستانه ، گرم و راحت بود. تا اینجای کار خیلی اوضاع خوب پیش رفت و با ایشان در مورد های-فای صحبت هایی کردیم ، ایشان از اهداف Khalij ، تاریخچه فعالیت ها و نمایندگی ها برایمان توضیحاتی دادند. در صحبت ها تاکید زیادی داشتند که برای Khalij بیش از مساله تجارت موضوع Performance/Price مهم میباشد و همواره سعی دارند برند هایی را انتخاب کنند که صدایی خوب را با توجه به کلاس قیمتی ارائه میکنند. Arcam ، Dali برای کلاس قیمت متوسط و Gryphon و Burmester برای Cost no Object. در اتاق شو آقای خرمی محصولات شرکتهایی که دیگران نماینده آن بودند نیز به چشم میخورد و این مساله نشان میدهد ایشان به سلیقه های گوناگون اهمیت میدهند و تنها در فکر فروش محصولات خود نیستند. بعد از پذیرایی دمو صدا شروع شد. ابتدا یک بلندگوی Dali را با Accuphase (سورس و آمپلی فایر) در فضایی غیر ایده ال شنیدیم ، صدا در کلاس قیمتی آن خوب بود و صدایی نرم و نسبتا Flat با تصویری خوب پخش میشد. سیستم بعدی B&W 802 بود که با الکترونیک گران Accuphase جمع شده بود و کابل کارداس. صدای این ست بخاطر عدم کارکرد کابل بلندگو و IC (مخفف Interconnect) میکرو نداشت و تا حدی dry بود و احتیاج به کارکرد بیشتری داشت. سیستم سوم تلفیق Burmester و Sonus Faber بود. سیستم سوم هم میکرو نداشت و از لحاظ هارمونیکی rich و کامل نبود ، دلیلش هم کابل کارداس بود که نیاز به 300 ساعت زمان داشت. مساله جالب در شنیدن سیستم ها احساس تفاوت فاحش هر سیستم نسبت به سیستم قبلی در ماکرو Macro Dynamic صدا بود که تا حد زیادی به تفاوت بلندگو ها برمیگشت. صدا پله به پله گران تر (گران تر به معنی عدم احساس پراکندگی در صدا ، کنترل بیشتر صدا و سکوت بیشتر) میشد تا رسید به Nautilus. اینکار آقای خرمی بسیار جالب بود هم برای لمس بهتر تفاوتها و هم آشنایی بیشتر با شاخص آکوستیکی صدا. فکر میکنم برای تشریح صدا به مقایسه نیاز داریم و در کنار هم قرار دادن سیستم ها کمک میکنه هم reviewer بهتر بنویسد و هم خواننده بهتر درک کند. سیستم چهارم به شرح زیر بود :
Accuphase DP-100 (Transport)
Accuphase DC-101 (DAC)
Accuphase C-2800 (Pre Amplifier)
Accuphase DF-35 Crossover Network (Channel Devider)
note: The crossover network is positioned between the pre and power amplifiers
Accuphase A50 (Class A Power Amplifier)
Accuphase A60 (Class A Power Amplifier)
B&W Prestige Series , Nautilus
کابلها از سری رفرنس Accuphase بودند. این سیستم تقریبا 15 دقیقه ای روشن بود و تا حدی گرم شده بود. اولین سی دی تست کلاسیک بود که تعداد استرینگهای آن زیاد بود و در بیشتر نواحی فرکانسی هارمونیک داشت. پارامتری که در اولین برخورد بیشترین تاثیر را بر من داشت احساس Neutrality بالا بود. صدا فوق العاده دقیق و تمیز (خالی از کاراکتر) رندر میشد و صدا در حد بالایی بدون دخالت اثر سیستم پخش میشد. مساله دومی که کاملا به چشم می آمد وضوح صدا و گسترش فرکانسی فوق العاده بلندگو بود که جزئیات صدا بطور کامل پخش میکرد و صدا واقعا Full range پخش میشد. بالانس صدا فوق العاده بود و بنظر میرسید پاسخ فرکانسی دامنه دستگاه کاملا flat باشد. هم در فرکانسهای پایین گسترش فوق العاده ای داشتیم و هم در فرکانسهای بالا. تا حالا چنین resolution ای را در صدای یک بلندگوی درایوری ندیده بودم ، تمام استرینگها (منظور از استرینگها همان صدای تک تک سازها و خواننده است) در Complex Music بدون کوچکترین تداخل ، بدون از دست رفتن ریتم ، احساس گم شدگی ، بدون فوروارد شدن یا تغییر حالت غیر طبیعی در Soundstage و بطور خلاصه با Separation کامل پخش میشدند. هر استرینگ فضای خود (ambience) ، جریان خود ، Start/Stop خود و تصویر خود را بوضوح در کنار دیگر استرینگها و بدون تداخل آنها داشت. Neutrality و وضوح بالا باعث میشد تفاوت کیفیت رکوردها خیلی بچشم بیاید و حتی رکورد های Orginal خوب با رکوردهای Chesky تفاوت فاحشی داشتند. کوچکترین جزئیات رکورد بی کم و کاستی به شنونده گزارش میشد و در این سیستم نه تنها Mico dynamic و Texture رکوردها بلکه حتی گسترش فرکانسی رکورد ها هم براحتی قابل درک بود. در این کلاس قیمتی همچنان بلندگو بیشترین نقش را در ارائه صدا دارد و فکر میکنم درایورهای این بلندگو پاسخ فرکانسی بسیار خوبی (خصوصا در Mid) داشته باشند. من تا الان هیچ review ای از این بلندگو در مجلات پیدا نکردم و تنها در Audio Review عده ای از کاربران تحلیل هایی نوشتند که آنها هم بجای تحلیل صدا در مورد قیمت این بلندگو چیزهایی نوشتند. صدا دو شاخص Reality و Revealing رو با هم داشت و این مساله نشان میدهد upstream هم در کلاس بالایی قرار داشت. بلندگویی با این وضوح نسبت به upstream خود بسیار حساس میباشد و حتی یک کابل دیجیتال هم در این بین میتواند کاملا اثرش را نشان دهد. بلندگوی B&W Prestige Nautilus یک بلندگوی 4way بود و از کراس آور خارجی استفاده میکرد ، البته آقای خرمی از کراس آور خود کمپانی B&W استفاده نمیکردند و بجای آن از یک کراس آور بنام Accuphase Df-35 استفاده میکردند و به گفته خودشان تفاوت صدا با این تغییر کاملا محسوس بود. باید بگویم اهمیت دادن به این نکات را دوست دارم چون اصولا خود B&W سازنده کراس آور نیست و طبیعتا در چنین کلاس قیمتی باید به این مسائل توجه نمود. شاخص مهمی که در بلندگوهای درایوری بسیار مهم میباشد سرعت پاسخ دهی (rise time) یک درایور میباشد و بلندگوهایی که درایورهایشان Slow تر هست صدایی نرم تر و رمانتیک تر دارند و بلندگوهایی که سریعترند تصویری Sharp تر ، صدایی Live تر و تصویر سورس صدا PinPoint تر است. بلندگوهای الکترواستاتیک یا بلندگوهایی مانند منگر Manger اصولا از بلندگوهای درایوری سریعترند و به همین دلیل در طراحی بلندگوهای درایوری رسیدن به یک سرعت خوب در قیمتهای بالا مهم میشود. صدای بلندگوی B&W Prestige Nautilus در مقایسه با بلندگوهای درایوری فوق العاده سریع با تصویری Sharp و صدایی Live بود و event ها خیلی سریع و با کمترین سایه ای رندر میشدند. در سی دی تست Chesky مساله سرعت کاملا مشخص بود و تصویر صدا هنگام شکسته شدن شیشه کاملا PinPoint بود. مساله دیگری که در صدا مهم میباشد هم خوانی جنس صدای درایورهاست که در این بلندگو بعلت Neutrality بالا تفاوتی بین صدای درایورها حس نمیشد و تنها در فرکانسهای بالا به اندازه خیلی کمی احساس تفاوت لمس میشد. این شاخص در بلندگوهای ارزان 3way نبوده و شما هنگام شنیدن صدا در این بلندگوها احساس میکنید جنس صدا در فرکانسهای پایین و بالای کراس آور فرق میکند اما بلندگوی B&W صدایی یکدست داشت. این مساله تا حد زیادی به بلندگوهای درایوری برمیگردد و در بلندگوهایی مانند Planar یا Quad این مساله تقریبا وجود ندارد. دلیل آن مشخصات فیزیکی درایورهاست که در فرکانسهای پایین درایورها کندتر و در فرکانسهای بالا tweeter کاراکتری را به صدا اضافه میکند. در مورد فرکانسهای پایین Bass باید بگویم صدا قابل قبول و خوب رندر میشد اما اگر نسبت رضایت از پاسخ ناحیه پایین را با ناحیه وسط مقایسه کنیم باید بگویم دوست داشتم فرکانسهای پایین کمی Physical تر و Tight تر رندر میشدند. در این قسمت صدا ضعف نداشت اما در مقایسه با استانداردهای بالا نیاز به گسترش و Impact بیشتری داشت. البته در این قسمت از نظر من بلندگو هیچ مشکلی نداشت و مساله به الکترونیک و Matching برمیگشت. آمپلی فایرهای A60 و A50 هردو Class A بوده و اصولا Class A ها با بلندگوهایی که در فرکانسهای پایین تغییرات امپدانسی (بین 8 و 4 اهم) دامنه و فاز زیاد ندارند مانند Horn ها صدایی کاملا ایده ال دارند اما با بلندگوهایی که تغییرات دامنه زیاد در ناحیه باس دارند کمی در Slam و ریتم مساله دارند و صدا اون گسترش و Physicality رو ندارد. این مساله به Matching بر میگردد و Class A ها در مقابل در فرکانسهای وسط و بالا فوق العاده Pure و Natural هستند با Texture عالی. مساله باس Bass به بخشهای دیگر هم که در انتقال انرژی نقش دارند مربوط میشود مانند کابل بلندگو ، کابلهای Power Cord ، وضعیت جریان دهی پریز برق AC Power Negative Feedback و کابل IC. اما تصور نکنید باس خوبی نداشتیم ، باس خیلی خوب بود اما در کلاس خودش نیاز به Tune داشت. بهتر است خواننده توجه داشته باشد که باس سیستم ای که شنیدیم ممکن است حتی از یک بلندگوی 20 هزار دلاری (با دمو در حالت بهینه) نیز بهتر باشد و نویسنده تنها به این مساله اشاره دارد که این باس با Tune به حداکثر پتانسیل خود خواهد رسید. هر سیستمی باید در حداکثر کارایی کامپوننت هایش جمع شود و هنر Matching نیز به همین اصل برمی گردد. در کل ریتم و جریان صدا خیلی خوب بود و صدا راحت و طبیعی با سکوت خوب (البته سکوت صدا نیز احتیاج به Tune داشت) رندر میشد. صدا نرمی و Warmth لامپ رو تداعی میکرد البته بدون کاراکتر لامپ و Neutrality ترانزیستور را بدون حالت edge در خود داشت. صدا در ناحیه وسط real ، Sweet و طبیعی بود و شنونده احساس میکرد صدا نفس میکشد ، کمتر سیستمی چنین Ambience ای رو به شما میدهد. عبارت نفس کشیدن صدا را من حالت زنده بودن صدا تعریف میکنم بطوری که شنونده احساس میکند صدا کاملا طبیعی در اتاق در حال پخش هست و شنونده Ambience صدا را کاملا حس میکند. کابل بلندگو به گفته آقای خرمی با درصد بالایی از Silver ساخته شده بود و بنظر میرسید بخشی از شاخص فرکانسهای بالای صدا به کابل بلندگو برمیگشت ، البته دارم حدس میزنم و برای دقیق نظر دادن باید سیستم را با کابلهای دیگری چون Cardas تست نمود. منتظریم آقای خرمی Cardas Golden Reference را جایگزین نمایند. اطمینان دارم کابل بهتر خصوصا در چنین سیستمی توان سیستم را در هر سه ناحیه بیشتر خواهد کرد و Purity و Micro صدا را بهتر خواهد نمود. SoundStage در چنین سیستمی بسیار به فضای آکوستیکی ، فاصله و مکان شنونده نسبت به بلندگو ، نحوه Speaker Placement حساس میباشد. فضای آکوستیکی ایده ال نبود و شنونده فاصله کمی با بلندگو داشت ، سقف بلند نبود و دیوارهای جلو و عقب به هم نزدیک بودند. نتیجه اینکه صدا Soundstage خوبی نداشت و احساس عمق و بزرگی در فضای استریو وجود نداشت. آنچه از تصویر مشخص بود حالت Focus آن بود که به سرعت بلندگو برمیگشت و نیز مساله حرکت استرینگ در تصویر Emotion که بخوبی حس میشد. یادم هست قبلا صدایی که در یارامانا شنیده بودم با بلندگوی کوچکتر Sophia تصویر بهتری داشتیم تا بلندگوی بزرگ MAXX و دلیل این قضیه بهتر بودن Sophia نبود بلکه عدم سازگاری اتاق با بلندگوی MAXX بود. بلندگوی بزرگ فضای بزرگ میخواهد و آکوستیک خوب. 4way ها و 3way ها با فاصله ای که درایورهایشان از هم دارد و مساله پترن هر یک در یک اتاق نامناسب هرگز تصویر درستی نمیدهند و شما تصویری پایدار ، یکدست ، عمیق و واید را بدست نمی آورید. پیشنهاد من به آقای خرمی استفاده از یک فضای آکوستیکی بزرگتر و بهتر میباشد با استفاده از Cabling بهتر مانند Cardas . کابلها هم تاثیر بسیار زیادی در اندازه و شکل Soundstage دارند و کابلهای نامناسب تصویر را flat و بافت صدا را dry میکنند. در ولوم های بالاتر صدا راحت بود اما حدس میزنم AC Power باید بهتر میشد یعنی جریان دهی برق خانه باید بهتر میبود چرا که با تجربه خودم با AC Power بهتر (مثلا کشیدن کابل مستقیم ضخیم از کنتور برای سیستم) صدا در ولوم بالا راحت تر نفس میکشد. درست گراند کردن سیستم و استفاده از یک Power Cleaner (از نوع AC Generator) خوب برای طبقات کم توان مانند Transport ، DAC ، Pre و Crossover بهمراه Power Cord خوب برای همه طبقات سکوت و Impact صدا را بیشتر میکرد. صدا بنظرم میتوانست با این Tune ها در فرکانسهای بالا Purity و Silence بیشتری داشته باشد. دوست خوبم لاکی به نکته جالبی اشاره کرد ، ایشان گفتند وقتی پاسخ سیستم در ناحیه پایین دقیق تر و گران تر میشود کل صدا حساسیت کمتری نسبت به آکوستیک در فرکانسهای پایین پیدا میکند. فکر میکنم این حرف رو میشود اینگونه گفت : رزونانسی که باس دقیق و کنترل شده یک سیستم در یک اتاق ایجاد میکند فشار کمتری به گوش شنونده وارد میکند نسبت به وقتی که باس سیستم کنترل نشده باشد و در اتاق رزونانس کند. شاید بتوان اتاق را هم یک پارامتر سری درنظر گرفت. سورس صدا دیجیتال بود اما Accuphase تا حد زیادی حس دیجیتال بودن را در سیستم حذف میکرد البته معتقدم دیجیتال هیچ وقت صدای آنالوگ را نخواهد داشت البته با تجربه ای که تا حالا داشتم اینگونه بود. دیجیتال بیشتر در ناحیه وسط و بالا اثر خود را نشان میدهد اما Accuphase صدا را بسیار خوب در این دو ناحیه رندر میکرد و بافت صدا تا حد خوبی از حالت دیجیتال فاصله گرفته بود. صدا شاخص Solid و Robust را با خود داشت و در فرکانسهای بالا ضعفی از خود در شنیدن دراز مدت نشان نمیداد هرچند ناحیه بالا نیاز به Purity بیشتری داشت. شاید Tweeter این بلندگو نیاز به Purity بیشتری داشت شایدهم سیستم نیاز به Tune (درست گراند کردن سیستم و استفاده از یک Power Cleaner (از نوع AC Generator) خوب برای طبقات کم توان مانند Transport ، DAC ، Pre و Crossover بهمراه Power Cord خوب و کابلهای بهتر هم Speaker Cable و هم IC برای همه طبقات) داشت. دینامیک رنج این بلندگو نیز عالی بود به این معنی که هم در ولوم های پایین صدا خوب بود و هم در ولوم های متوسط و بالا. صدا باید در ولوم پایین Solid و Full Harmonic باشد و این بلندگو این مساله را بخوبی رعایت میکرد. آقای خرمی اشاره داشتند به اینکه در فکر یک محیط آکوستیکی بهتر هستند و میگفتند دموی تنها یک سیستم در اتاق ایده ال مشکل نیست اما دموی چند تا سیستم با یک اتاق کار آسانی نیست. باید از آقای خرمی تشکر کنم هم بخاطر دموی خوبی که برایمان گذاشتند و هم از بابت پذیرایی بسیار عالی.
Accuphase Electronics
B&W Prestige Nautilus Speaker
Tehran
Iran
Khalij hifi showroom
One Comment